گروه فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: رضا مهدوی پژوهشگر، منتقد و نوازنده سنتور، از چاپ دوم کتاب «ترنم» شناخت موسیقی دستگاهی ایران برای مردم، خبر داد و به هنرآنلاین گفت: انتشارات سورهمهر این اثر را با افزایش مطالب تازه، رفع نواقص و تصحیح شده بهتازگی منتشر کرده است.
او این کتاب را حاصل برنامه رادیویی زنده در اوایل دهه ۸۰ دانست و افزود: در این برنامه در استودیو ساز میزدم و گوشهها را تحلیل میکردم. توضیحاتم درباره گوشههای هفت دستگاه موسیقی و پنج آواز تبدیل به «ترنم» شد. مخاطبان با مطالعه کتاب متوجه میشوند موسیقی ردیف دستگاهی چی هست و در یک صد سال اخیر نوازندگان و آهنگسازان رادیو چه اشخاصی بودهاند. تصنیفها و آهنگ ترانههای معروف از گذشته تاکنون کدامها هستند و چقدر باعث شده مردم با موسیقی ملی ایران آشنایی پیدا کنند. این کتاب بهنوعی تشریحکننده نقش رادیو در گذر زمان است که همیشه معرف خوبی برای موسیقی ملی ایران بوده.
مهدوی که چندین کتاب پژوهشی در دست تالیف دارد، ادامهداد: سالها درباره «کتاب دستی سنتور» فکر کردم منتها تعلل باعث شد آثار دیگری همعرض و مجاور فکر من نشر یابد و مجبور باشم هر دفعه تغییراتی در آن ایجاد کنم و زاویه نگاهم را نیز تغییر دهم. کتاب دستی بهگونهای است که اصطلاحات خاص و آن چیزی را که بین هنرمندان و نوازندگان شاخص ردوبدل میشده و گویشهایی که بوده، جملات، کلمات فنی و محاورهای و حتی کلمات ابداعی استادانی که بعدها جایگاه پیدا میکنند بهلحاظ لغوی، واژگانی و هنری بررسی کنم.
او که تصمیم دارد کتاب «موسیقی پاپ به شرط سلامت» را نیز منتشر کند، تصریحکرد: مقالاتی را سالهای نیمه دوم دهه هفتاد در روزنامه «سلام» هر هفته یا ماهی یک بار ستونوار منتشر میکردم، در حال ویرایش این مقالات برای انتشار هستم. این که بهمرور زمان چرا وضعیت موسیقی پاپ به بیهویتی رسید و آن شاخصهای که قبل از انقلاب برای موسیقی پاپ داشتیم وجود ندارد. شخصیتها، آهنگسازان، خوانندگان و تنظیمکنندگانی بودند که بهمعنای حقیقی کلمه موسیقی جاز و پاپ را نهادینه و ایرانیزه کردند. هر آنچه که میساختند علیرغم این که از ابزاروآلات موسیقی فرنگی استفاده میشد و حتی نوع تنظیمها هم موسیقی فرنگی بود اما کامل صدای ایرانی میداد و حتی گوشهای متخصص نمیتوانست فرازها را بیرون بکشد و تشخیص دهد این موسیقی ایرانی نیست.
مهدوی که به دنبال این است که چارهجویی کند چرا موسیقی مردموار که دهه ۶۰ و در هشت سال جنگ تحمیلی به خوبی درخشید به این نقطه رسیده، اظهارداشت: در آن زمان سرودهای بسیار خوبی به مدد زندهیاد اسفندیار قرهباغی ارائه شد. در نوجوانی شاگردش بودم. هر آنچه اثر خواند و ساخت تعداد قابل توجهی در گونههای آهنگ ترانه، تصنیف، پاپ و... همه را سرودوار ارائه میکرد که نشان میداد این فرد چقدر توانمند بوده است. کسی که صدای بم ویژهای داشت و بورسیه شد تا برود در ایتالیا اپرا بخواند. یا دیگر خوانندگان همچون رشید وطندوست، محمد گلریز، حسین سرشار، محمود علیقلی، مهرداد کاظمی، جمشید جم، جمشید نجفی و ... همه در دهه ۶۰ شکوفا شدند.
او که در مطالعاتی که داشته به این نتیجه رسیده مدیریت و دیدگاه رسانهای در عرصه موسیقی رادیو و تلویزیون هنرمندان را اینگونه هدایت کرده است، اضافهکرد: هنرمندان با هوشمندی خوب جلو رفتند. هنوز در حال بررسی هستم چرا دهه ۷۰ در عرصه مدیریت غفلت بهوجود میآید. در دهه ۸۰ به گونهای دیگر و دهه ۹۰ رها میشود. نگران قرن جدیدی هستم که شاید چیزی به اسم موسیقی ملی و سرود ایرانی نداشته باشیم؛ چرا که این سرودهای که امروزه خوانده میشود همه مداحی، آهنگ فارسی و موسیقیهای پاپی است که چند ملیتی و چند هویتی محسوب میشود. ملودیها از کشورهای همسایه گرفته شده و حتی آنهایی که شهرت پیدا میکند متاسفانه با گوش غیرمتخصص مشخص است وام گرفته از کشورهای اطراف است. فقط شعر، آن هم بخشی از آن ایرانی است و آنقدر سنگین است که نمیتواند اصطلاحا شکل و قالب سرود که باید ساده باشد و همگانی خوانده شود را ارائه کند. به موضوع روز بپردازد و حماسی- رزمی و در عینی که سرور و شادمانی دارد مفهوم را به سادگی به همه افکار جامعه القا کند.
مهدوی با بیان این که منابع مکتوب در زمینه سرود بسیار کم است، گفت: حتی در جهان تعریف درستی از سرود وجود ندارد. فقط به یک دوره تاریخی کلیساها و مسیحیت اشارهای شده که ناقص است. ما ایرانیان از گذشتههای دور سرودخوانی داشتیم قبل از این که به اسلام رو بیاوریم. برای همین برای نگارش کتاب، باید به فهم و دایره میدانی خودم و گفتوگوهایی که با هنرمندان به اشکال مختلف در برنامههای رادیو و تلویزیون دارم بسنده کنم.
او این روزها مشغول اجرا و ضبط ردیف ابوالحسن صبا به روایت خود برای سنتور است. مهدوی در رادیو گفتوگو برنامه موسیقایی «ارغنون»، و در رادیو فرهنگ برنامه «هفت اقلیم» و «نیستان» و در شبکه چهار «سرنا» را اجرا میکند.