گروه فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: کتاب «ترانه نمایشهای پیشپردهخوانی در ایران» حاوی ۶ فصل «ریشهها و پیشینهها»، «بسترها و شرایط»، «ترانه نمایشهای پیشپردهخوانی»، «تحلیلها و تفسیرها»، «ترانه نمایشها از رواج تا رکود» و «یافتهها و نتایج پژوهش» است.
از جمله بخشهای آن «شعر و موسیقی بهمثابه شاخصههای فرهنگ و هنر ایرانی»، «ساختارشکنی ترانه و تصنیف»، «اپرتهای نمایشی و جنبههای مردمی و موسیقایی آن»، «هنرستان هنرپیشگی»، «گروههای مطربی و موسیقی مردمی»، «آهنگها و آهنگسازان پیشپردهها»، «ترانه نمایشها بهمثابه بازتاب یک دوره تاریخی» و «مطبوعات طنز و فکاهی بهمنزله پشتوانههای ترانه نمایشهای پیشپردهخوانی» است.
پیشپرده بهعنوان یک فرم اجرایی بهدلیل سرعت عمل، صراحت، سادهگویی و زبان مردمی و بهرهمندی از شعر، موسیقی، آواز و طرح معضلات اجتماعی با سبک و سیاقهای گوناگون خود میتواند در کافهها (اماکن عمومی و مردمی) و در قالبهای تئاتر خیابانی مورد استفاده قرار بگیرد.
کوشش نویسنده در این پژوهش محدود به یک دوره معین نیست بلکه با ریشهها، جنبهها و اتفاقات دورانی که ملت ایران بهدلیل جریانات سیاسی و پویههای هنری و نوآوریها و تحولات حاصله بهویژه در دوران مشروطه و پهلوی و پس از آن، فروریختگی اقتدار سیاسی رضاشاه در شهریور ۱۳۲۰ که دیگر بار همان خواستهها و اعتراضات در قالبی تند و بیپرده به صحنههای نمایش کشانده شده پیوستگی دارد.
نمایشگران خلاق ایرانی و هنرمندان تئاتر در برهه ویژهای از تاریخ کشور یعنی بین سالهای ۱۳۲۰ تا ۱۳۳۲ گونهای ترکیبی از شعر، موسیقی، آواز و حرکات نمایشی را با چاشنی طنز کمدی در قالبهای اعتراضی و انتقادی به شکل زنده در پیش چشمان تماشاگران بر صحنههای تئاتر به نمایش گذاشتند تا هم پیشگام این اعتراضات باشند و هم بهنوعی همزبانی و همدلی با مخاطبان خود را که عمدتا از نسل تازهای هستند فراهم آورند.
ریشه و سابقه این هنجار نمایشی ترکیبی از ترانههای عامیانه، حرارهها و تصنیفهایی است که بهویژه از دوران قاجار و در بحبوحه جریانات مشروطهخواهی و گسترش مطبوعات منزلتی تازه یافته بود و به صراحت و آشکاری به جستوجوی سبک و سیاقی تازه به زبان طنز و فکاهه بود تا رسالت و تعهد تاریخی خود را به انجام رساند.
حضور فراگیر و همه جانبه این ترانهها و مقبولیت آنان حاکی از آن است که این پدیده بر اصالت و ارزشهای دوره خود مبتنی بوده و در معرض حوادث و مسائل مبتلا به، نقش و منزلتی خاص را ایفا کرده است. همچنین برخورداری از زبان طنز، مطایبه، شوخی و استفاده از تیپها، شخصیتها و مشاغل مردمی، زمینههای این اقبال را افزایش داده و ماندگاری بخشیده است.
در یک تقسیمبندی کلی و حسب نمونهبرداری، این ترانهها به چهار بخش اساسی تقسیم میشوند که در این میان زنان بهدلیل تحولات نوین و حضور تازهشان در عرصههای مختلف اجتماعی بیشترین سهم را داشته و شمار عمدهای از آنان را به خود اختصاص دادهاند. موضوعهای سیاسی نیز بهدلیل تغییرات فراوان این دوره و بزنگاه تاریخی، حائز اهمیت هستند. دو بخش دیگر شامل مشاغل اقتصادی و سایر موضوعات اجتماعی میشود و این همه از شمار ۳۰۰ ترانهای است که در این پژوهش جهت بحث و بررسی نویسنده انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند.
بخش عمده این ترانهها حاصل ذوق و ابتکار پرویز خطیبی است که سالها پیش درگذشت. بقیه ترانهها نیز به سرایندگان دیگری اختصاص دارد که تعدادشان کم است و آثار هیچ کدام در مجموع به لحاظ محتوا، مضمون و ساختار تصنیفی به حد و اندازه آثار خطیبی نمیرسد.
میتوان گفت این کتاب در چهار زمینه به شناخت مخاطب کمک میکند:
۱- کمک به بازشناسی و احیا بخشی از تاریخ هنر نمایش در ایران معاصر
۲-جمعآوری، تنظیم و تنسیق بخشی از مجموعههای پراکنده ترانههای پیشپردهخوانی در این دوره تاریخی
۳- معرفی کارکرد سیاسی-اجتماعی این ترانه نمایشها بهمثابه آینه انعکاس دهنده جامعه در حال گذار ایرانی از شرایط سنتی به شرایط نوگرایانه با توجه به سیاستهای دوره پهلوی اول و دوم
۴-بررسی جنبههای ساختاری- مضمونی و دراماتیکی این آثار و تنظیم و تحلیل آنان در قالب اطلاعات مکتوب جهت بهرهبرداری جامعه تئاتر و دانشگاهی
کتاب «ترانه نمایشهای پیشپردهخوانی در ایران» نوشته اردشیر صالحپور نخستین بار سال ۱۳۸۸ در انتشارات نمایش نشر یافته است.