سرویس فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: ایمان به ما گفت:" دوستان ما در وزارت ارشاد دولت پیشین با انتقاد از نگارش دورههای خاصی از تاریخ ترانه و بررسی ترانههای دوره نادری و قاجار از من خواستند یک فصل از کتاب را حذف کنم اما من در مورد حذف این قسمت از کتاب کوتاه نیامدم. از دید من هر چند این ترانهها با عرف چاپ کتابها در دوره ما هماهنگ نباشد اما دورهای از تاریخ ما است که نمیتوان به راحتی آنها را نادیده گرفت یا از متن تاریخ حذفشان کرد." مشروخ گفت و گوی ما چنین است:
از کارهای تازه در حوزه ترانه و کتاب چه خبر؟
الان مدت زیادی است که سرگرم اجرا و ضبط تک آهنگ هایم هستم و در تلاشم تا تابستان بتوانم آلبوم موسیقیام را آماده انتشار کنم. در این مدت کمتر توانستم به تحقیق و پژوهش بپردازم و عملا کار تازهای در زمینه نگارش آثار چاپی انجام ندادهام. آخرین کار نوشتاری من با عنوان "ساختارشناسی ترانه" است و امیدوارم به زودی چاپ شود.
کتاب ساختارشناسی ترانه در چه مرحلهای قرار دارد؟
این کار در صف صدور مجوز وزارت ارشاد قرار دارد و به محض دریافت مجوز به چاپ خواهد رسید. کار روی این اثر در سال هشتاد و یک آغاز کردم و در سال هشتاد و سه به عنوان پایان نامه من در دوره فوق لیسانس در دانشگاه علامه طباطبایی دفاع شد. از آن سال تاکنون کم کم مطالبی را به آن اضافه کردم و با تقسیمبندی در بخشها و فصلهای مختلف به کتاب مفصلی تبدیل شد تا اینکه حجم کتاب به حدود هفتصد صفحه رسید.
کمی درباره بخشهای تشکیل دهنده کتاب صحبت کنید...
بررسی تاریخی ترانه در این کتاب از دوره پیش از اسلام و با بررسی ادبیات آهنگین آغاز می شود و با رسیدن به دوره معاصر پایان مییابد. در این کتاب پیشینه، ادبیات و ساختار ترانه به صورت مفصل مورد تحلیل قرار گرفته است. در نگارش کتاب سعی شده با یک نگاه تحلیلگرانه سیر تکاملی ترانه در ایران مورد بررسی قرار گیرد. علاوه بر این مباحث مختلف ترانه همچون معانی، بدیع، قافیه، وزن، ردیف، محورهای عمودی و افقی، ترانگی و سایر ویژگیهای ترانه در این کتاب مورد بررسی قرار گرفته است. مجموعه کتاب ساختارشناسی ترانه بیانگر تاریخ ما در حوزه ترانه است.
در دوره پیش با چاپ این کتاب موافقت نشد. شاید به عنوان نمونه ترانههای روحوضی دههی 20 و 30 ممکن است ادبیات فاخر و چشمگیری نداشته باشد، اما نمیتوانیم این موضوع را نادیده بگیریم که این آثار پیشینهی ادبیات فاخر اجتماعیای هستند که منجر به ادبیات انقلابی ما شده است، پس نمیتوانیم آنها را حذف کنیم. دوستان ما در وزارت ارشاد دولت پیشین با انتقاد از نگارش دورههای خاصی از تاریخ ترانه و بررسی ترانههای دوره نادری و قاجار از من خواستند یک فصل از کتاب را حذف کنم اما من در مورد حذف این قسمت از کتاب کوتاه نیامدم. از دید من هر چند این ترانهها با عرف چاپ کتابها در دوره ما هماهنگ نباشد اما دورهای از تاریخ ما است که نمیتوان به راحتی آنها را نادیده گرفت یا از متن تاریخ حذفشان کرد. دو ناشر کتاب مهر و نغمهی شهر به صورت مشترک کار را برعهده گرفتهاند و قرار است این اثر را در یک جلد منتشر کنند. تا امروز ساختارشناسی ترانه نتوانست مجوز چاپ بگیرد و خستگی یک دهه پژوهش در تن من باقی ماند. پس از آن هم به آن دلیل که از چاپ این اثر دلسرد و ناامید شده بودم برای اخذ مجوز مجددا اقدام نکردم.
البته پیشنهادهایی به من شد تا در خارج از کشور کتاب را منتشر کنم اما ترانه به شیوه معمول در کشور ما در جای دیگری از دنیا مرسوم نیست و اگر من کتاب را در کشور دیگری چاپ کنم احتمالا مخاطب نخواهد داشت. اگر هم در خارج از کشور چاپ میشد دیگر به هیچ عنوان شانس انتشار در کشور را نداشت بنا به همین دلایل من از چاپ این اثر منصرف شدم. ناگفته نماند که اگر شرایط برای چاپ این کتاب مهیا شود، هنوز هم دوست دارم منتشر شود، چون سالها برای تهیه این اثر تلاش کردهام و این نوشته میتواند منبع مفیدی برای علاقهمندان به هنر ترانه باشد. من راضی به حذف پارهای از کتاب نیستم و امیدوارم بپذیرند که این کتاب به همین شکل منتشر شود. آغاز تاریخی این کتاب مربوط به زمانی پیش از اسلام است.
در دورهای که ما واژه جداگانهای برای معرفی شاعر و موسیقیدان نداشتیم، یعنی از واژه مشترک خنیاگر برای معرفی این دو استفاده میشده یا اصلا هر دو این نقشها را یک نفر ایفا میکرده است. در حقیقت خنیاگر در آن دوره همان شاعر و موسیقیدان مربوط به زمان خودش بوده است.
شما در این کتاب چگونگی شگلگیری تصنیف را هم بررسی کردهاید؟
واژه تصنیف مربوط به حدود هفتاد سال پیش است. فراگیری گونه تصنیف با فراگیر شده رسانه هم زمان است. سال 1319 با آغاز رسمی فعالیت رادیو تصنیف هم جای خودش را در ادبیات فارسی پیدا کرد. در این دوره تصنیف به معنای مرسوم امروز شکل میگیرد و در طول این سالها پدیدهای با نام ترانه را در ادبیات معاصر ایجاد میکند.
بررسیهای تاریخی این کتاب به زمانی دورتر از تاریخ شکلگیری تصنیف باز میگردد. در این کتاب یک فصل کامل به دوره خنیاگران اختصاص دارد. چگونگی تکامل شعر و آهنگ و بررسی قرار گرفتن این دو در دل یکدیگر به صورت زمانبندی شده مورد تحلیل قرار میگیرد. البته بررسی همه جانبه،کارگاهی و علمی این کتاب مربوط به دوره پس از آغاز کار رادیو در ایران یعنی همان سال 1319 است. از سال 1319 به بعد مطالب کتاب در مورد شکلگیری ترانه منسجمتر و مفصلتر میشود.
از آثار هنرمندانی چون مرحوم رهی معیری، مرحوم بیژن ترقی، قدمعلی سرامی، مرحوم بهادر یگانه تا شهیار قنبری و ترانهسرایان دوره معاصر نام برده شده و برخی از آثار به عنوان نمونه آمده. ضعف تالیفها و مشکلات ساختاری ترانه مورد بررسی قرار گرفته است.
با این توضیحات کتاب ساختارشناسی ترانه را میتوان آیینه تمام نمای ترانه و تصنیف ایران نامید که از ادبیات آهنگین ما در زمان های قدیم پدید آمده است. رهآورد این کتاب برای اساتید، دانشجویان و علاقهمندان حرفهای ترانه مفید خواهد بود و امیدوارم بتواند به پیشرفت در ترانه امروز ایران کمک کند.