سرویس فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: روزنامه وقایع اتفاقیه نام دومین نشریه فارسیزبان و روی هم رفته، پس از کاغذ اخبار و روزنامه آشوریزبان زاهر یرادی باهرا، سومین نشریه ایران است. این هفته نامه به دستور میرزا تقی خان امیرکبیر در تهران در دوران ناصرالدین شاه منتشر میشد. نخستین شماره این نشریه هفتگی در ۵ ربیعالاول سال ۱۲۶۷ هجری قمری (برابر ۱۸ دی ماه ۱۲۲۹ خورشیدی و ۸ ژانویه ۱۸۵۱ مسیحی) (سال سوم پادشاهی ناصرالدین شاه) به چاپ رسید. در این شماره، تصویر شیر و خورشید با جمله یا اسدالله الغالب به شیوهای خاص طراحی شده بود که واژه الله بالای شیر قرار گیرد. “یا اسدالله الغالب” و همچنین عبارت روزنامه اخبار دارالخلافه طهران، در فضای گرافیکی ویژهای به صورت غیرمتداول خوشنویسی رایج سامان داده شده بود. تأثیرپذیری خط و خوشنویسی نستعلیق از نوآوریهای دوره قاجار، در روزنامه وقایع اتفاقیه نیز به نحو چشمگیرتری نمود مییابد.
امیرکبیر درباره این روزنامه گفته است: "عوام نمیدانند که مصرف و حسن این وقایع اتفاقیه در چیست؛ یا خیال میکنند که دیوانیان عظام شروع به این کردهاند به جهت منافع و مداخل. لکن اینطور نیست و نباید باشد. این اخبار چیزی است. اینها به جهت تربیت خلق است و اینکه اینها از امور دیوانی و اخبار و مناسبات دول و منافع خاص و عام و مقتضیات عصر عالِم باشند؛ و اینکه تا روزی که من هستم نمیشود که این اطلاع به عامه نرسد. این روزنامه منصبی نیست که به کسانی که از دیوان اعلی اسامی ایشان تعیین شده، به اینها برسد و به دیگران نرسد."
انتشار این روزنامه در راستای اهداف امیرکبیر برای انجام تغییراتی بنیادین در ایران به منظور گام برداشتن در مسیر پیشرفت آن کشور تلقی میگردد. اما وی اندکی بعد (سال ۱۲۶۸ ه.ق.) کشته میشود؛ و سرانجام پس از آنکه اداره این روزنامه سالها در دست کسان دیگری افتاد، اداره روزنامه در ۱۲۸۸ قمری، به محمدحسن خان صنیعالدوله (اعتمادالسلطنه)، مترجم دربار، رئیس تازه اداره انطباعات ناصر الدین شاه، و فرزند حاج علی خان حاجبالدوله (قاتل امیر کبیر)، سپرده شد. او هم در عمل، روزنامه جدیدش ـ روزنامه ایران ـ را جایگزین این روزنامه که البته آن زمان نامش دیگر وقایع اتفاقیه هم نبود، کرد. به جز اعتمادالسلطنه، بقیه دستاندرکاران و گردانندگان روزنامه، پیوسته در تغییر بودند.
از شماره ۴۷۱ به بعد، این روزنامه با نام روزنامه دولت علیه ایران به چاپ رسید. تعداد صفحههای این روزنامه از چهار تا دوازده در نوسان بود.
دو چالش مهم
بهای روزنامه ده شاهی بود و در آن روزگار که یک من گوشت، یک قران میارزید، هر شمارهاش برابر نیم من گوشت بها میداشت؛ ازاینرو عامه مردم توان خرید آن را نمیداشتند. همچنین اینکه پخشکنندگان روزنامه نیز چشم داشتند که از این راه درآمدی به دست آورند، قیمت تمامشده روزنامه را برای مردم بالاتر میبرد. در عین حال، چنانچه در صفحه اول شماره نخست روزنامه آمدهاست: “دولت علیه، اعضای دولت، صاحب منصبان و رعایای صادق را موظف کرده بود تا این روزنامه را بخرند”؛ و بدین ترتیب، در عمل، نخستین روزنامه در ایران ویژه و از آنِ خواص میشد.
و دیگر اینکه؛ حکومت خودکامه ناصری، لحن نوشتار روزنامه را - از همان آغاز و در زمان خود امیرکبیر هم - دچار چاپلوسی بسیار کرده بود، چنانکه از شش صفحه روزنامه، یک صفحه و نیم آن به اخبار و جزئیات کارهای ناصرالدین شاه میپرداخت و این کار را با آنچنان تملق و گزافهگوییای انجام میداد که حتی تغییرات جوی و گرم شدن هوا را نیز به “یمن وجود مبارک” ربط میداد.