خبرگزاری هنرآنلاین:«طوفان الاقصی»؛ کلید واژه ای که در صحنه رسانه توفان بزرگی به وجود آورده و توجه همگان را به لزوم تولید محتوا درباره فلسطین و موضوعات مرتبطش جلب کرده است. از سویی برخی از آثار به ویژه در قاب تلویزیون و سینما لحظات ماندگار و تاثیر گذاری را برای مخاطبانش به جا گذاشته است.«بازمانده» بهترین و اثرگذارترین اثر ایرانی درباره فلسطین محسوب میشود،«بازمانده» که اثر به یادماندنی کارگردان فقید سینمای ایران، زندهیاد سیفالله داد است، برداشتی آزاد بود از یکی از قصههای کوتاه غسان کنفانی با عنوان «بازگشت به حیفا» که «داد»، خط داستانی «بازمانده» را از آن قصه گرفته بود.
سیفالله داد جایی گفته بود: «میخواستم آخرین سکانس فیلم پیام روشنی داشته باشد. وقتی صفیه با کودک میخواهد خودش را از قطار پرتاب کند، چه باید بگوید. آن شب رفتم زینبیه. در ذهنم درخشید: صفیه آیهالکرسی را میخواند. خداوندی که حی و قیوم است. صفیه با کودک خودش را پرتاب میکند...». اینکه این وجه از شخصیتپردازی صفیه و دیگر رفتارهای مبتنی بر فرهنگ یک زن میانسال فلسطینی از فیلم بیرون نمیزند و شعاری نمیشود، تکیه به هنر و توانمندی سازندهاش داشت.
یکی دیگر از عوامل موفقیت «بازمانده» انتخاب لوکیشن مناسب آن بود. این اثر در سوریه ساخته شد و بافت اصیل معماری و شهرسازی عربی را در خود داشت. شاید اگر «داد» و منوچهر محمدی (تهیهکننده) مثل برخی همگنانشان به جای یک محیط عربی اصیل، فیلمشان را در محلی فاقد هویتهای بومی میساختند و آن را در ارمنستان و ترکیه و... فیلمبرداری میکردند، از صمیمیت و دلنشینی فیلم کاسته میشد.
وظیفه سنگین اهالی هنر برای تداعی سازی «فلسطین»
«بازمانده» از جهاتی دیگر الگوی تولید اثر گذاری درباره مساله قدس شریف است. نقش اول «بازمانده» یک زن میانسال با چهره و گریمی بسیار معمولی است. داستان جز ابتدای آنکه گذری کوتاه به ارتباط عاطفی سعید و همسرش دارد، تلاشی برای نمایش رمانس عشاق فلسطینی که مستقیم یا غیرمستقیم در اثر کنش صهیونیستها از هم جدا میافتند یا... ندارد. در واقع، موتور محرک درونی داستان این اثر عشق و امید بیشائبه به آینده و دغدغه برای نجات و بازگرداندن میراث فلسطین به صاحبان اصلی آن است. البته منکر آن نباید بود که عشق هم میتواند داستان و کشمکشهای جذابی با مضمون مبارزه برای هدف مقدس را بیافریند اما همین که اثری بدون این عنصر بسیار مهم و مورد توجه فیلمسازان، جذاب باشد و در عین حال درونمایه سیاسیاش را هم حفظ کند، نشانگر توانمندی خالق آن است و میتواند درسآموز باشد.
مرور ابعاد مختلف ماندگاری اثری چون «بازمانده» وقتی ارزشمندتر میشود که بدانیم حالا در این روزهای سخت و خونین غزه و فلسطین عزیز، ایمان و امید به تحقق وعده الهی بر پیروزی حق بر باطل، روشنتر و نمایانتر از هر زمان دیگر است و وظیفه فیلمسازان و هنرمندان سینما و تلویزیون برای یافتن و خلق داستانهایی جذاب از این مبارزه بزرگ، سنگینتر از گذشته است که هنر مؤثرترین، زندهترین و ماندنیترین محمل انتقال تجربههای بشری در بستر تاریخ است.
از یک نقطهنظر دیگر باید به این نکته هم اشاره کرد که سیفالله داد برخلاف برخی همکسوتهایش، در «بازمانده» نه از حیث انتخاب بازیگر و نه از حیث هدایتشان، مقهور و مرعوب کار بازیگران خارجی نشد و بازیگران را در خدمت اثر قرار داد، نه اثر را در خدمت بازیگران؛ آسیب مهمی که کیفیت بسیاری از آثار امروز نمایشی را تحتالشعاع خود قرار داده و در نخستین برخورد، دست سازنده را برای مخاطب رو میکند.