به گزارش هنرآنلاین، نشست «نگاهی به ادبیات مقاومت در منطقه و جهان»، چهارشنبه (نوزدهم مهرماه ۱۴۰۲) با حضور محمدرضا وحیدزاده؛ عضو گروه علمی ادبیات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، مجید اسطیری؛ داستان‌نویس و با اجرای علیرضا سمیعی در سرای کتاب خانه کتاب و ادبیات ایران برگزار شد.

 

رمان مقاومت نیاز به حمایت دارد
مجید اسطیری در ابتدای این نشست درباره گستره ادبیات مقاومت گفت: بحث درباره ادبیات مقاومت، بحثی علمی و آکادمیک است. در این مجال می‌خواهم به این مسئله بپردازم که با چه رویکردی باید به ادبیات مقاومت نگاه کرد که حرف‌های تازه‌ای برای مخاطب داشته باشد و مخاطب احساس کند که ادبیات مقاومت دوست‌داشتنی و الهام‌بخش است. به‌نظر من در زمینه ادبیات مقاومت باید عام‌ترین معنای آن‌را درنظر گرفت که عموم جامعه هم احساس کنند با این وادی غریبه نیستند. این گونه از ادبیات، محدوده وسیع و تقریبا به گستردگی کره زمین را دربرمی‌گیرد؛ از آثار فوئنتس در مکزیک تا ایزابل آلنده در شیلی. 

 

نویسنده رمان «رمق» ادامه داد: در یک دسته‌بندی کلی، رمان مقاومت را به دو دسته، داستان‌هایی درباره استبداد یا داستان‌هایی در برابر استعمار تقسیم می‌کنم. ازجمله آثار درخشانی که رویکرد استبدادستیزی دارند، می‌توان به رمان «مادر» اثر ماکسیم گورکی، آثار یاشار کمال یا کتاب «خوشه‌های خشم» نوشته جان اشتاین بک که اثری درباره پوست‌اندازی سرمایه‌‌داری است، اشاره کرد. در زمینه‌های ضداستعماری نیز آثار درخشانی وجود دارد که ازجمله آن‌ها می‌توان آثار فوئنتس به‌ویژه از لحاظ پرداختن به تاریخ، همچنین بخشی از آثار گراهام گرین همچون کتاب «آمریکایی آرام» که بیانگر جنگ دو کشور استعمارگر انگلیس و آمریکاست را نام برد. 

 

این داستان‌نویس با اشاره به آثاری ادبی با موضوع مقاومت در ایران افزود: در ادبیات کشور خودمان، آثار فاخری با موضوع مقاومت داریم که در این زمینه می‌توان به سه شاهکار ادبی «سووشون»، «کلیدر» و «آتش بدون دود» اشاره کرد که هر سه نتیجه تأمل دقیق در تاریخ هستند و در سه‌راهی فرهنگ، تاریخ و جغرافیا شکل گرفته‌اند. هر سه اثر از رویکرد اخلاقی به مسئله مقاومت برخوردار بوده و در‌عین‌حال آبشخوری دینی دارند. این آثار برای خلق آثار بعدی که با محوریت ضداستبدادی، ضداستعماری یا آثاری مانند «تنگسیر» که هم ضد استبدادی و هم ضد استعماری نوشته شدند، الهام‌بخش بودند. به‌نظر من نمی‌توان رمان «رازهای سرزمین من» از رضا براهنی را از قفسه کتاب‌های ضد استعماری جدا کرد. کمتر رمانی را پیدا می‌کنیم که تا این اندازه حضور آمریکایی‌ها را نقد کرده باشد. این اثر جزو میراث ادبیات ماست و باید به آن افتخار کنیم. حتی احمد محمود در کتاب «همسایه‌ها»، فرازهای مربوط به ملی شدن صنعت نفت و بیرون راندن انگلیسی‌ها را با افتخار روایت کرده است. 

 

اسطیری درباره ادبیات مقاومت فلسطین نیز گفت: در رمان مقاومت فلسطین هم ستارگان درخشانی وجود دارد. کتاب‌های «مردانی در آفتاب» که نهایت ددمنشی رژیم صهیونیستی و آوارگی مردم فلسطین را نشان می‌دهد یا «نامه‌ای از رام‌الله» اثر غسان کنفانی، نمونه‌های درخشانی از ادبیات مقاومت فلسطین هستند. به‌نظر می‌رسد آن اندازه که جبهه مقاومت در عرصه نظامی افتخار کسب کرده، آن درخشندگی و برندگی آرمان مقاومت را در زمینه ادبیات و رمان نداشته است. امیدوارم پیروزی‌های جبهه مقاومت و فلسطین برای نویسندگان و شاعران در زمینه خلق آثار بیشتر، الهام‌بخش باشد. 

 

وی افزود: در ادبیات، هم رمان مقاومت و هم رمان غیرمقاومت و هم رمان اندیشه و هم رمان عاطفه داریم. رمان مقاومتِ خوب، رمانی است که در حد امکان رمان اندیشه هم باشد. اگر امروز کسی بخواهد درباره مسئله فلسطین بنویسد، برای خوب نوشتن ابتدا باید خود را در آینده‌ای که ۲۰ سال از نابودی اسرائیل گذشته، فرض کند. مانند امروز که پس از نابودی داعش، بهتر و راحت‌تر می‌توان درباره چیستی آن نوشت. وقتی در دل یک رویداد قرار داریم، رمانی که از آن خلق می‌شود، نمی‌تواند چندان، رمان اندیشه باشد. در کشور خودمان می‌بینیم که رویکردهای اخلاقی ما به سینمای دفاع مقدس، پس از دو یا سه دهه آغاز شده است. 

 

نویسنده رمان «وقتی خورشید خوابید» در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به ضرورت دشمن‌شناسی گفت: ما امروز به رویکردهای عمیق نسبت به رمان مقاومت نیاز داریم. به‌ویژه شناخت دشمن مقوله بسیار مهمی است؛ اینکه دشمن چه فکری در سر دارد و مبانی فکری او چیست؟ تأکید می‌کنم که رمان مقاومت خوب، رمانی است که بتواند مبانی فکری دشمن را معرفی کند. رمان «اسفار کاتبان» اثر ابوتراب خسروی یک نمونه خوب در این زمینه است، زیرا توانسته شریعت یهود را به‌خوبی توصیف کند. 

 

اسطیری تأکید کرد: رمان مقاومت، نیاز به حمایت دارد. رمان مقاومت برای امروزِ کشور ما، یک مسئله زنده و در حال رشد و تولید است؛ بنابراین نیازمند پایش و آسیب‌شناسی مدام آن هستیم. امروز ممکن است نویسنده رمان مقاومت به سفارشی‌نویسی متهم شود و در گوشه رینگ قرار گیرد لذا نویسندگان این حوزه نیاز به حمایت دارند. 

 

این داستان‌نویس در بخش پایانی سخنانش درباره سرمایه‌گذاری غرب در زمینه حمایت از آثاری برعلیه محور مقاومت گفت: آمریکا و غرب همیشه برای رمان و ادبیات پول‌های زیادی خرج کرده و در این راستا به آثاری با رویکرد ضد آرمان مقاومت، جوایز مختلفی اعطا کرده است. سلمان رشدی را همین پول‌های کثیف، سلمان رشدی کرد. کتاب «فرانکشتاین در بغداد» نمونه‌ای از این‌دست آثار است. در ارتباط با نویسنده‌ای همچون بختیار علی که قلم خیلی خوبی دارد، خیلی احساس نمی‌کنیم او شرقی است. افغانستانی که خالد حسینی ترسیم می‌کند نیز به‌نوعی تداعی‌کننده همین حس است. جومپا لاهیری نیز خیلی غربی‌تر از آن است که نماینده ادبیات هند باشد. امروزه بسیاری از جوایز ادبی همچون بوکر یا نوبل، چنین رنگ و بویی دارند. بوکر با معرفی سلمان رشدی شروع کرده و این کار را ادامه داده است. 

 

شعر فلسطین عموما غم انگیز است
محمدرضا وحیدزاده نیز در این نشست درباره شعر فلسطین بیان کرد: برای آشنایی با تاریخچه شعر فلسطین باید از قرن ۱۹ میلادی شروع کرد که در آن دوره اوضاع فلسطین بسیار شبیه ایران بود. این سرزمین تحت سیطره امپراتوری عثمانی قرار داشت و فرهنگ ترکی در آن غالب بود. ادبیاتش سنتی و کلاسیک و عموما تقلیدی بود و چیزی برای آینده نداشت. خیلی از بومی‌ها سعی می‌کردند در برابر این فرهنگ مقاومت کنند. گروهی از شاعران و فرهیختگان فلسطینی به این فکر افتادند که باید برای امروز و آینده‌شان هم حرف داشته باشند و در آن زمان تنها پناهگاه‌شان، دانشگاه الازهر مصر بود. لذا گروهی از شاعران و فرهیختگان فلسطینی به الازهر رفتند و پس از بازگشت، نگاهشان متفاوت شد و سعی کردند به مسائل اجتماعی و سیاسی توجه داشته باشند؛ مانند اتفاقی که در شعر بهار یا دیگر شاعران دوره مشروطه در ایران رخ داد. 

 

عضو گروه علمی ادبیات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی افزود: آن دسته از شاعران فلسطینی، عموما دارای رویکرد اخلاقی و مذهبی بودند و درعین‌ نگاه تعلیمی به مسائل اجتماعی نیز گوشه‌چشمی داشتند. نسل شاعران معاصرتر شعر فلسطین بعد از جنگ جهانی اول و آغاز مهاجرت یهودی‌ها به آن منطقه، پدید آمد. از همان زمان، اندک اندک مقاومت‌هایی شکل گرفت و شاهد شکل‌گیری جریان دیگری در شعر فلسطین هستیم. این نوع شعر، زبان و خیال نوتری داشت و از شکل و قالب‌های کلاسیک فاصله گرفت و بیش از پیش درگیر مسئله فلسطین شد. این نسل از شاعران گاهی با کلمات و گاهی با تفنگ به مبارزه برخاستند. در این دوره،  شعر شکل زنده‌تر و تپبنده‌تری پیدا کرد و مواجهه جدی‌تری با مسئله فلسطین داشت. در سال ۱۹۴۸ (بعد از جنگ جهانی دوم) که غرب تصمیم به تشکیل حکومت جعلی اسرائیل گرفت، مبارزه شکل جدی‌تری به خود گرفت و نسل جدیدی از شاعران ظهور کردند که فلسطین مسئله اول آن‌ها بود و شعرشان را نمی‌شد از میهن و وطن تفکیک کرد. 

 

نویسنده کتاب «رسم شاعری» با اشاره به شعر نو جهان عرب گفت: در این قالب، زبان کاملا نو شده و از فرم‌های نو استفاده می‌شود. شعر نو عرب، بیشتر از عراق شکل گرفته است. در دوره معاصر، دو گروه شاعران در داخل و خارج از مرزهای فلسطین حضور داشتند. شعر فلسطین عموما شعر غم‌انگیزی است ولی نکته جالب اینکه شاعرانی که در داخل سرزمین‌های اشغالی حضور دارند، امیدوارانه‌تر از شاعرانی شعر می‌گویند که در خارج از مرزها هستند. شاعران دور از وطن، غم مضاعفی به نام غم غربت و آوارگی دارند. مسئله آوارگی بسیار مهم است و شاید ما درک کاملی از آن نداشته باشیم. مهاجران فلسطینی، آوارگی خود را کف دست گرفته و با آن به مبارزه می‌پردازند و اصرار دارند که آواره بمانند تا دنیا فلسطین و ظلم تاریخی که به آن شده را هیچ‌گاه فراموش نکند. آن‌ها تلاش دارند با استفاده از همه اِلمان‌ها همچون فرهنگ، زبان و لهجه، ماهیت خود را حفظ کنند.  

 

شاعر مجموعه شعرهای «اقرار» و «پیشواز» درباره تاریخچه شعر و رمان فلسطین در ایران عنوان کرد: جای افتخار و مباهات است که شاعران و نویسندگان ایرانی از همان سال‌های پیش از پیروزی انقلاب اسلامی به موضوع ادبیات مقاومت و مسئله فلسطین پرداخته‌اند. سال ۱۳۴۷ و پس از بازی فوتبال بین ایران و اسرائیل، تظاهرات سیاسی بزرگی شکل گرفت و مسئله اجتماعی و فرهنگی مهمی رقم خورد. مجید اسطیری نیز رمان «رمق» را با الهام از همین رویداد نوشته است. در همان زمان، یعنی ۱۰ سال قبل از پیروزی انقلاب اسلامی، نخستین شعر درباره موضوع فلسطین با عنوان «چریک‌های عرب» توسط محمدعلی سپانلو سروده شد و او تا پایان عمرش از این عقیده و آرمان دفاع کرد. سال ۱۳۴۸ نویسنده جوانی که از مبارزان و انقلابیون بود، شعری با عنوان «مسلمانی که باید بود» را سرود که نشان‌دهنده بصیرت او نسبت به این موضوع است. 

 

وحیدزاده در پایان گفت: سال ۱۳۴۸ مجموعه «عبور» از موسوی گرمارودی به چاپ رسید که شعر «سلام بر فلسطین» از او بسیار مهم است و با اتفاقاتی که در فرامتن اتفاق افتاد، شهره شد. یاسر عرفات پس از ترجمه این اثر به زبان عربی، نشان «فتح» را برای موسوی گرمارودی ارسال کرد. مدتی بعد، مجموعه «حماسه فلسطین» تولید و چاپ شد که شامل مجموعه شعرهایی از شعرای نامی ایرانی و عرب است. قصیده‌ای از امیری فیروزکوهی که به شادیه ابوغزاله تقدیم شد و «کوچه ‌باغ‌های نیشابور» اثر شفیعی کدکنی، نمونه‌های درخشان دیگری از آثار مفاخر ایرانی درباره مسئله فلسطین هستند. پس از انقلاب نیز کمتر شاعرانی را سراغ داریم که برای فلسطین شعری نگفته باشند. از گذشته تا امروز، موضوع فلسطین، مسئله‌ای زنده در شعر و ادبیات ما بوده است.