گروه فرهنگ و ادبیات خبرگزاری هنرآنلاین: آیا تا به حال دیده اید یک عکس تمام سلایق را از بین مردم کوچه بازار گرفته تا هنرمند، دانش آموز، دانشجو، چپ، راست بالا و پایین یک جامعه، تحت تاثیر خود قرار داده باشد؟ بله اگر شما هم مرداد 1396 را به یاد آورید به چنین نمونه ای بر می خورید. یک عکس از یک جوان بیست و پنج ساله تمام دل ها را سمت خود جذب کرد. البته که این تاثیر گذاری بی حد و حصر منحصر به یک عکس نبود، بلکه دنیایی شامل یک زندگی زیبا و دل انگیز از همان جوان اهل نجف آباد اصفهان پشتوانه آن عکس می باشد. از شهید محسن حججی سخن می گوییم که قلب های یک کشور را تسخیر غیرت و مردانگی خود کرد. محسن حججی محصول انقلاب اسلامی است و فضای روحانی و انسان ساز روضه های سیدالشهدا (علیه السلام) او را چنین سرباز پر شکوهی بار آورده بود. اما فرصتی نصیب بخش نرم افزاری و تبلیغی جمهوری اسلامی شده بود (است) که می توانست (می تواند) به وسیله آن زندگی چنین جوانانی که پرورش یافته فضای انقلاب اسلامی هستند را در معرض دید کسانی قرار دهد که تنها مواجهه اشان با این شهید عزیز و تمام شهدای مدافع حرم همین یک عکس بوده است. همین عکس ویرانگر که چقدر نقشه های ستیزه گران را برای تخریب مدافعان حرم اهل بیت، نقش بر آب کرد.
فضای رسانه ای کشور می توانست زندگی این شهید را دستاویزی قرار دهد که عیان کند انقلاب اسلامی چه موهبت گرانبها و بی نظیری است که در اختیار ما قرار گرفته. انقلابی که نگذاشته است به سمت خود خواهی های بی حد و حصر غربی برویم بلکه آورده ای چون محسن حججی برای ما داشته است. اگر فضای شبکه های اجتماعی را در ایام شهادت محسن حججی دنبال کرده باشید، احتمالا به یاد دارید که برخی افراد مشهور که فضای متفاوتی از شهدا و انقلاب را در صفحات شخصی اشان بروز می دادند هم نتوانستند از این شکوه و عظمت عبور کنند و بسیار بدان پرداختند. گویی نخواستند در بازتاب این زیبایی از سایر مردم جابمانند. در واقع این شهید شاخص، بخش قابل مشاهده ای از نوری تابان بود که برای مردم آشکار شد؛ که بدان وسیله بابی باشد که بتوانیم سایر انوار تابان را نیز شناسایی کنیم و به مردمی که هنوز هم ایشان را نشناخته اند بشناسانیم. مردمی که شاید به شهدای دفاع مقدس عشق می ورزند اما حملات و گسست رسانه ای میان حقانیت شهدای مدافع حرم و شهدای امنیت و آن ها فاصله انداخته است.
این شهدا نعمت هایی هستند که اگر هنرمندان به آن ها نپردازند، ممکن است کمتر دریچه های ارتباطی میان مخاطب عام و فرهنگ انقلاب اسلامی پیدا شود که قابل پردازش باشد. حدودا شش سال از شهادت پر شکوه محسن می گذرد، اما دریغ از یک مجموعه نمایشی ماندگار که تصویری حرفه ای، دقیق و درست از حیات و شهادت وی ارائه دهد. سوال اینجاست که دستگاه های هنری کجا هستند که نشان دهند که یک جوان که پدرش راننده تاکسی بوده، ظاهر و زندگی ساده ای داشته است چگونه توانسته نگاه عالَمی را مجذوب خود کند. شاید به ذهنتان بیاید که چند جلد کتاب در این باره به چاپ رسیده که اتفاقا در تراز بالا مشاهده و خوانده شده است یا چند مستند نصفه و نیمه زندگی وی را تا حدودی نشان داده است؛ اما همه این ها جای یک فیلم سینمایی با کیفیت را می گیرد. مگر غیر از این است که الان باید با زبان سینما با مخاطب عام سخن گفت. کتاب و مستند به شدت لازم است اما اصلا کافی نیست. مگر نه این که بسیاری از ایرانیان از دریچه سریال مختارنامه، بیشتر از قبل از با قیام امام حسین (علیه السلام) و فرهنگ عاشورایی آشنا شدند. اما این جا نکته ای تلخ خود نمایی می کند که قلم زدن را سخت می کند. نکته این است که در مورد سید شهدا، چنان دست رسانه ها خاصه سیمای جمهوری اسلامی خالی است که هر ساله در ایام محرم مجموعه مختار را باز پخش می کند.
باید یادمان باشد که مسئولیم که عظمت شهدای مدافع حرم به آیندگان بشناسانیم و این جز با هنر شدنی نیست، اما آن چه تاکنون اتفاق افتاده اصلا و ابدا شایسته این عزیزان و بزرگان نیست. تک تک لحظات زندگی شهید حججی می تواند درسی برای شناخت اصالت کشور ما باشد، نه برای خودمان بلکه برای دیگرانی که خارج از این مرزها هستند. مگر نه این است که باید این آزادگی را صادر کنیم و به همگان با صدای بلند اعلام کنیم که در مقابل هر چه ظلم و جور است ایستاده ایم. شاید متهم اصلی سیمای جمهوری اسلامی باشد که دستش در موضوع مدافع حرم برای مخاطب عام خالی است. البته آثار بی کیفیتی تولید شده که شعار زدگی آن ها موجب شده است مخاطب عمومی از آن ها فاصله بگیرد. سینماگران نیز نباید یادشان برود که چقدر به این شهدا بدهکارند، حتی اگه این گونه هم فکر نکنند می توانند سوژه های ناب و حتی پر فروشی در زندگی شهدای مدافع حرم و سایر شهدا مشاهده کنند که مخاطب به دنبال آن می گردد.
در پایان باید گفت که شهدای مدافع حرم مانند آسمان هستند که بزرگ و انتهاست ولی باید با قدرت پرواز اندکی از فضایشان به قدر وسع خویش استشمام کنیم و این روایت پرواز جز به زبان هنر فاخر و درست و حرفه ای شدنی نیست. به قول خود شهید محسن:
آسمان فرصت پرواز بلندی است ولی
قصه اینست چه اندازه کبوتر باشیم