به گزارش هنر آنلاین ، بر اساس آمارهای رسمی خانه کتاب، در سال 1401 بالغ بر 98 هزار و 909 عنوان کتاب منتشر شده است که 71 هزار و 368 عنوان آن تالیفی و 27 هزار و 541 عنوان آن ترجمه بوده است.که در قیاس با سال گذشته به لحاظ تعداد عناوین منتشره با 12 درصد کاهش روبرو بودهایم.
در میان کتابهای منتشر شده سال 1401 حوزه "ادبیات" بیشترین عناوین را به خود اختصاص داده و قصد داریم در این گزارش چند نمونه از بهترین کتابهای منتشر شده در حوزه ادبیات در سالی که گذشت، برای مطالعه در تعطیلات نوروز پیشنهاد شده است.
«ایران، نرسیده به امارات» روایتی از استخوان لای زخم گذاشتنهای انگلیس
«ایران، نرسیده به امارات»، نوشته علیرضا رأفتی از جمله کتابهایی است که انتشارات جام جم در نمایشگاه کتاب تهران عرضه کرده است. روایتی از جزایر تنب بزرگ، تنب کوچک و بوموسی؛ جزایر سهگانه ایرانی که کمتر از آنها اطلاع داریم و در نیم قرن اخیر مورد مناقشه سیاسی امارات متحده عربی با ایران بوده است.
علیرضا رأفتی که سابقه روزنامهنگاری و فیلمسازی مستند را نیز در کارنامه خود دارد، در اولین کتابش در قالب مستندنگاری چند سفر به این جزایر، وضعیت اجتماعی آنها را روایت کرده و همچنین با دقت و وسواس به تاریخچه اجتماعی و ریشه مناقشات سیاسی این جزایر پرداخته است.
این کتاب در شش فصل نوشته شده و نویسنده تلاش کرده است تا ضمن روایت سفر به این جزایر، تاریخچه سیاسی و اجتماعی این مناطق را نیز بررسی کند. به بیان خود نویسنده؛ این کتاب حاصل دو سفر موازی او یکی سفر فیزیکی به جزایر در طول یکسال و دیگری سفری در دل تاریخ و تورق و تعمق در استاد و مدارک است.
رأفتی درباره این کتاب میگوید: کتاب روایتی از جزیره بوموسی و تنب بزرگ و تنب کوچک است، نگاه تاریخی به اینکه بر این جزیره چه گذشته است، مناقشات بر سر چیست؟ همچنین در این کتاب، چند سفرنامه از من نیز آورده شده است. ما در این کتاب با یک روایت خطی مستندنگاری مواجه هستیم که روایت دو سفر من به جزایره بوموسی و یک سفر به جزایر تنب است و در کنار آن، با بازگشت به روایتهای تاریخی که از دل اسناد مختلف بیرون آمدهاند نیز سر و کار داریم.
وی ادامه میدهد: جزیره بوموسی یکی از مظلومترین نقاط ایران است. این منطقه با وجود تلاش برای حفاظت پس از انقلاب همچنان مظلوم است. پیش از انقلاب نیز مظلوم بوده است. سالی نیست که در شورای همکاری خلیج فارس حرف از این نشود که این جزایر برای امارات است. با وجود این ادعاها، دولت ایران همچنان بر موضع صحیح و قانونی خود محکم ایستاده و مراقبت نظامی نیز میکند، اما ما در جنگ روایتها هستیم، کشورهای حاشیه خلیخ فارس با فعالیت رسانهای اذهان عمومی و افکار عمومی را تحت تاثیر قرار میدهند تا بگویند خلیج فارس برای آنهاست. البته من به دنبال جنگ رسانهای نبودم، هدف من کشف حقیقت تاریخی بود. من میان این ماجرا ایستادم و میخواستم با ادبیات دوستانه فریاد بزنم که ما و برادران عربمان در ساحل جنوبی خلیج فارس زندگی میکردیم تا اینکه استعمارگری به منطقه آمد و حس کرد باید پایگاهی در خلیج فارس داشته باشد. اندیشید که باید شیخ نشینها را مستقر کند و تاریخ را تحریف کرده و با سندنویسی بهگونهای القاء کند که این جزایر برای آنهاست، این استعمارگران استخوانی لای زخم گذاشتند و رفتند.
انتشارات جام جم این کتاب را در 184 صفحه به قیمت 55 هزار تومان منتشر کرده است.
«گناه زیبایی» نوشته محمدسادات اخوی از جمله کتابهای انتشارات کتابستان معرفت است که در سال 1401 روانه بازار نشر شده است.
کتاب «رضاخان تا رضاشاه: چنگ به وزارت جنگ» بزودی منتشر میشود
«گناه زیبایی»؛ روایتی از صدای خرد شدن استخوانهای روح یک نویسنده
رمان گناه زیبایی اثر نویسنده نام آشنا و پرکار اهلبیت آقای سید محمد سادات اخوی داستانی است با محوریت دوران امام حسن مجتبی علیه السلام و اتهامات و هجمههای ناروایی که در مورد حضرت بود.
داستانی که در آن جوانی راه گم کرده در مسیر زندگی به خرما فروشی به نام میثم برخورد میکند و روزگاری با او هممسیر و همکلام میگردد. باید داستان را خواند و قصه را پیگرفت تا دانست کدام یک دیگری را با خود همسو میکند
ساداتاخوی در «گناه زیبایی» تلاش کرده تا هم به مظلومیت امام حسن(ع) در طول تاریخ و تلاشهای بنیامیه برای تخریب چهره ایشان بپردازد و هم ماجرای صلح و اینکه چه شد، امام به اجبار تن به صلح با معاویه دادند را تشریح کند.
سادات اخوی درباره این کتاب میگوید: هدف نخست من در این کتاب این بود که به مخاطب نشان دهم که دست کم در نگاه پیامبر(ص)، امیرالمومنین(ع) و حضرت زهرا(س) امام حسن(ع) و امام حسین(ع) هر دو سید جوانان اهل بهشت هستند، دومین هدفم نیز این بود که واقعیت ماجرای صلح امام حسن(ع) را نشان دهم.
من میان این ماجرا ایستادم و میخواستم با ادبیات دوستانه فریاد بزنم که ما و برادران عربمان در ساحل جنوبی خلیج فارس زندگی میکردیم تا اینکه استعمارگری به منطقه آمد و حس کرد باید پایگاهی در خلیج فارس داشته باشد. اندیشید که باید شیخ نشینها را مستقر کند و تاریخ را تحریف. پس سندنویسی کند که این جزایر برای آنهاست، این استعمارگران استخوانی لای زخم گذاشتند و رفتند.
انتشارات کتابستان معرفت این رمان را به قیمت 89 هزلار تومان منتشر و روانه بازار نشر کرده است.
«تویی به جای همه» روایتی از مظلومیت حضرت سجاد(ع)
«تویی به جای همه» نوشته سیدمهدی شجاعی دیگر کتاب منتشر شده در سال 1402 است که با استقبال مخاطبان مواجه شده است.
سیدمهدی شجاعی در آخرین اثر خود به سراغ زندگی امام سجاد (علیه السلام) رفته است. امامی که به زعم نویسنده در نگاه شیعیان مظلوم و مهجور باقی مانده است و با تصوراتی غلط در اذهان عموم جاافتاده است. او تلاش دارد با کتاب «تویی به جای همه» جهاد بزرگ و مهم امام سجاد (علیه السلام) را با قلمی ادبی به نظر مخاطبان فارسی زبان برساند.
آخرین اثر منتشر شده استاد شجاعی میان قالب رمان و قطعه ادبی در رفت و آمد است. برخی فصول حالتی داستانی میگیرد و شرح اتفاقاتی است که در زندگی امام سجاد(علیه السلام) رخ داده است و برخی فصول مونولوگهای طولانی نویسنده است که به شرح و تفصیل حوادث از نگاه خودش میپردازد. عمده اتفاقات این کتاب از زمانی شروع میشود که واقعه عاشورا اتفاق افتاده و اکنون مقام امامت به علیابن الحسین(علیه السلام) رسیده است و ایشان باید حرکتی که پدر بزرگوارشان شروع کردهاند را با ملاحظات بیشتر و ظرایف حساستری به ثمر برسانند. از سویی امویان به دنبال بهانهای هستند که تمام خاندان نبوت را ریشهکن نمایند و از سویی امام وظیفه دارند تا پیام عاشورا را به گوش جهانیان برسانند. و تمام این مسائل در حالی است که آنها اسیر دست حکومت جائر هستند. شجاعی با قلم توانمند خود نشان میدهد که امام سجاد (علیه السلام) چگونه با دستان بسته این حماسه بزرگ را رقم میزنند. حوادث زندگی امام سجاد (علیه السلام) در این اثر خلاصه نمیشوند و قرار است در مجلدات بعدی به دورهای پرداخته شود که ایشان پس از اسارت به شهر مدینه باز میگردند.
«بیروط» سرآغاز تغییری برای یک مستندساز
کتاب بیروط نوشته ابراهیم اکبری دیزگاه است. نشر صاد این کتاب را روانه بازار کرده است. این اثر حاوی چند داستان و روایت از مستندسازی است که از آلمان به بیروت میرود.
کتاب با بخشی به نام «یکشنبه ـ یکم خرداد 92» آغاز و با بخشی تحتعنوان «12 تیرماه 1392؛ دوشنبه؛ یعقوبآغاجی» به پایان رسیده است و شامل داستانها و روایتهایی است از بیروت در ماهها و سالهای مختلف شمسی و در مکانهایی گوناگون مانند هتل، ساحل و... . در توضیح این کتاب آمده است که بیروط فقط یک مکان نیست، فقط یک شهر خاورمیانهای نیست؛ سرآغاز تغییری است برای مرد جوان مستندسازی که در زمانه پراضطراب و هیاهویی که داعشیها و تکفیریها راه انداختهاند، از آلمان به بیروط میرود تا با مردی آشنا شود که میگوید کشور با محبت است که ساخته میشود.
در بخشی از این داستان میخوانیم:
«ناگهان سه گرگ خاکستری زدند به گله. چوپان و سگهایش رفتند سمت آنها بگیر بگیر و صداها درهم شد، گله رم کرد پاره شد، پاشید. مه، غبار، لحظهای هوا را بلعید روشنی را تاراند. همه جا تاریک شد ظلمت مطلق... . ما از ترس اژدها و گرگها از جایمان تکان نخوردیم صالح فقط نجوا کرد «نترس خدا با ماست».
چند ثانیهای طول نکشید که گله پراکنده را دیدیم هر گوسفندی وحشتزده سمتی میرفت؛ همه سرگردان بودند و ترس خورده. از چوپان خبری نبود. من هرچه ریز کردم در بین سنگها و بوتهها چوپان را ندیدم. نیست شده بود گوسفندان هم با معمع خود چوپان را میجستند و سگها با پارس به آسمان چوپان را میخواستند. ما هم با سرک کشیدن چوپان را میخواستیم؛ اما از چوپان فقط عصایی مانده بود و یک نی و چوخایی که وسط معرکه باد بر آن میدمید که بلندش کند. با صدای گرفته و خفه شده نجوا کردم گرگها کجا رفتند.
صالح مات و مبهوت به من نگاه کرد به دشت نگاه کرد به گلهها نگاه کرد به همه جا نگاه کرد لال شده بود هیچ حرفی نمیزد فقط از تکان لبهایش فهمیدم می گوید: «خدا با ماست».
به برهوت دوروبر خود اشاره کرد و کلمات نامفهومی از دهانش خارج شد. گفتم چوپان کجاست؟ با انگشت اشاره عصا را نشان داد بعد از کلی تقلا آب دهانش را قورت داد با زبان، سنگین بریده بریده گفت: من عصا را بردارم. من قوچ.. بگیرم نی...بزنم گوشت قربانی گوشت قوچ سیاه... آن پرنده...»