سرویس فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: از شاعران مشهور قرن پنجم هجری‌ست. از آغاز جوانی توانست در دربار سلطان مسعود راه یابد دلیل استفاده زیاد او از واژه‌های عربی ، وسعت اطلاعاتش از شعر و ادب عرب بوده و قالب مسمط را این شاعر ابداع کرده .

منوچهری بیش از هر شاعری از زیبایی‌های طبیعت، مناظر گوناگون، گل‌های رنگارنگ پرندگان نغمه سرا یاد کرده و طرب و شادمانی در سبک شعری او هویداست و می توان گفت بزرگترین شاعر طبیعت گرای شعر فارسی و بیش از شاعران دیگر در وصف بهار قلم فرسایی کرده. پس نخستین روزمان را به شعرهای منوچهر دامغانی اختصاص می‌دهیم.

وصف نوروز و بهار در شعر  منوچهری دامغانی :

نگاه کن به نوروز چون شده ست جهان/چو کارنامه مانی در آبگون قرطاس

همی نثار کند ابر شامگاهی در/ همی عبیر کند باد بامدادی آس

             

***

آمد نوروز هم از بامداد/ آمدنش فرخ و فرخنده باد

باز جهان خرم و خوب ایستاد/مرد زمستان و بهاران بزاد

 

***

بر لشکر زمستان نوروز نامدار/ کرده‌ست رای تاختن و قصد کارزار

وینک بیامده‌ست به پنجاه روز پیش/جشن سده، طلایهٔ نوروز و نوبهار

این باغ و راغ ملکت نوروز ماه بود/این کوه و کوهپایه و این جوی و جویبار

جویش پر از صنوبر و کوهش پر از سمن/راغش پر از بنفشه و باغش پر از بهار

 

***

ابر آذاری برآمد از کران کوهسار/ باد فروردین بجنبید از میان مرغزار

این یکی گل برد سوی کوهسار از مرغزار/  وان گلاب آورد سوی مرغزار از کوهسار

ابر دیبادوز، دیبا دوزد اندر بوستان/ باد عنبرسوز، عنبرسوزد اندر لاله‌زار

نافه مشکست هرچ آن بنگری در بوستان/دانه درست هرچ آن بنگری در جویبار

این یکی دری که دارد بوی مشک تبتی/وان دگر مشکی که دارد رنگ در شاهوار

چنگ بازانست گویی شاخک شاهسپرم/ پای بطانست گویی برگ بر شاخ چنار