گروه فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: اولین امام شیعیان، علی بن ابی‌طالب(ع) مشهور به امام علی و امیرالمومنین(ع)، فرزند ابوطالب و فاطمه دختر اسد بن هاشم، پسر عمو و داماد پیامبر اکرم(ص)، همسر حضرت فاطمه(س)، پدر و جد یازده امام شیعه هستند.

حضرت علی(ع)، سیزدهم رجب سال سى‌‌ام عام‌الفیل در مقدس‌ترین مکان یعنی کعبه، خانه‌ خدا متولد شده‌اند. از نظر تاریخ اسلام و روایات شیعه و سنی، قطعی است که نخستین شخصیتی که به‌دعوت پیامبراسلام (ص) لبیک گفتند و اسلام را پذیرفتند، حضرت علی(ع) هستند. هنگامی که قریش قصد کشتن پیامبر(ص) را داشتند، امام علی(ع) در بستر پیامبر(ص) خوابیدند تا دشمنان گمراه شوند و بدین طریق پیامبر(ص) مخفیانه هجرت کردند. پس از رحلت پیامبر(ص) گروهی در سقیفه، با ابوبکر به‌ عنوان خلیفه بیعت کردند و امام علی(ع) ۲۵ سال از خلافت دور ماندند. ‌حضرت پس از خلافت ابوبکر، عمر و عثمان، به اصرار مسلمانان خلافت و حکومت را پذیرفتند.

کتاب ارزشمند و مقدس «نهج‌البلاغه» شامل مجموعه‌ای از سخنان امام علی(ع) برگزیده‌ای از خطبه‌ها، نامه‌ها و سخنان کوتاه و حکمت‌آمیز به عنوان یکی از نیاز‌های اساسی جامعه اسلامی در تمام اعصار است. حدود ۳۰۰ آیه از قرآن کریم، درباره فضایل امام علی(ع) است مانند آیه مباهله، آیه تطهیر و برخی دیگر از آیات، برعصمت ایشان دلالت دارند.

حضرت امام علی(ع) دارای کنیه‌ها و القاب مختلفی هستند. از جمله، ابوالحسن، ابوتراب (به دلیل سجده‌های طولانی که ایشان داشتند. همچنین در سال دوم هجری هم علی(ع) روی زمین خوابیده و مقداری گردوغبار بر لباس‌شان نشسته بود. در این هنگام پیامبر اسلام(ص) بر بالین ایشان آمد و با خطاب «یا ابوتراب» حضرت را بیدار کردند.

ابوریحانتین (این کنیه را هم پیامبر(ص) برای ایشان قرار داد و به‌معنای پدر دو ریحانه بهشت، امام حسن(ع) و امام حسین(ع)، مرتضی، امیرالمومنین، یعسوب‌الدین (مالک و رئیس و حاکم دین)، یعسوب‌المومنین (آقا و رئیس مومنان)، اسدالله و اسدالله الغالب (شیر خدا)، حیدر و حیدر کرار (شیر بیشه ایمان)، سیدالعرب، سیدالمسلمین، امام المتقین، مولی الموحدین و کاشف الکرب (برطرف کننده غم) از دیگر کنیه و القاب ایشان هستند.

در برخی روایات آمده است که مادر حضرت امام علی(ع) پس از وضع حمل (پیش از آن که به دستور نداى غیبى، نام علی را برای حضرت برگزیند) نام ایشان را حیدر انتخاب کرده بودند؛ چون نام حضرت على(ع) گذاشته شد، «حیدر» یکی از القاب ایشان است.

در تقویم رسمی، سیزدهم رجب روز ولادت حضرت امام علی(ع) به عنوان روز پدر نامگذاری شده است.

 

آثار مکتوب بسیاری به زبان‌های مختلف درباره امام اول شیعیان نوشته و منتشر شده؛ معرفی ۲۵ عنوان کتاب:

۱- «زندگانی امیرالمومنین(ع)» سیدهاشم رسولی محلاتی

۲- «نشان‌های آن‌ بی‌نشان» یوسفعلی میرشکاک

۳- «امام علی بن ابیطالب(ع)» عبدالفتاح عبدالمقصود ترجمه سیدمحمد مهدی جعفری

۴- «اصحاب امام علی علیه‌السلام» سیداصغر ناظم‌زاده قمی

۵- «اسرار غدیر» محمدباقر انصاری

۶- «ترجمه الغدیر» عبدالحسین امینی ترجمه اکبر ثبوت

۷- «خصائص امیرالمومنین علی بن ابیطالب» احمد بن علی نسائی و نصرالله آیتی‌مقدم

۸- «ترجمه منظوم اشعار منسوب به امیرالمومنین» محمد محقق

۹- «جاذبه و دافعه امام علی» شهیدمرتضی مطهری

۱۰-«سیمای امام علی به روایت اهل سنت» هاشم بن سلیمان بحرانی ترجمه محمد امینی

۱۱- «علی زیباترین سروده هستی» شهیدمصطفی چمران

۱۲- «علی حقیقتی فراتر از اساطیر» حسن رحیم‌پور ازغدی

۱۳- «مینای قلم» جواد محدثی

۱۴- «ولایت علی در قرآن کریم و سنت پیامبر» سیدمرتضی عسگری

۱۵- «امام علی(ع) از ولادت تا شهادت» سیدمحمدکاظم قزوینی ترجمه علی کرمی

۱۶-«امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب» احمد رحمانی همدانی ترجمه حسین استادولی

۱۷- «نهج البلاغه» ترجمه محمد دشتی

۱۸- «فروغ ولایت» آیت الله جعفر سبحانی

۱۹-«آئینه خدا» با زیرعنوان امیرالمومنین در شعر فارسی به قلم سیدمصطفی موسوی‌گرمارودی

۲۰- «امام علی صدای عدالت انسانیت» نوشته جورج جرداق و ترجمه سیدهادی خسروشاهی

۲۱- «مدینه المعاجز» هاشم بن سلیمان بحرانی ترجمه سیدغریب عساکره مجد

۲۲- «اختصاصات حضرت علی(ع)» حسین عمادزاده

۲۳- «امام علی در قرآن» نوشته علی آل‌کاظمی

۲۴- «گزارش لحظه به لحظه از ولادت امام علی (ع)» اثر محمدباقر انصاری

۲۵-«امیرالمومنین در شعر شعرا از فردوسی تا امام خمینی» آیت‌الله علی دوانی

 

ابراز ارادت یا اشاره به شخصیت والای نخستین امام شیعیان را در آثار بسیاری از شاعران کلاسیک و معاصر می‌توان دید؛ نمونه اشعاری به مناسبت ولادت امام علی (ع):

از علی آموز اخلاص عمل

شیر حق را‌دان مطهر از دغل

در غزا بر پهلوانی دست یافت

زود شمشیری بر آورد و شتافت

او خدو انداخت در روی علی

افتخار هر نبی و هر ولی

آن خدو زد بر رخی که روی ماه

سجده آرد پیش او در سجده‌گاه

در زمان انداخت شمشیر آن علی

 کرد او اندر غزااش کاهلی

گشت حیران آن مبارز زین عمل

 وز نمودن عفو و رحمت بی‌محل

گفت بر من تیغ تیز افراشتی

 از چه افکندی مرا بگذاشتی

مولوی

 

طالع اگر مدد دهد دامنش آورم به کف

 گر بکشم زهی طرب ور بکشد زهی شرف

طرف کرم ز کس نبست این دل پرامید من

گر چه سخن همی‌برد قصه من به هر طرف

از خم ابروی توام هیچ گشایشی نشد

 وه که در این خیال کج عمر عزیز شد تلف

ابروی دوست کی شود دست کش خیال من

کس نزده‌ست از این کمان تیر مراد بر هدف

چند به ناز پرورم مهر بتان سنگ دل

یاد پدر نمی‌کنند این پسران ناخلف

من به خیال زاهدی گوشه نشین و طرفه آنک

مغبچه‌ای ز هر طرف می‌زندم به چنگ و دف

بی‌خبرند زاهدان نقش بخوان و لا تقل

مست ریاست محتسب باده بده و لا تخف

صوفی شهر بین که چون لقمه شبهه می‌خورد

پاردمش دراز باد آن حیوان خوش علف

حافظ اگر قدم زنی در ره خاندان به صدق

بدرقه رهت شود همت شحنه نجف

حافظ

 

علی ای همای رحمت تو چه آیتی خدا را

که به ماسوا فکندی همه سایه‌ی هما را

دل اگر خداشناسی همه در رخ علی بین

 به علی شناختم من به خدا قسم خدا را

به خدا که در دو عالم اثر از فنا نماند

 چو علی گرفته باشد سر چشمه‌ی بقا را

مگر ای سحاب رحمت تو بباری ارنه دوزخ

 به شرار قهر سوزد همه جان ماسوا را

برو ای گدای مسکین در خانه‌ی علی زن

 که نگین پادشاهی دهد از کرم گدا را

به‌جز از علی که گوید به پسر که قاتل من

چو اسیر توست اکنون به اسیر کن مدارا

محمدحسین شهریار

 

کیست معادل امیر مومنان؟

رقیب قابل امیر مومنان؟

شرح فضائل امیر مومنان

نقش شمائل امیر مومنان

سیر منازل امیر مومنان

اوج مراحل امیر مومنان

کار کسی نیست به جز خدای من

علی کجا و ذهن پر خطای من

خدا به حق عاشقان با صفا

به ربنای بنده‌های بی ریا

به ناله‌ شکسته‌های مبتلا

به حرف حرف آیه‌های هل اتی

به هوی هوی ذوالفقار مرتضی

به کشته‌های راه شاه لافتی

بیا نمک بریز در بیان من

خدای دلنواز مهربان من!

مکان علی، زمین علی، زمان علی

ابهت خدای لامکان علی

دعا علی دوای دردِ جان علی

ولی حق، امام انس و جان علی

فلق علی افق علی اذان علی

عیان علی حقیقت نهان علی

میان هوی و‌های شاعرانه‌ام

در انتظار لطف دلبرانه‌ام

فلک علی ستون آسمان علی

محک علی مدار کهکشان علی

کرم علی شکوه جاودان علی

صفا علی طراوت جهان علی

توان علی امید ناتوان علی

تمام عشق صاحب‌الزمان علی

و کل غم بذکره سینجلی

علی علی علی علی علی علی

شعر علی شعور شاعران علی

شهد علی شهود شاهدان علی

نور علی چراغ رهروان علی

ولی علی امیر سروران علی

جوهره‌ی صدای عاشقان علی

دم سحر دم موحدان علی

قمر علی، شرر علی، سحر علی

مدّبرِ قضا علی قَدَر علی

نفس علی نفس بزن بخوان علی

امیر دل، دلیر دلستان علی

محبت و عطای بیکران علی

شفای جان شفیع مهربان علی

حقیقت فراتر از گمان علی

همیشه راه باز آسمان علی

علی علی امیر لو کشف علی!

حواله کن دوباره یک نجف علی

منم رعیت بلاد تو علی

ترانه خوان خانه زاد تو علی

اسیر رافت زیاد تو علی

سرم سرای اعتقاد تو علی

من و شفاعت معاد تو علی

بهشتی‌ام به یمن یاد تو علی

ندیدم از غم تو خوشگوارتر

ندیدم از دم تو ذوالفقارتر

مجتبی روشن‌روان

 

ذره ذره همه دنیا به جنون آمده بود

روح از پیکره کعبه برون آمده بود

روشنا ریخت به افلاک حلولش آن روز

کعبه برخاست به اجلال نزولش آن روز

عشق او بر دل سنگی حرم غالب شد

قبله مایل به علی بن ابی طالب شد

از دل خانه علی رفت و حرم با او رفت

کعبه در بدرقه‌اش چند قدم با او رفت

قفس کعبه شکسته ست دم پرواز است

برو از کعبه که آغوش محمد باز است

آینه هستی و با آینه باید باشی

خانه زاد پسر آمنه باید باشی

همه غائله‌ها گشت فراموش نبی

کودکی‌های علی پر شد از آغوش نبی

مستی اهل سماوات دوچندان شده است

عطر گیسوی علی خورده به تن پوش نبی

تا بچیند رطب تازه‌ای از باغ بهشت

رفته دردانه کعبه به سر دوش نبی

که نبی بوده فقط این همه سرمست علی

که علی بوده فقط آن همه مدهوش نبی

چشم در چشم علی، آینه در آیینه

حرف‌ها می‌زند اینک لب خاموش نبی

دور از من مشو ای محو تماشای تو من

نگران می‌شوم از دور شدن‌های تو من

من به شوق تو سکوتم، تو فقط حرف بزن

وحی می‌ریزد از آهنگ لبت، حرف بزن

می‌نشینم به تماشای تو تنها، آری

هر زمان خسته‌ام از مردم دنیا، آری

بر مکافات زمین با تو دلم غالب شد

همه دهر اگر شعب ابی‌طالب شد

خوب شد آمدی ای معنی بی همتایی

بی تو هر آینه می‌مردم از این تنهایی

دین اسلام در آن روز که بازار نداشت

یوسفی بود ولی هیچ خریدار نداشت

اول آن کس که خریدار شدش حیدر بود

باعث گرمی بازار شدش حیدر بود

وحی می‌بارد و من دوخته‌ام دیده به تو

تو به اسلام؟ نه! اسلام گراییده به تو

در زمین دلخوش از اینم که تویی همسفرم

از رسولان دگر با تو اولوالعزم ترم

می‌رود قصه ما سوی سرانجام آرام

دفتر قصه ورق می‌خورد آرام آرام

سیدحمیدرضا برقعی

 

قسیم النار و الجنه محب‌ات را چه خواهی کرد

محب‌ات را بسوزانی محبت را چه خواهی کرد

تو آقاتر از آن هستی گدایت را برنجانی

گرفتم اینکه رنجاندی کرامت را چه خواهی کرد

تو سفره‌دار احسانی تو بابای کریمانی

نمی‌بخشی نمی‌دانم که عادت را چه خواهی کرد

قیامت دست آویزی ندارم جز ولای تو

امید من تویی آقا شفاعت را چه خواهی کرد

قیامت خوب می‌فهمم عجب چیزیست حب تو

تو با آن جلوه عشق‌ات قیامت را چه خواهی کرد

شنیدم آتش دوزخ نصیب دشمن زهراست

قسیم النار و الجنه محب‌ات را چه خواهی کرد

سیدعلی رکن‌الدین

 

نمی‌رسد به خدا، بنده‌ خدا بی‌تو

میان راه شود تحبِسُ الدّعا بی‌تو

خدا مرا ز سر کوی تو جدا نکند

که می‌رسد به من از هر طرف بلا بی‌تو

«عُبَیدُک بفنائک ذلیلُک بفداک»

خودت بگو که کجا من روم؟ کجا بی‌تو؟

بهشت بی‌تو علی جان حقیقتش نار است

به منکرت بسپارم بهشت را بی‌تو

دلیل حب شما هست اصل طینتمان

وگرنه نیست محبت به دل روا بی‌تو

و خاک منکر تو از تبار سجین است

کشیده شد گل آن‌ها به ناکجا بی‌تو

بیا و خاک مرا با محبتت دُر کن

منم اسیر تراب و ابوترابی‌تو

جلا بده به دل تیره‌ام علی جانم

نخورده است عقیق دلم جلا بی‌تو

قسم به چادر خیرالنسا که درد مرا

مسیح هم نتواند دهد شفا بی‌تو

نمی‌شود که دوباره مرا نجف ببری؟

چه قدر خسته‌کننده است لحظه‌ها بی‌تو

همیشه بودی و هستی، همیشه خواهی بود

چرا که خلق نشد کل ماسوا بی‌تو

تمام مظهر اسماء حق تعالایی

نشد شناخته هرگز دمی خدا بی‌تو

صفای کعبه فقط سمت مستجارش هست‌

نمی‌بَرَد کسی از بیت حق صفا بی‌تو

به سجده هم که روم ذکر «یاعلی» گویم

نکرده خالق خود را کسی صدا بی‌تو

همیشه کرب و بلا می‌رویم بعد نجف‌

نمی‌رویم سوی شهر کربلا بی‌تو

مهدی علی‌قاسمی

 

مولا برای از تو سرودن غزل کم است

تلمیح و استعاره، مجاز و بدل کم است

باید برای مدح تو قرآن ناب خواند

شعر و خطابه، قصه و ضرب‌المثل کم است

آن لحظه که حلاوت نام تو بر لب است

شیرینی شکر که چه گویم، عسل کم است

باید برای مدح تو از صبح بدر گفت:

هیجای نهروان و شکوه جمل کم است‌

ای دست اقتدار خدا، فارس العرب

اصلا برای شان تو تعبیر «یل» کم است

شد شهره در میان عرب تک‌سواری‌ات

آوازه‌های صاعقه‌ ذوالفقاری‌ات‌

ای آفتاب علم و یقین یا ابوتراب

همواره در مدار تو دین یا ابوتراب

صبح نگات شمس ضحی یا ابالحسن

تار عبات حبل متین یا ابوتراب

از ابتدای خلقت خود کسب فیض کرد

در محضر تو روح الامین یا ابوتراب

مولای من ولایت تو از ازل شده

با روح و جان شیعه عجین یا ابوتراب

الطاف بی‌کران تو‌ای قبله گاه جود‌

می‌بارد از یسار و یمین یا ابوتراب

در رستخیز صبح قیامت برای ما

عشق تو است حصن حصین یا ابوتراب

با عطر و بوی هر نفست در مشام شهر

جاری شده‌ست خلد برین یا ابوتراب

چشمان روشن تو بهشت پیمبر است

اصلا سرشت تو ز سرشت پیمبر است

تفسیر کن برای همه محکمات را

اسرار ناب آیه‌ صبر و صلات را

مولای من تمام صفاتت الهی است

آیینه‌ای تلالو انوار ذات را

شرط حیات طیبه نور ولایت است

از ما مگیر حضرت عشق، این حیات را

با نعمت ولایتت آقا خود خدا

بی‌شک گشوده بر همه باب نجات را

یک لحظه در ولایت تو شک نمی‌کند

هر کس شنیده زمزمه‌ کائنات را

تو آمدی کمی به زمین آسمان دهی

تا که تجلیات خدا را نشان دهی

تسبیح انبیا معظم علی علی‌ست

نقش لب پیمبر خاتم علی علی‌ست

رمز نجات حضرت موسی میان نیل

فریاد استغاثه‌ آدم علی علی‌ست

رمز تقرب همه‌ اهل کائنات

آوای هر فرشته دمادم علی علی‌ست

لبیک کعبه و حجر و مسجد الحرام

زیباترین ترنم زمزم علی علی‌ست

هر گوشه را که می‌نگرم ذکر خیر توست

آقای من، عبادت عالم علی علی‌ست

تو آمدی و عزت توحید پا گرفت

نور خدا زمین و زمان را فرا گرفت

یوسف رحیمی

 

بر شوره‌زار قلب‌ها باران می‌آید

بر درد‌های بی‌دوا درمان می‌آید

دستان پشت پرده خلق است حیدر

روزی‌رسان عالَم امکان می‌آید

چشم زمین روشن به روی صاحبش شد

شأن نزول سوره انسان می‌آید

قبل از نبی کعبه بغل کرده علی را

بر جسم سرد کعبه حالا جان می‌آید

هم باطن یاسین و هم اُمّ ُالکتاب است

آیات مدح اوست در قرآن می‌آید

«ما خاک پای بچه‌های بوترابیم»

خیلی به نوکرهاش این عنوان می‌آید

باقی نمی‌ماند گناهی و سیاهی

تا عشق حیدر در دل ویران می‌آید

در سینه ام باشد غم عالم غمی نیست

پای ضریحش غصه‌ها پایان می‌آید

هم هوش و هم دل می‌برد ایوان طلایش

عاقل از ایوان نجف حیران می‌آید

او وعده داده، دلخوشی من همین است

در لحظه‌ی جان دادنم جانان می‌آید

مرضیه نعیم‌امینی