گروه فرهنگ و ادبیات خبرگزاری هنرآنلاین؛ شهید مدافع حرم «الیاس چگینی» از شهدای استان قزوین در سال ۵۳ در روستای «امیرآباد نو» شهرستان بوئینزهرا به دنیا آمد و در تاریخ ۴ آذرماه سال ۹۴ در سن ۴۱ سالگی به شهادت رسید. این شهید از اولین شهدای مدافع حرم است و کتاب «لبخندماه» در باب حیات مبارک وی، به قلم محسن نجفی و توسط نشر «روایتفتح» به چاپ رسیده است. داستان تولید این اثر داستان جالب و قابلتاملی است. به بهانه فرارسیدن 4آذر ماه که هشتمین سالگرد شهادت الیاسچگینی است، به همین بهانه با نویسنده کتاب «لبخند ماه» جناب آقای محسن نجفی گفتگوی کوتاهی صورت دادیم.
محسن نجفی در ابتدا از دلایل خود برای نوشتن درباره شهید چگینی سخن گفت و عنوان کرد: از ابتدایی که وارد حوزه نویسندگی شدم، نگاه معنوی و اعتقادی به این کار داشتم و هر کتاب را به یکی از حضراتمعصومین(علیهمالسلام) هدیه میکردم. کتاب اولی که نوشتم کتاب «مصطفایخوبیها» بود پیرامون زندگی شهید مصطفیحقشناس که آنکتاب را به پیامبر اکرم(ص) تقدیم کردم. در همین راستا نیت کردهبودم اثر بعدی خودم را به صدیقهاطهر(سلاماللهعلیها) تقدیم کنم، به همین خاطر به دنبال سوژهای میگشتم که با این حضرت مناسبتی داشته باشد و به تعبیر بهتر جاویدالاثر باشد. این شد که سراغ نوشتن کتاب زندگی شهیدالیاسچگینی رفتم که پیکر وی تاکنون به کشور بازنگشته است.
نجفی در ادامه گفتگو ازچالشهای خود در راه نگاشتن این اثر، نکات قابل تاملی را مطرح کرد: بنده از سال 1397 ارتباطات اولیه را با خانواده شهید برقرار کردم و مصاحبههای ابتدایی را انجام دادم. در همان زمان بنده به بیماری سختی مبتلا بودم که چند سالی برای همان بیماری قرصهایی قوی مصرف میکردم. بعد از مصاحبههای ابتدایی، بیماری بنده شدت گرفت و حالم بسیار بدتر شد. بنده بعد از این که از مصرف کردن قرصها نتیجه نگرفتم تصمیم گرفتم دیگر آن داروها را مصرف نکنم. کنار گذاشتن یکباره این داروها قطعا عوارض شدیدی داشت. این دردها باعث شد که فراموش کنم که در حال نوشتن کتاب این شهید بزرگوار بودهام.
نوروز98 به حرم آقاعلیابنموسیالرضا (علیهالسلام) مشرف شدم و به رواق دارالحجه نزدیکترین نقطه به قبر حضرت رفتم، به قدری درد داشتم که حتی نمیتوانستم گریه کنم. در حرم امام هشتم ناخودآگاه نام شهید بر زبانم آمد و از حضرت خواستم به حق شهید الیاس چگینی من را شفا دهد. بعد از بازگشت از سفر مشهد، این توسل جواب داد و با اینکه تا قبل از این از هیچ درمانی نتیجه نگرفته بودم، بعضی درمانهای طبسنتی مثمر ثمر بود و بهبودی نسبی برای بنده حاصل شد. سپس به فکر کاملکردن پروژه نگارش کتاب شهید چگینی افتادم. یک هفته بعد برادر شهید را به طور اتفاقی در نماز جمعه دیدم و به همین واسطه، مصاحبهها را ادامه دادم. وقتی با همسرشهید مصاحبه میکردم، ایشان میان خاطرات عنوان کردند که بعضی از نزدیکان، شهید چگینی را در خواب دیدهاند و این شهید بزرگوار گفتهاند که هر کس با بنده کاری دارد به رواق درالحجه حرم ثامنالحجج برود. از آن به بعد همتم این شد که اثر به بهترین شکل نگاشتهشود. همچنین با توجه به علاقهای که به شهید آوینی داشتهام و دارم، خواستم اثر مذکور توسط نشر «روایت فتح» به چاپ برسد برای همین به نشر روایت مراجعه کردم و مسئولین نشر نیز پیشنهاد بنده مبنی بر چاپ کتاب توسط این انتشارات را قبول کردند. بعد از اتمام مصاحبهها بنده شروع به نوشتن کردم. چند صفحه نوشتم و مورد قبول مسئولین نشر واقع نشد و این مسئله اندکی من را ناامیدکرد. این در حالی بود که بنده ایده جدیدی نداشتم. در این زمان نمیدانستم که باید درباره این کتاب چه کنم، تا این شب ولادتامامرضا(علیهالسلام) شد. همان شب پسرم خوابی دید که به خانه شهید رفته و شهید الیاس کنار شهید سیاهکالی نشسته است. شهید الیاس در این خواب به پسرم گفته بود: به پدرت بگو نوشتن کتاب را شروع کند. بعد از این خواب مجددا خاطرات را مرور کردم و کم کم کلمات و واژهها در ذهنم شروع به جوشیدن و تراوش کرد و ایدههای جدیدی به فکرم رسید. باز هم شهید به خواب من آمد و گفت که کتاب را با سلام به چهار تن از ذوات مقدسه شروع کن و در پایان کتاب هم ایشان بار دیگر به خواب من آمد و از بنده خواست که سلام بر امامحسین(علیهالسلام) را به چهار سلام قبلی اضافه کنم.
محسن نجفی درباره چالشهای موجود در زمینه تولید اثر برای شهدای مدافع حرم هم مسائلی مطرح کرد: بنده طی چند سالی که وارد حوزه نویسندگی برای شهدای مدافعحرم شدم به این نتیجه رسیدهام، اگر کسی میخواهد در زمینه نوشتن در موضوعات مربوط به شهید و شهادت اثر شایستهای تولید کند، باید مشی و مشرب سید مرتضی آوینی را داشته باشد. اثرات زیادی در موضوعات ذکر شده تولید میشود اما همگی آثار درخوری نیستند. نویسنده اثر برای تولید یک کتاب شایسته، باید ابتدا اصول نگارش و نکات فنی را رعایت کند. بعضی دیگر از آثار هم نگاه درست و اصولی به جنگ ندارند؛ شهید حاج حسین خرازی جمله زیبایی دارد که جنگ را درشت ننویسیم درست بنویسیم. چالش دیگری در این حوزه وجود دارد و آن این است که به دلیل مسائل حفاظتی، اجازه نمیدهند خاطرات این حوزه به طور کامل نگاشتهشود و به دست مخاطب برسد. بنده فکر میکنم میتوان از بعضی از این ملاحظات چشمپوشی کرد، زیرا ما به روایت از شهدای مدافعحرم نیاز داریم. بسیاری از جوانان و نوجوانان دلیل حضور این افراد در نقاطی مثل سوریه و عراق را نمیدانند و باید دلایل این مسئله را با جزئیات بیشتری روایت کرد. از طرفی همسر شهدای مدافعحرم مانند همسر شهدای دفاع مقدس چالشهای فراوانی در زندگی دارند که باید به آنها پرداخته شود. میخواهم دعوت کنم تا خانمهای اهل قلم بیایند و در این حوزه اثر تولید کنند.
وی در پایان گفتگو اعلام کرد که در حال نگارش دو اثر درباره شهید مدافع امنیت امیرحسین محمدعلیخانی و شهید دفاعمقدس شهید ابراهیمعلیمعصومی است.