گروه فرهنگ و ادبیات خبرگزاری هنرآنلاین معرفی عادی، تخصصی و نقد کتاب را یکی از تکالیف حتمی خود می‌داند. تکلیفی در مسیر توسعۀ فرهنگ کتاب‌خوانی و تحقق نهضت اطلاع‌رسانی. کتاب در کشور ما مهجور نیست لکن هنوز تا نقطۀ مطلوب فاصله داریم. امیدواریم که کتاب‌های معرفی شده در این بخش بتواند امکان انتخاب علاقمندان به کتاب و کتاب‌خوانی را بیش‌تر کند و مورد توجه کتاب‌خوان‌ها قرار بگیرد.

 

 

بهشتی در این حوالی

   «بهشتی در این حوالی»؛ این عنوان کتابی است به‌قلم محمدعلی عباسی‌اقدم که دفتر نشر معارف‌اسلامی سال 1402 آن را با هدف آشنایی عموم مردم با شهید دکتر محمدحسین بهشتی روانۀ بازار کرد. بهشتی در این حوالی دفتر چهارم از مجموعۀ «قله‌ها به آسمان نزدیک‌ترند» به‌شمار می‌رود. این مجموعه می‌کوشد تا علمای صاحب‌نفس و صاحب‌نامرا با بیانی جذاب به جوانان کشور معرفی کند.

   عباسی‌اقدم نویسندۀ این کتاب در گفتگو با برنامۀ «جلد دوّم» جذابیت کتاب برای جوانان را مهم دانست و گفت: «علّت عدم جذابیت کتاب‌هایی که برای شخصیت‌های بزرگ نوشته می‌شود فقدان «سه میم» است؛ مختصر، مفید و متفاوت بودن. با همین نگرش بنده بعد از چندسال کار پژوهشی مجموعۀ «قلّه‌ها به آسمان نزدیکترند» را طوری طراحی کردم که این شرایط را داشته باشد. من دنبال کتاب‌سازی نیستم و می‌خوام مخاطب بتواند به‌بهترین شکل از این کتاب‌ها استفاده کند. تحقیق و پژوهش دربارۀ سوژه‌ها نیز اهمیت بالایی برای من دارد».

   طرح جلد بهشتی در این حوالی جذابیت ویژه‌ای ندارد لکن در عین سادگی به دل می‌نشیند. قلم نسبتاً خوب و روان عباسی‌اقدم یکی از داشته‌های کتاب محسوب می‌شود که می‌تواند نقش مهمی در جذب مخاطب داشته باشد. صفحه‌آرایی کتاب هم از قالب‌های مرسوم کتاب فاصله گرفته و به مجله نزدیک شده است. به‌نظر می‌رسد این نوع صفحه‌آرایی به‌سبب ایجاد جذابیت و اختصار باشد.

62809096

در بخشی از این کتاب می‌خوانیم:

   از ابتدا، چهارستون زندگی‌اش را بر پایۀ نظم بنا کرده بود. در سایۀ ممارست، مراقبت و مداومت، نظم و انضباط با گوشت و پوستش عجین شده و درآمیخته بود. الفبای نظم را از «نماز» آموخته بود. همۀ برنامه‌‌هایش نظم و نسق داشت. یعنی با نظم می‌اندیشید. بانظم کار می‌کرد. با نظم می‌خواند. بانظم برنامه‌ریزی می‌کرد. بانظم و انضباط در جلسات حاضر می‌شد. بانظم به امور خانواده می‌رسید. بانظم و برنامه جلسات را اداره می‌کرد. هدفمند و منظم تحقیق می‌کرد. مدیریت‌اش حساب شده و اصولی بود. منظم تدریس می‌کرد. حتی شیوۀ مبارزه‌اش هم اصولی و حساب شده بود. یعنی بی‌گدار به آب نمی‌زد و خلاصه اینکه بانظم «نفس» می‌کشید. به‌قول دکتر علی شریعتی بانظم غصه می‌خورد. مهارت «گوش دادن» را خوب یاد گرفته و به «قدرت» آن پی‌برده بود. به‌تعبیری به سلاح گوش دادن مسلط و مسلح شده بود. گوئیا این ویژگی مهم را از استادش علامه سید محمدحسین طباطبایی به ارث برده بود. وثل استادش گوش شنوا داشت.