سرویس فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: لابد میدانید که مرجان شیرمحمدی،بهاره رهنما، فلامک جنیدی، بهنوش بختیاری و خیلی از بازیگران زن و مرد سینمای ایران داستان نویس، شاعر و مترجم هم هستند. در این روزهای سینمایی، و در حالی که جشنواره فجر در حال برگزاری است، نگاهی به فهرست سینماگرانی که در حوزه ادبیات نیز فعالیتهایی داشتند، شاید جالب باشد.
نه تنها بسیاری از شاعران، نویسندگان و به قولی اهالی ادبیات در مدیوم هیجان انگیز سینما اشتیاق به دیده شدن دارند، بلکه بسیاری از اهالی سینما هم میل دارند در حروف سربی کتاب ظهور پیدا کنند. اما مسئله این است که نویسنده شدن بهاره رهنما یا بهنوش بختیاری همچنان که بازیگر شدن شمس لنگرودی یا رسول یونان به ما ربطی ندارد. نه سینما ملک شخصی کسی به حساب میآید و نه ادبیات تیول انحصاری نویسندگان و شاعران.
فریدون رهنما،ابراهیم گلستان، محمد رضا اصلانی و دیگران
این دسته از سینماگران را میتوان ذیل گروه "نویسندگان یا شاعران سینماگر" بررسی کرد: کوچکترین و کم تعداد ترین گروهها. مهمترین ویژگی این گروه از افراد این است که آنها نه سینماگریاند که به سراغ ادبیات رفتند و نه برعکس؛ آنها چنان در هر دو عرصه قویاند که ما نمیتوانیم از این دست دستهبندیها برایشان قائل شویم. ابراهیم گلستان را در نظر بیاورید. او چه در زمینه فیلمهای مستند و چه داستانی و چه در زمینه ادبیات داستانی، شخصیت قابل توجهی است. فریدون رهنما و محمد رضا اصلانی نیز در زمینه شعر چنین اند. "منظومه برای ایران"، "منظومه برای جهان"،" آوازهای رهایی" از فریدون رهنما و"شبهای نیمکتی، روزهای باد"، "بر تفاضل دو مغرب" و "سوگنامه سالهای ممنوع" از محمد رضا اصلانی نیز نشان میدهد که این دو صرفا وجه سینمایی پررنگی ندارند، خصوصا فریدون رهنما که یکی از مهمترین چهرههای ادبی معاصر به لحاظ تاثیر گذاری بر نحلههای آوانگارد شعر معاصر فارسی است. نقش رهنما در شناساندن شاعران تراز اول غربی به ایرانی نیز غیر قابل انکار است.
زکریا هاشمی، مسعود کیمیایی، ناصر تقوایی و دیگران...
این بخش از گزارشمان را میتوانیم ذیل "مردان سینمای ایران و ادبیات" بررسی کنیم. در این گروه از سینماگران، نوشتههای مطلوبی را میتوان سراغ گرفت که بعضا سرنوشت خوبی هم در میان آثار داستانی پیدا کردند. بهترین این نمونهها "طوطی" اثر زکریا هاشمی است. زکریا هاشمی که در فیلمهایی از ابراهیم گلستان بازی کرده بود و البته رمان "طوطی"اش را هم ساخت، در وهله اول در سینما فعالیت میکرد. او که در استودیو فیلمسازی گلستان مشغول بوده است به واسطه تشویق فروغ فرخزاد و ابراهیم گلستان داستان "طوطی" را کامل کرد. البته بعد از انتشار این کتاب، خود او، این فیلم را کارگردانی کرد. اما هاشمی جز این رمان، رمان دیگری به مقبولیت "طوطی" ننوشت.
در سینمای ایران اما مردان بسیاری هستند که چه در کسوت کارگردان و چه در کسوت بازیگری به تفنن خوش آتیه نویسندگی مشغول بوده و هستند. در این میان بعضی سرشناسند و شناخته شده و بعضی نیز خمولاند و گمنام.
مسعود کیمیایی یکی از آن سرشناسهایی ست که ذکرش رفت. از آنجایی که او در ده چهل میان "موج نو"ییها و شاعران تراز اولی همچون بیژن الهی و احمدرضا احمدی بر خورده بود، میتوان گفت که احتمالا از همان سنین جوانی به ادبیات و مشتقاتش علاقه داشته است. "جسدهای شیشهای" اثر داستانی کیمیایی و " زخم عقل" دفتر شعر اوست.
"تابستان همانسال" (8 داستان به هم پیوسته) از ناصر تقوایی، او را نیز در این خیل میگنجاند. از طرفی فرخ غفاری؛ سینماگر بنام ایرانی نیز به عنوان مورخ کتابهایی را تحریر و منتشر کرد.
اما اگر در این جرگه از سینماگران به سالهای اخیر و بازیگران سینما نگاه کنیم به امیر آقایی و رضا کیانیان میرسیم. امیر آقایی مجموعه هایکو با نام "بیدها در باد" را در سال ۱۳۸۹ توسط انتشارات حوض نقره منتشر کرد و رضا کیانیان هم با "این مردم نازنین" وارد این دسته میشود.
"این مردم نازنین" شامل تقریبا 100 خاطره از رضا کیانیان است. این کتاب را میتوان یک "خاطره نویسی" تلقی کرد.
زنانِ سینما
اما زنان سینمای ایران به لحاظ کمی خیلی بیشتر از مردان در عرصه ادبیات ظاهر شدهاند. بهاره رهنما گویا به واسطه آشنایی با جعفر مدرس صادقی و کارگاههای داستان نویسی مرتضی آبکنار صاحب آثار داستانی میشود با این عناوین: "چهار چهارشنبه و یک کلاه گیس"، "ماه شب چهارده" و "مالیخولیای محبوب من". در آخرین خبر خواندیم جشن امضای مجموعه نمایشنامههای بهاره رهنما، امروز از ساعت ١٨ تا ٢٠ در شهر کتاب پاسداران برگزار میشود.
این مجموعه که اجراهایی از آن در سالهای گذشته روی صحنه رفته شامل نمایشنامههای "غبار" ، "چشمهایی که مال توست"، "با من بستنی میخوری" و "تو دهنتو میبندی یا من؟" است که بهتازگی توسط نشر مروارید راهی بازار کتاب شده و یکی از آنها نیز کاندیدای بهترین نمایشنامه حوزه زنان در جشنواره پروین اعتصامی شده است.
فلامک جنیدی هم در این زمینه ادبیات داستانی چند کتاب منتشر کرده است که احتمالا معروف ترین آن "جایی به نام تاماساکو" باشد.
"کلاغ های قیطریه" توسط انتشارات "نوح نبی" در 1389روانه بازار کتاب شد: کتابی از بهنوش بختیاری.
اولین کتاب مرجان شیرمحمدی در سال 1380 با عنوان "بعد از آن شب" منتشر شد. او به همراه میترا الیاتی برای این کتاب جایزه گلشیری را دریافت کرد.
"یک جای امن" و "این یک فصل ..." نیز از دیگر آثار اوست. بعضی از زنان سینماگر معاصر نیز در حوزه ترجمه قلم میزنند. ترانه علیدوستی به واسطه ترجمه کتاب "رویای مادرم" نوشته "آلیس مونرو" توانست در بخش "ادبیات و زبان های دیگر" جایزه کتاب فصل، مقام "شایسته تقدیر" را بگیرد. او به تازگی کتاب "تاریخ عشق" را ترجمه و منتشر کرده است.
مجموعه شعری به نام "از زنان چینی" ، "نور ماه بر درختان کاج" (هایکوهای ژاپنی)، "عشق زمان غم" (10 داستان کوتاه نوشته حنیف قریشی) و ... از ترجمههای نیکی کریمی است.
معروفترین کار نگار جواهریان ترجمه نمایشنامه مشهور "خیانت" اثر هارولد پینتر است. ترجمهای مشترک با تینوش نظمجو.
اما در حوزه شعر و ترانه هم کتابها و بازیگرانی هستند که باید از آنها نام برده شود. "مهر مکتوب" عنوان دفتر شعر افسانه بایگان است. شعری از او: "مرا عهدی ست با یادت/ که گرمای حضورت را / میانه نیمه های شب / به دست واژه های شعر بسپارم".
"عطسه های نحس" از اندیشه فولادوند نیز در نشر ثالث منتشر شده است. او ترانه سراست.
مریم پالیزبان را همه با فیلم "نفس عمیق" میشناسند. او در "نفس عمیق" به عنوان بازیگر خوش درخشید و اتفاقا نامزد سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن از بیستویکمین جشنواره فیلم فجر هم شد؛ اما از او مجموعه شعری هم با عنوان "خوابهای من هر روز صبح با دیدن تو تعبیر میشوند" منتشر شده است.
خودش این طور نوشته: "منتخبی از 10 سال شعر، اینکه همه چیز از کلمه آغاز میشود؛ ماهیتی سنگگونه دارد. کلمه دیده میشود. کلمه خوانده میشود. در خواندن؛ در بیان کلمه، صدا و رنگ و جنسیت و... پنهانند. هر بار خواندن، هر بار با چشم دنبال کلمات دویدن یعنی اجرای ماهیتی که در لحظه بیان میشود. اینجا از تاویل متن صحبتی در میان نیست. مفهوم بیشتر عنصری ست ساختگی و زمان زده. اجرا، در حقیقت لحظهای ست بی اختیار و ساده شده با نفرت و نزدیکی. قابلیت اجرایی هر متن، حاصل خوانده شن آن است، فارغ از مقبول افتادن یا نیفتادن."