گروه فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: جعفر بن محمد معروف به امام جعفر صادق(ع)، پدرشان امام محمدباقر(ع) و مادرشان امفروه هستند. ششمین امام شیعیان در هفدهم ربیع الاول سال ۸۳ هجری قمری در مدینه به دنیا آمدهاند.
ایشان القاب متعددی دارند که هر کدام به نوعی صفت و حقیقتی را درباره امام جعفر(ع) نشان میدهد. معروفترین لقب ایشان «صادق» است به معنی راستین و راستگو و از دیگر القاب ایشان میتوان به فاضل: دارای فضیلت و برتری از جهات مختلف، قائم: به معنی ثابت و پایدار، قیامکننده، برپا و استوار، طاهر: به معنی پاک از هر پلیدی، کامل: کسی که از عیبها منزه و دور و برکنار است، منجی: نجاتبخش و رستگارکننده، عامل رستگاری و نجات، صابر: بردبار، متحمل، مقاوم، در برابر دشواریها، استوار و پایدار، لسان الصدق: زبان راست، و راستگوی در سخن و کلمه الحق: کلمه حق اشاره داشت.
ششمین امام شیعیان در سن ۳۱ سالگی به امامت رسیدند. امامت امام جعفرصادق(ع) همزمان با سالهای پایانی حکومت بنیامیه و سالهای آغازین حکومت بنیعباس بود و به علت ضعف و عدم استقرار نظام سیاسی، فرصت بسیار مناسبی برای فعالیت فرهنگی و مذهبی به دست آوردند. در دوره امامت امام صادق(ع) مسلمانان بیش از پیش به علم و دانش روی آوردند و در بیشتر شهرهای قلمرو اسلام به ویژه در مدینه، مکه، کوفه، بصره و ... مجالس درس و مناظرههای علمی دایر و از رونق خاصی برخوردار شد. در این زمان با استفاده از فرصت به دست آمده امام صادق(ع) توانست نهضت علمی فرهنگی پدرش امام باقر(ع) را ادامه دهند و علوم و معارف اهل بیت را بیان کرده در همه جا منتشر کنند. مدت امامت امام صادق(ع) ۳۴ سال به طول انجامید که ۱۸ سال در دوره اموی و ۱۶ سال در دوره عباسی بوده است.
عظمت علمی امام صادق(ع) در حدی است که ائمه مذاهب دیگر اسلامی از قبیل ابوحنیفه و مالک خود را نیازمند به استفاده از جلسه درس او مییافتند. مناظرات عالمانه ایشان با ارباب دیگر ادیان و عقاید نشانی از سعه صدر و وسعت دانش این امام همام داشته است. بیشترین حجم روایات و احادیث از امام صادق(ع) نقل شده است و متاسفانه کتابهای امام صادق(ع) مفقود و در دورههای مختلف توسط جریانهای ضد شیعه از بین رفته است.
عناوین برخی از کتابهای نسبت داده شده به امام صادق(ع):
«تفسیر ابن عتایقی» ابن عتایقی خلاصهای از تفسیر قمی را گردآوری کرده که برخی از آن به عنوان «تفسیر الامام» یاد میکنند. همه مطالب تفسیر قمی از امام صادق علیهالسلام نقل شده است.
«تفسیر الامام» خلاصه دیگری از تفسیر قمی.
کتاب «مصباح الشریعه» اثری اخلاقی عرفانی که علامه مجلسی و امام خمینی(ره) آن را به صورت قطعی به امام صادق علیه السلام نسبت دادهاند.
«تفسیر جعفر الصادق» در آغاز کتاب «مجموعه آثار ابوعبد الرحمن سلمی» از صفحه ۲۱ تا صفحه ۶۳ یک تفسیری با روش و سبک عرفانی از حقایق التفسیر سلمی نقل شده و به امام صادق (ع) نسبت داده شده است.
«تفسیر القرآن کریم عند جعفر الصادق» این تفسیر نیز به امام صادق علیهالسلام نسبت داده شده و در کتاب «کتابا الصادق: حقائق التفسیر القرآنی و مسباح الشریعه» با اشراف علی زیعور در موسسه عزالدین بیروت چاپ شده است.
«کامل التفسیر الصوفی العرفانی للقرآن» منسوب به امام صادق علیهالسلام با تحقیق علی زیعور در دارالبراق بیروت چاپ شده است.
«التفسیر المنتسب الی مولانا ابی عبدالله جعفربن محمد الصادق علیهما السلام» این تفسیر با مقدمه منوچهر صدوقیسها و از روی نسخه کتابخانه نافذ پاشا استانبول چاپ شده است.
«تفسیر الامام الصادق علیه السلام» سیدنذرعلی رضویهندی در کتابخانه مرکزی دانشگاه پتنای هند نسخه از تفسیر منسوب به امام صادق علیهالسلام را یافته و تصحیح و تحقیق آن را در ۲ جلد به عنوان رساله دکتری خود قرار داده است.
«تفسیر القمی» علی بن ابراهیم قمی از محدثان بزرگ شیعه در قرن سوم هجری یک تفسیر قرآن تدوین کرده است. این تفسیر به صورت گسترده و فراوان میگوید: «قال» و عدهای از محققان معتقدند که مقصود علی بن ابراهیم از کلمه «قال»، قال الصادق علیهالسلام است به همین جهت این تفسیر را به نام «تفسیر الامام» میشناسند.
بسیاری از محققان و پژوهشگران حوزه و دانشگاه به نگارش کتابهایی در موضوع زندگانی امام صادق(ع) پرداختهاند و درباره این امام بزرگوار آثار متعددی نوشته و منتشر شده است؛ عناوین ۳۰ اثر:
۱-«اصحاب امام صادق» اثر علی محدثزاده
۲-«الامام الصادق و المذاهب الاربعه» اثر اسد حیدر
۳-«موسوعه الامام جعفر الصادق» مرحوم آیتالله سید محمدکاظم قزوینی
۴-«مبانی و روش اندیشه علمی صادق(ع)» و «ابعاد شخصیت و زندگی امام صادق(ع)» احمد پاکتچی
۵-«امام صادق» نوشته عبدالمنتظر قدوسیان
۶-«امام صادق» اثر حسن سعید
۷-«امام صادق موسس مذهب جعفری» گروه نویسندگان
۸-«امام صادق یا قهرمان علم» نوشته احمد خدایی
۹-«امام صادق و مذاهب چهارگانه» اثر شیخاسد حیدر
۱۰-«امام صادق یک شخصیت تاریخی» نوشته حسین قاضی
۱۱-«امام جعفرصادق رئیس مذهب شیعه» نوشته عبدالامیر فولادزاده
۱۲-«امام جعفر صادق پیشوا و رئیس مذهب» نوشته عبدالرحیم عقیقیبخشایشی
۱۳-«امام جعفر صادق» نوشته سیدکاظم ارفع
۱۴-«پیشوای ششم امام جعفر صادق» گروه نویسندگان
۱۵-«درسهایی از مکتب امام صادق» سیدمحمدتقی حکیم
۱۶-«حکمت صادق، سخنان امام جعفرصادق» نوشته سیدمحمدباقر برقعی
۱۷-«خورشید نمیمیرد» داستان زندگی امام صادق، رضا شیرازی
۱۸-«داستانهایی از امام جعفر صادق» اثر سیدعبدالرسول مجیدی
۱۹-«در پیشگاه امام صادق» نوشته سیدمحمد صحفی
۲۰-«مفاهیم انسانی از دیدگاه امام صادق» شیخمحمدجواد مغنیه ترجمه محمدرسول دریایی
۲۱-«زندگانی حضرت امام جعفرصادق» اثر حسین عمادزاده
۲۲-«زندگانی جعفر بن محمد الامام الصادق» نوشته عبدالعزیز سید الاهل ترجمه حسین وجدانی
۲۳-«زندگی و سیمای امام جعفر صادق» نوشته سیدمحمدتقی مدرسی ترجمه محمدصادق شریعت
۲۴-«شخصیت حضرت صادق» اثر احمد مغنیه ترجمه سید جعفر غضبان
۲۵-«شرح زندگانی و سخنان ششمین امام شیعیان» نوشته جعفر بن محمد الصادق تهیه و تدوین علی پناه
۲۶-«صادق آل محمد» اثر محمود منشی
۲۷-«صفحاتی از زندگانی امام جعفرصادق» نوشته محمدحسین مظفر
۲۸-«گنج حقایق (پانصد سخن از امام صادق)» سیدابوالفضل رضویقمی
۲۹-«مردان پاک از نظر امام جعفر صادق» نوشته شیخمحمدجواد مغنیه
۳۰-«مغز متفکر جهان شیعه» مرکز مطالعات اسلامی استراسبورک ترجمه و اقتباس ذبیحاللّه منصوری
شاعران آیینی در وصف ولادت امام جعفرصادق(ع) اشعاری سرودهاند؛ نمونهای از چند شعر:
شب تجلی عشق و عقیده است امشب
شب ظهور هزاران سپیده است امشب
گلی به گلشن یاسین شکفته شد که فلک
نظیر چهره او را ندیده است امشب
دمید صادق آل رسول همچون ماه
مهی که آینه دار سپیده است امشب
سپهر علم و فضیلت دوباره نورانی است
ستاره سحر ما دمیده است امشب
حضور حضرت باقر فرشته رحمت
برای عرض تهیت رسیده است امشب
به «ام فروه» بیا تهنیت بگو که گلش
به مهد مهر و وفا آرمیده است امشب
به پاس مقدم این گل نثار کن صلوات
که درخور صلواتی حمیده است امشب
همان گلی که خدا را ستود و مرغ سحر
صدای زمزمهاش را شنیده است امشب
خوشا کسی که خداوند عاشقانش را
برای خدمت او برگزیده است امشب
ز باغ دانش او سوی تشنگان علوم
نسیم رحمت و دانش وزیده است امشب
همیشه پیرو این مکتب پر از نور است
کسی که جام ولایت چشیده است امشب
چو یاد اوست عبادت به یاد حضرت او
دلم به سوی خدا پر کشیده است امشب
بیا و سر به حریم مقدسش بگذار
که مرغ دل به مدینه پریده است امشب
بگو به خلق «وفائی» چراغ دانش را
خدا ز جلوه او آفریده است امشب
سیدهاشم وفایی
باز طرح دیگرى گردونه گردان نهاد
از بدایع جلوههاى تازهاى کیهان نهاد
ریخت طرحى نو جهان با مقدم باد صبا
دشت و بستان هر طرف بینى گلى الوان نهاد
ابر رحمت باز گوهرریز و گوهرپاش شد
بر گل سورى ز شبنم لولو و مرجان نهاد
باد عنبرساى گردید و نسیم عنبرفروش
طبله را عطار بست و قفل بر دکان نهاد
بلبل هجران کشیده در فضاى گلستان
سرخوش از دیدار گل شد، پرده الحان نهاد
بوستان و کوه و صحرا رونقى دیگر گرفت
تاجى از بیجاده بر سر، لاله نعمان نهاد
این همه آثار هست از یمن شاه دین، امام
جعفر صادق که ز احسان، قادر منان نهاد
هفده ماه ربیعالاول، اندر جمعه، بود
کاو قدوم اقدسش در عالم امکان نهاد
با طلوع آفتاب آسمان معرفت
حقتعالى بر خلایق منت و احسان نهاد
کرد بر کون و مکان خورشید حق تابندگى
زین تلالو بر جهان انوارى از یزدان نهاد
بهره ور از مکتب علم و صفاى جد و باب
گشت و تاج فخر را بر تارک ادیان نهاد
از مقام شامخ علمى او شد مستفیض
آن که اندر محضرش سر بر خط فرمان نهاد
اعلم و اتقى و افضل عاملى صدیق بود
افقه و اعرف که رکن و پایه ایمان نهاد
مستجابالدعوه و برهان حق و مقتدا
بود و آیین را بنا بر حجت و برهان نهاد
یافته دین محمّد صلى الله علیه و آله از وجودش اعتبار
شیعه را مذهب به رسم جعفرى بنیان نهاد
مفتخر دانشوران بودند از شاگردىاش
بهر ترویج شریعت پاى در میدان نهاد
تربیت فرمود شاگردان عالم بىشمار
پایههاى علم شیمى جابر حیّان نهاد
مام گیتى مثل او هرگز نزاید در قرون
برترى او را خدا بر همسر و اقران نهاد
گر زبان خامه عاجز آمد از توصیف او
قدر والایش عنان فکر، سرگردان نهاد
ناامید از آستان خویش «فرزین» رامساز
لطف تو شاها به دل مرهم پى درمان نهاد
عبدالحسین فرزین
من همان باده نوش جام توام
بلبل مست روی بام توام
بینگاهت غزل نمیخوانم
شاعر فیض مستدام توام
ششمین آینه سلام آقا
آرزومند یک سلام توام
به پر زخمیام نگاه کنید
آه؛ محتاج التیام توام
باز همسفره باش با سائل
دوستدار همین مرام توام
مست قال الامام صادق من
من مسلمان شده به نام توام
روی قبرم سپردهام آقا
بنویسند من غلام توام
من غلام محبت یارم
به خم گیسویت گرفتارم
می نویسم فقط حقایق را
ماجرای عروج عاشق را
با تو فهمیدهام مفهوم و
معنی آیههای ناطق را
میشود دید در نگاه شما
عکس زیبای وجه خالق را
معنی یا بصیر در بصرت
با بصیرت کنی هر عاشق را
با بیانات روشن و نابت
تو شکستی صف منافق را
ما به عالم نمیدهیم هرگز
تار موی امام صادق را
السلام ای رئیس مذهب ما
ای دمادم ترانه لب ما
دلمان را تو حیدری کردی
مست انوار کوثری کردی
در لباس امامت ای آقا
به خدا که پیمبری کردی
با احادیث و گفتههای خودت
تو عجب فتح خیبری کردی
زنده کردی تو علم را تا حشر
بس که شاگرد پروری کردی
ما کجا؟! مهر مادرت زهرا
دل ما را تو مادری کردی
مهرتان را به سینه دارم من
آرزوی مدینه دارم من
کاش ما را دعا کنی آقا
خرج این روضهها کنی آقا
چشمهای مرا به پای حسین
نذر خیرالنسا کنی آقا
بانی روضههای عاشورا
کاش روضه به پا کنی آقا
کاش ما را شبی به خرج خودت
راهی کربلا کنی آقا
یاد جد غریب خویش کنی
یاد آن سرجدا کنی آقا
روضه زینبیه میخواهیم
روزی فاطمیه میخواهیم
جواد پرچمی
چون از افق برآید انوار صبح صادق
در پاى سبزه بنشین با همدمى موافق
شد موسم بهاران پرلاله کوهساران
بستان پر از ریاحین صحرا پر از شقایق
بلبل که در غم گل مى کرد بى قرارى
شکر خدا که معشوق آمد به کام عاشق
یک سو نشسته خسرو در بزمگاه شیرین
یک سو نهاده عذرا سر در کنار وامق
ابر بهار گسترد دیباى سبز در باغ
باد از شکوفه افکند بر روى آب قایق
بر آستان معشوق تسلیم شو که آن جا
صاحبدلان نهادند پا بر سر علایق
زد بلبل سحرخیز فریاد شورانگیز
کاى مست خواب غفلت و اى بنده منافق
شد وقت آن که خوانند حمد و ثناى معبود
شد گاه آن که نالند در پیشگاه خالق
از بوستان احمد بگذر که بلبل آن جا
بر شاخ گل سراید وصف جمال صادق(علیه السلام)
نور جمال صادق چون از افق برآمد
شد صبح عالم آراش بر شام تیره فایق
از شرق و غرب بگذشت نور فضایل او
چون آفتاب علمش طالع شد از مشارق
تن پیکر فضایل، جان گوهر معانى
دل منبع عنایات رخ مطلع شوارق
همچون صدف ز دریا دُرهاى حکمت اندوخت
چون گوهر وجودش شایسته بود و لایق
بر پایه کمالش محکم اساس توحید
از پرتو جمالش روشن دل خلایق
خورشید برج ایمان، شمشاد باغ امکان
گنجینه کمالات، سرچشمه حقایق
هادى شوند یکسر گر لحظه اى بتابد
نور هدایت او بر جسم هاى عایق
بر لوح سینه اوست آیات حق هویدا
وه! وه! عجب سوادى است با اصل خود مطابق
افکار تابناکش روشن تر از کواکب
اندیشه هاى پاکش خرّم تر از حدایق
آیین جعفرى را بگزین که دردمندان
درمان خویش جویند از این طبیب حاذق
شاها «رسا» ندارد جز اشتیاق رویت
بنماى رخ که خلقى است بر دیدن تو شایق
در عرصه قیامت دست از تو برنداریم
کاندر شفاعت توست ما را رجاى واثق
قاسم رسا
تو آمدی و جهان غرق در خرد میشد
دلیلها همه با عشق مستند میشد
تو آمدی پر و بالی دهی به دلهامان
به پای درس تو هفت آسمان رصد میشد
خوشا به حال دلی که عروج را فهمید
مسیر روشن تو از بهشت رد میشد
میان آن همه شاگرد شد سعادتمند
کسی که مذهب عشق تو را بلد میشد
نفس زدی و جهان را حیات بخشیدی
تجلیات الهی الی الابد میشد
جهان نشسته سر سفرهی روایاتت
شهود میچکد از جلوه زار میقاتت
یوسف رحیمی