سرویس فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: ماکسین کومین (Maxine Kumin) شاعر و نویسنده آمریکایی در سال 1925 به دنیا آمد و در سال 2014 درگذشت. از او قریب به 20 مجموعه شعر و 5 رمان منتشر شده است. همچنین او در مقاله نویسی، نوشتن داستان کوتاه و ادبیات کودک و نوجوان هم فعال بود. با این همه، او را اغلب به عنوان شاعری درجه یک در آمریکا میشناسند. سایت آتلانتیک شعر هفته خود را به این شاعر اختصاص داده است؛ شعری با عنوان "کلمه" که در زیر میخوانید.
کلمه
به آرامی به هم میریزیم، در مستوری
فلاتی که لبههای بیضوی دارد، در جنگلی
با چیزهای موجدار، کاجهای سفید، توسهای طوسی.
اسب من به فکرهایش فکر میکند
خوشحال، به پاییزهای خال خالی
و فکر میکند به آنچه برای من است، و آنچه برای اوست
و اینکه کدام یک حق قانونی من است
در یک زمان، هر جفتمان، جفتِ یک خرگوش بزرگ را دیدیم
از حصاری دومتری بالا میرفت
دُم کوتاهِ سفیدش به آفتاب گیر کرد وُ رها شد
دست زدیم بی صدا وُ رویاهامان مسدود شد.
وقتی که خرگوش عبور میکرد، کاجِ بیشه لرزید
سنجابِ سرخ به شور آمد،
معلوم بود وقت عزیمتش فرارسیده است .
برگرد! از او خواستم برگردد
منظورم این بود که کاریش ندارم. برگرد و نشانمان بده،
زمانی که زمان جُنب نمیخورد، چطور رَد میگذاری روی کاجها
چطور میتوانی این ور آن ور بروی.
ما بر کَرانهمان ایستادهایم، و همگام با نبضِ قلب تو
میتپیم در آستانِ حرکت.
دلم میخواست بگویم، مرا ببین!
ببین که صبحگاه، پُر میشوم از دانههای گُل-برفها
ببین چطور کبکها و مرغهایِ سنگخوارِ سینه سرخ
روی دستهایم همهمه میکنند
و میگذارند کمی بایستم روی یک درخت.
و چطور روباه در ته علفزار اجازه میدهد
عبور کنم از زیر بویی که اسبها پخش کردهاند
در بصیرتِ توشه سفری که رعایت کردند،
چطور شیرجه میزنند درون حفرهای
و چطور باز پیدا میشوند در کلمهی دیگری که او مینویسد،
کلمهای که من در جستوجوی آنم.
مجتبا هوشیار محبوب
هنرآنلاین به تازگی دست به ترجمان شعرهایی از شاعران مهم جهان که در ایران ناشناختهاند، زده است. اگر میخواهید شعرهایی که پیش از این در بخش فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین منتشر شده است را بخوانید، میتوانید بر تیترهای ذیل کلیک کنید:
شعری از یِوگنی یِوتوشنکو، شاعر شهیر روس/ سرنوشت ما شبیه تاریخ جهانهاست
شعری از شاعری ویتنامی-آمریکایی/ آنها میگویند آسمان آبیست اما من میدانم سیاه است
شعر دیگری از مری الیور، برنده جایزه پولیتزر/ واژهای که تو را پر میکند مثل آفتاب