سرویس فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: کتاب "تو راه میروی و رود شکل میگیرد" حاوی 40 غزل است که در بیشتر آنها عشق با زیر شاخه هایی از جدایی، انتظار و امید به آن همراه است.
غزل ها و مفاهیم آن در فضای عاشقانەی امروزی قرار دارد،شاعر سعی دارد از واژەها و محیط امروزی برای غزل هایش استفاده کند، تا آنجا که سعی کرده است واژه های خیابان،عینک،چتر،پالتو و فسیل ....را عاشقانه در بطن غزل ها قرار دهد.
بیشتر رخدادهای غزل انگار بهارانه است، چون صدای باران در بیشتر آنان شنیده می شود.
شاعر با پشتوانه ی استعداد ذاتیش سعی کرده است که خللی در وزن غزل هایش ایجاد نکند.
غزلی از این کتاب میخوانید:
لا به لای روزهای آخر اسفند بود
خوب می دانم ولی آن لحظه ساعت چند بود
منتظر بودم کسی با چتر و چادر سر رسد
بعدها می گفت در آن لحظه دستم بند بود
مثل آدم برفی آنجا کاشت من را بعد هم
از تماشای همین تندیس من خرسند بود
سینه، زیر ضربه های قلب آرامش نداشت
چهره، برعکس همان سینه پر از لبخند بود
بوی پایان و جدایی می رسید از شعرهاش
واژه واژه شعرهای من پر از پیوند بود
این کتاب همچنان که گفته آمد، در نشر داستان منتشر شده است.