گروه فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: حسن بن علی بن ابی‌طالب(ع) مشهور به امام حسن مجتبی دومین امام شیعیان، نخستین فرزند خانواده امام علی(ع) و حضرت فاطمه(س) هستند.

نام «حسن» به معنای نیکو را پیامبر(ص) برای ایشان برگزیدند. کنیه امام حسن مجتبی(ع) را «ابومحمد» و «ابوالقاسم» گفته‌اند. برای ایشان القابی هم‌چون مجتبی (برگزیده) و سید (سرور) و زکی (پاکیزه) برشمرده‌اند. درباره جود و بخشش امام مجتبی(ع) هم حکایات و روایات متعددی بیان شده است. آیه اطعام، آیه مودت و آیه مباهله نیز درباره ایشان و پدر و مادر و برادرشان نازل شده است. حضرت امام حسن مجتبی(ع) دو بار کل دارایی‌شان را در راه خدا بخشیدند و سه بار نیمی از اموالشان را به نیازمندان دادند. به دلیل بخشش‌های فراوان ایشان را «کریم اهل بیت» خوانده‌اند.

امام حسن(ع) پس از شهادت پدر بزرگوارش به امر خدا و طبق وصیت آن حضرت، به امامت رسیدند و نزدیک به ۶ ماه به اداره امور مسلمین پرداختند. طبق روایت‌ها مهم‌ترین حادثه در زندگی امام حسن علیه‌السلام جریان صلح معاویه با آن حضرت است. تحلیل این حادثه از آن جهت ضروری به نظر می‌رسد که امام صلح را حجتی بر آیندگان می‌داند.

حکومت اموی پس از تحمیل صلح بر امام حسن علیه‌السلام گرچه به بسیاری از اهداف خود رسیده بود، ولی همچنان وجود امام را مانع از به اجرا درآوردن برخی از نیات پلید خود می‌دانست. از جمله اهدافی که معاویه دنبال می‌کرد، تعیین جانشین برای خود بود. معاویه تصمیم گرفت از هر راه ممکن امام علیه‌السلام را به شهادت برساند. پس از بررسی‌های زیاد، جعده همسر امام حسن(ع) را مناسب‌ترین فرد برای تحقق بخشیدن به این هدف پلید دید. آنگاه به صورت محرمانه و با ارسال صدهزار درهم به جعده، به او قول داد که اگر امام حسن(ع) را به شهادت برساند او را به همسری یزید درخواهد آورد. جعده آن حضرت را با ریختن زهر در آب آشامیدنی مسموم کرد و طولی نکشید بر اثر آن، امام حسن علیه‌السلام در سن ۴۷ سالگی به شهادت رسیدند و در قبرستان بقیع به خاک سپرده شدند.

همزمان با هفتم صفر ماه، به‌روایتی شهادت امام حسن‌مجتبی(ع) ثبت شده است. ۲۸ صفر ماه نیز برای امام دوم شیعیان مراسم عزاداری برگزار می‌شود. اما روایتی نیز وجود دارد که ‌حضرت در ماه ربیع‌الاول شهید شده باشند.

درباره امام حسن مجتبی (ع) کتاب‌های متعددی نوشته و به چاپ رسیدند. معرفی ۲۰ عنوان کتاب:

۱-«گزارش لحظه به لحظه از شهادت امام مجتبی (ع)» این کتاب نوشته محمدرضا انصاری گزارشی است از جزییات شهادت امام حسن مجتبی (ع) که در قالب داستان تدوین شده.

۲-«دریا، طوفان، تلاطم، ‌پنجره‌ای به آفاق شخصیت شگفت امام حسن مجتبی (ع)» نوشته محبوبه زارع، ۶ بخش دارد.

۳-«با مظلومی صبور» این کتاب گزارشی مختصر از زندگی امام حسن مجتبی (ع) است که توسط محمد انصاری، نوشته شده است.

۴-«مکتب کریم اهل بیت (ع) امام حسن مجتبی(ع)» نوشته علی ‌قائمی به ۱۸ بخش تقسیم شده و در هر بخش به قسمتی از زندگی امام حسن (ع) پرداخته شده است.

۵-«حکایت اخگر الماس ریزه‌ها» موضوع کتاب تحلیلی از شهادت امام حسن مجتبی (ع) و بررسی اقوال در مورد خروج پاره‌های کبد ایشان پس از خوردن سم است. جویا جهانبخش، نویسنده این کتاب است.

۶-«در تحلیلى از زندگانى سیاسى امام حسن مجتبى علیه‌السلام» نوشته جعفر مرتضى‌العاملى ترجمه محمد سپهرى به زندگى سیاسى امام پرداخته شده است.

۷-«حقایق پنهان» پژوهشی‌ در زندگانی‌ سیاسی‌ امام‌ حسن‌ مجتبی‌ علیه‌السلام‌ است که توسط احمد زمانی‌ به نگارش درآمده است.

۸-«مسند الامام المجتبى ابی محمد الحسن بن علی علیهما السلام‌» نوشته عزیزالله عطاردی‌ است و مولف در هر مسند، روایات را به صورت کامل از منابع نقل کرده و ضمن بیان منبع آن، سلسله اسناد را هم آورده است

۹-«چهل حدیث در فضایل امام حسن (ع)»، در این کتاب پاره‌ای از احادیث پیامبر و سایر معصومین (ع) راجع به فضایل و ابعاد اخلاقی و شخصیتی امام حسن مجتبی (ع) ذکر شده است.

۱۰-در کتاب «کلمه ‌الامام الحسن» اثر سیدحسن شیرازی ترجمه علی‌رضا میرزامحمد سخنان امام حسن (ع) جمع‌آوردی شده است

۱۱-«حسن (ع) کیست؟» اثر فضل‌الله کمپانی است و در این کتاب نویسنده ضمن بیان تاریخ زندگانی امام حسن مجتبی (ع) و بیان فضایل به مسئله صلح ایشان پرداخته و کوشیده با ادله تاریخی، روایی و با بیانی رسا و روان به تبیین آن بپردازد.

۱۲-«صلح امام حسن، پرشکوه‌ترین نرمش قهرمانانه» شیخ‌راضی آل‌یاسین، ترجمه حضرت آیت‌الله سیدعلی خامنه‌ای، در این کتاب جامع‌ترین و کامل‌ترین تحلیل تاریخی از واقعه صلح امام حسن (ع) صورت گرفته است.

۱۳-«نگرشی به صلح امام حسن (ع)» اثر ابراهیم طاهری، ضمن بیان فضایل و خصایل، زندگانی امام حسن (ع) تلاش شده چهره‌ای منطقی و شایسته از صلح امام حسن (ع) نشان داده شود.

۱۴-«امام مجتبی (ع) در آیینه کتاب» شامل کتاب‌شناسی ۴۶۳ عنوان کتاب مستقل در ۱۰ زبان است. در چاپ قبلی این کتاب به ۲۲۲ عنوان اشاره شده است.

۱۵-«امام حسن» بحثی برگرفته از کتاب «الغدیر» نوشته علامه عبدالحسین امینی با گردآوری محمدحسن شفیعی شاهرودی است. در این کتاب نویسنده سخنانی را که پیامبر اکرم (ص) در مورد امام حسن (ع) بیان کرده با شرح و تفصیل از نظر خوانندگان می‎گذراند.

۱۶-رمان «حا سین نون» نوشته سیدعلی شجاعی، روایتی است از زندگانی امام حسن مجتبی (ع)، در بستر زمانی شهادت حضرت امیر و آغاز خلافت امام تا شهادت ایشان.

۱۷-«غنچه یاس کبود» نوشته هادی شریفی با داستان ازدواج حضرت علی (ع) با حضرت فاطمه (س) شروع می‌شود و در ادامه با ماجرای ولادت امام حسن (ع) ادامه پیدا می‌کند و با روایت ماجراهای تاریخی پایان می‌یابد.

۱۸-«حسن بن علی (ع) امام مصلح» کتابی مفصل درباره امام حسن مجتبی (ع) از تولد آن حضرت تا شهادت است که توسط مرضیه محمدزاده نوشته شده است.

۱۹-«اولین میراث مکتوب از حیات امام مجتبی (ع)»، این کتاب انتخاب فرازهاى مربوط به امام مجتبى (ع) از کتاب سلیم بن قیس هلالی نخستین میراث مکتوب شیعه است که تاریخ حیات و فضایل معصومین (ع) را تا سال ۷۶ (ه.ق) (فوت سلیم) نوشته است. هیچ تالیفی قبل از کتاب سلیم در این زمینه یافت نمی‌شود. محمدباقر انصاری، نویسنده کتاب ضمن بیان اهمیت کتاب سلیم و حضور او در هنگام ثبت وقایع تاکید دارد که او یکی از اصحاب باوفا و از سابقه داران مکتب اهل بیت (ع) بوده و مطالب کتاب او از طرف برخی از ائمه (ع) تایید شده است.

۲۰-آیت‌الله سیدهاشم رسولی‌محلاتی نیز کتابی تحت عنوان «زندگانی امام حسن مجتبی (ع)» نوشته و در این اثر تمام زوایای زندگی امام در نظر گرفته‌ شده و از منابع معتبر بهره برده است.

 

نمونه اشعاری که در سوگ شهادت جان‌سوز امام کریم اهل بیت سروده شدند:

پرورش یافته‌ راه اویس قرنم

گرچه بی‌تاب و اسیر همه پنج تنم

همه دم ذکر من این است و همه شب سخنم

من غلامى ز غلامان امام حسنم

روزیم مى‌رسد از سفره احسان کریم

نام ما را بنویسید گدایان کریم

رکن ایمان شده در بند تولاى حسن

شک ندارم به کرم کردن فرداى حسن

کربلایى شده ماندیم همه پاى حسن

دل سپردیم به الطاف پسر‌های حسن

عقل وا مانده ز توصیف مقام و جاهش

عشق حیران شده در محضر عبداللهش

لطف مولای کرم بنده نواز است هنوز

دست عالم سر این سفره دراز است هنوز

خانه‌اش کعبه حاجات و نیاز است هنوز

این در خانه‌ عشق است که باز است هنوز

نقش باید بشود در همه جا، چون دل من

هر دری بسته شود جز در پر فیض حسن

جان به قربان مقامش، چه غریب است این مرد

بى‌سپاه است قیامش، چه غریب است این مرد

غصه‌دار است کلامش چه غریب است این مرد

بی‌جواب است سلامش، چه غریب است این مرد

خاکساران درش بر در دیگر نروند

گریه کن‌هاى حسن کور به محشر نروند

سفره دارى که سر سفره او نعمت‌هاست

دل او مصحف پر صفحه‌ای از غربت‌هاست

سرخى کنج لبش، شرح همه محنت‌هاست

پاره‌هاى جگرش مرثیه‌ تهمت‌هاست

چه شده زهر چه کرده بدنش سبز شده

تن او هم شبیه پیرهنش سبز شده

با دو چشم‌تر و یک قد کمان از کوچه

روز و شب روضه گرفته است: «امان از کوچه»

تب و لرز بدنش داشت نشان از کوچه

گفت: در روضه‌ من، باز بخوان از کوچه

روضه خوان از غم ناموس و دل چاک بگو

از تکان دادن یک چادر پر خاک بگو

ناگهان کینه یک شهر برافروخته شد

بدن و چوبه تابوت به هم دوخته شد

خواهر پاره جگر هم جگرش سوخته شد

غصه‌ها در دل بی طاقتش اندوخته شد

پسرش پشت سرش زد به سرش آه کشید

قاسم بن الحسن آتش به دل ماه کشید

می‌کشد آه از این روضه درد آور، طشت

چقدر داغ گذارد به دل خواهر، طشت

زینبش آمده، اى واى! ببیند در طشت

صحنه بزم شراب و اسرا و سر، طشت

اشک خون، باز هم از دیده خواهر می‌ریخت

از ته جام شرابش به روى سر می‌ریخت

رضا تاجیک

 

صحبت از خوان کریم است و تهی دستی ما

دست‌ها گرم قنوتند، زحاجت لبریز

گوش این طایفه آوای گدا نشنیده است

قبل گفتن شده کاسه ز اجابت لبریز

دست‌هایم دم صبحی به ضریحش نرسید

مثل شمعی به تمنای حرم آب شدم

بیشتر حرف حسن بود میان سخنم

اربعین نزد حسینش که شرفیاب شدم

خاک گر نام حسن داشت به لب، در می‌شد

نام او را به روی سنگ یمن بنویسند

بی کفن بود حسین، ورنه وصیت می‌کرد

تا به روی کفنش نام حسن بنویسند

گرچه لایوم کیومک به روی لب دارد

گرچه او در غم غارت شدن خلخال است

تن غارت زده شاه شهادت بدهد

روز هجر حسنش سخت‌تر از گودال است

طشت تنها شده از خون دل او آگاه

آه که محرم غم‌های حسن چاه نبود

آی کوفی که حسن را به مذلت خواندی

نقش انگشتر او عزت لله نبود؟

جگر سنگ شود آب اگر گریه کند

شرح وقتی بدهد او جگر سوخته را

روضه‌اش کوچه تنگی است نمی‌داند که

میخ را گریه کند یا که در سوخته را

بیت‌الاحزان نگاهش شده راوی غم

قصه رد شدن آینه و کینه‌ سنگ

با کنایه بنویسید که آیینه شکست

دست سنگین و فدکنامه و یک کوچه تنگ

محسن حنیفی

 

بیچاره دستی که گدای مجتبی نیست

یا آن سری که خاک پای مجتبی نیست

بر گریه‌ زهرا قسم مدیون زهراست

چشمی که گریان عزای مجتبی نیست

وقتی سکوتش این همه محشر به پا کرد

دیگر نیازی به صدای مجتبی نیست

در کربلا هر چند با دقت بگردی

چیزی به جز عشق و صفای مجتبی نیست

کرب وبلا با آن همه داغ مصیبت

همپایه درد و بلای مجتبی نیست

طوری تمام هستی‌اش وقف حسین شد

انگار قاسم هم برای مجتبی نیست

او جای خود دارد در این دنیا مجال

رزم آوری بچه‌های مجتبی نیست

یا اهل العالم ما گدای مجتبائیم

ما خاک پای خاک پای مجتبائیم

آیا شده بال و پرت افتاده باشد

در گوشه‌ای از بسترت افتاده باشد

آیا شده مرد جمل باشی و اما

مانند برگی پیکرت افتاده باشد

آیا شده در سن وسال کودکی‌ات

جایی ببینی مادرت افتاده باشد

آیا شده در لحظه‌های آخرینت

چشمت به چشم خواهرت افتاده باشد

من شک ندارم که عروس فاطمه نیست

وقتی به جانت همسرت افتاده باشد

آیا شده سجاده‌ات هنگام غارت

دست سپاه و لشگرت افتاده باشد

مظلوم و تنها و غریب عالمین است

گریه کن غم‌های این بی‌کس حسین است

علی‌اکبر لطیفیان

 

فقیر آمد سراغش سیر برگشت

سفیه ساده، با تدبیر برگشت

کرامت خواست سر بالا بگیرد

حسن را دید و شد تحقیر، برگشت

هزاران حیله آل امیه

برای جنگ، بی‌تاثیر برگشت

خدا تنها خبر دارد که دستش

کجاها رفت تا شمشیر، برگشت

چه آمد بر سرش در کوچه آن روز

که کودک رفت اما پیر برگشت

مسیر خانه تا مسجد، کم، اما

حسن با مادر خود دیر برگشت

نوشتند او میان کوچه دق کرد

فقط با معجزه، تقدیر برگشت

برای زینب عاشورا شد آغاز

چو تابوت حسن با تیر برگشت

کرمت بار عام هم دارد

لطف‌هایت دوام هم دارد

تا غلامت شدیم فهمیدیم

نوکری، احترام هم دارد

صلح کردی که ما بیاموزیم

تیغ شیعه، نیام هم دارد

همه دیدند نسل شیر جمل

جز شجاعت، مرام هم دارد

خواهرت نیز خطّ قرمز ماست

لشکرت عزم شام هم دارد

ما برایت ضریح می‌سازیم

زخم عشق، التیام هم دارد

چون که نذر حسن شد از مطلع

شعر، حُسن ختام هم دارد:

گرچه حق، بی‌حساب می‌بخشد

سر وقت انتقام هم دارد

آن‌که سیلی به مادرت زده است

لعنت مستدام هم دارد

نفیسه‌سادات موسوی

 

یک عمر در حوالی غربت مقیم بود

آن سیدی که سفره دستش کریم بود

خورشید بود و ماه از او نور می‌گرفت

تا بود، آسمان و زمین را رحیم بود

سر می‌کشید خانه به خانه محله را

این کارهای هر سحر این نسیم بود

آتش زبانه می‌کشد از دشت سبز او

چون گلفروش کوچه طور کلیم بود

این چند روزه سایه یثرب بلند شد

چون حال آفتاب مدینه وخیم بود

حقش نبود تیر به تابوت او زدن

این کعبه در عبادت مردم سهیم بود

بی‌سابقه است حادثه اما جدید نیست

این خانواده غربتشان از قدیم بود

آقا ببخش قصد جسارت نداشتم

پای درازم از برکات گلیم بود

رضا جعفری