گروه فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: مریم عربی با این توضیح که تازهترین کتاب از مجموعه ماجراجوییهای رایلی، «عملیات اورانگوتان» نوشته مشترک آماندا لامری و لارا هرویتز مراحل نشر را طی میکند به هنرآنلاین گفت: این مجموعه علمی و آموزشی درباره دغدغههای محیط زیستی، مشکلات و معضلات محیط زیستی، گونههای در حال انقراض و موارد این چنینی است که با زبان کودکانه در قالب داستان ماجراجویانه روایت شده. شخصیت اصلی کتابها رایلی نام دارد که در این مجلد رایلی قرار است در جزیره بورنئو دنبال اورانگوتانها بگردد و با طبیعت آن منطقه آشنا شود و درباره جنگلهای بارانی و مشکلاتی که در آن مناطق وجود دارد تحقیق کند.
او از ترجمه داستان «پرهای یادگاری گربرت» نوشته مشترک میگان ویور و لوری وینر خبر داد و افزود: این مجموعه کتابها با محوریت مهارتهای زندگی نوشته شده. شخصیت اصلی این جلد، غازی است قوی، شجاع و البته بیمار. قرارست آخرین مهاجرتش را انجام دهد ولی بهخاطر بیماری زمان کمی دارد. مخاطب این کتاب بچههای درگیر بیماری جدی هستند که چطور میتوانند با این شرایط سخت مواجه شوند. یک راهنما نیز برای والدین دارد که در این شرایط چگونه برخورد کنند.
عربی که رمان کوتاه کودک «هیچکس بیعیب نیست» نوشته الن فلاناگان برنز را ترجمه کرده، ادامهداد: این کتاب درباره کمالگرایی است. شخصیت اصلی دختر بچهای کمالگراست که هر وقت بهترین نباشد فکر میکند شکست خورده. او از اتفاقات جدید فراری است و دائم خود را با دیگران مقایسه میکند. در نهایت بهکمک معلمها و مادرش یاد میگیرد چطور آرامش داشته باشد، چیزهای جدید را امتحان کند و نگران بهترین بودن نباشد.
بهگفته او، سه کتاب «عملیات اورانگوتان»، «پرهای یادگاری گربرت» و «هیچکس بیعیب نیست» در انتشارات نردبان منتشر خواهد شد. عربی در پاسخ به این پرسش که کتابها را بر چه مبنایی برای ترجمه انتخاب میکند؟ اظهار داشت: در ادبیات کودک بیشتر به حوزه مهارتهای زندگی علاقه دارم؛ کتابهایی که در قالب داستانی و با زبان نرم کودکانه، مهارتهایی را به کودکان یاد بدهد که اتفاقا بهترین زمان یادگیریشان همان سالهای آغاز کودکی است. مثلا با خواندن کتاب «هیچکس بیعیب نیست» حس میکردم اگر خودم مشابه این کتاب را در هفت هشت سالگی خوانده بودم، شاید زندگیام مسیر دیگری در پیش میگرفت.
او همچنین در جواب این سئوال که عمده مشکل کار ترجمه را در شرایط فعلی نشر کتاب در چه میدانید؟ تصریحکرد: در حوزه کودک مساله اصلی نبود سازوکارها و نهادهای قابلاعتمادی است که کتابهای خوب را در بستری مناسب به والدین معرفی کنند. البته جوایز و فهرستهایی مثل «لاکپشت پرنده» و ... وجود دارد که به انتخابهای والدین جهت میدهد و باعث دیده شدن کتابهای خوب میشود ولی عامه مردم اغلب با این سازوکارها، نشان و جوایز آشنایی ندارند و بدون شناخت، در اسباببازیفروشیها و خانههای بازی و ... به خرید کتابهای متفرقهای رو میآورند که علاوهبر ترجمههای کمدقت، مشکلات ویرایشی فراوان و تصویرسازیهای ضعیفی دارد و حتی سلیقه بصری کودک و والد را تنزل میدهد. البته در این میان کار ناشران متعهدی که بابت تصویرسازی، ویرایش، ترجمه و چاپ کتاب، وقت و هزینه فراوانی صرف میکنند، آنطور که باید قدر دانسته نمیشود و بهتبع آن مترجم متعهد هم از عواید کاری که برایش زحمت کشیده، بیبهره میماند.
عربی با این توضیح که ترجمه بیشتر از آن که نیازمند تسلط به زبان مبدا باشد وابسته به زبان مقصد است، ادامهداد: چیزی که این روزها شاهدش هستیم، افزایش تسلط عموم مردم به زبانهای خارجی و در واقع مبدا است. بازار نشر همچنان نیازمند کسانی است که ضمن آشنایی با یک زبان خارجی، پیچوخمها و ظرافتهای زبان فارسی را بشناسند؛ چیزی که در فضای آنلاین کمتر دیده میشود. گذشته از این، فضای مجازی با انبوه گروههای کتابخوانی اینستاگرامی و تلگرامی و ... بستر مناسبی برای معرفی کتابهای خوب و مقایسه کیفیت ترجمههای عرضه شده به بازار فراهم کرده است. دنیای امروز بیش از حد به شهرت وابسته و متکی است؛ شهرتی که جنس آن با گذشته فرق کرده و بیشتر از آن که مبتنی بر شایستگی باشد، بهتسلط بر فنون برندسازی شخصی و نحوه ارائه خود در شبکههای اجتماعی مرتبط است. همین باعث شده اسمهای جدیدی در عرصه ترجمه مطرح شود که در بعضی موارد شهرتشان را نه از دقتنظر و توانمندیها و تسلط به فنون ترجمه، بلکه از تاثیرگذاریشان در شبکههای اجتماعی وام میگیرند. این شاید جدیترین آسیب بازار ترجمه در سالهای اخیر باشد؛ این که گاهی نامهایی به عنوان مترجم برند شدهاند که اگر پای تطبیق و مقایسه به میان بیاید، به کیفیت کارشان انتقادهای جدی وارد است. با همه اینها مترجمان جوان و خوبی هم روی کار آمدهاند که شاید تا چند سال آینده جای خالی نجف دریابندریها و محمد قاضیها را پر کنند.
او در پاسخ به این پرسش که در ترجمه کتاب، تا چه میزان به قلم و جهانبینی نویسنده و محتوای کتاب وفادارست و چه میزان خود را مجاز به دخل و تصرف در متن میداند؟ گفت: شاید این انتقاد به من وارد باشد که بیش از حد به قلم و روح و محتوای اثر وفادارم و بهعنوان مترجم خودم را مجاز به هیچگونه دخل و تصرف حتی در یک جمله از کتاب هم نمیدانم. فقط سعی میکنم هر جمله را با حفظ لحن و ساختار، به نرمترین و وفادارانهترین حالت ممکن به زبان مقصد برگردانم. سختترین و در عین حال جذابترین نکته درباره ترجمه کتاب شاید این باشد که خیلی چیزها اساسا قابل ترجمه نیستند و در بهترین حالت میتوان نزدیکترین معادل را برایشان در نظر گرفت. این ترجمه را برای مترجم به یک بازی جذاب و پیچیده تبدیل میکند و او را وامیدارد که برای نزدیک شدن به روح اثر، برای مدتی هم که شده، با کتاب زندگی کند.
کتابهای «حرف بزن» لاری هالس اندرسون، «بادکنک قرمز» الیزابت کارپنتر، «نجواها » گرگ هاوارد، «صدا برای داد زدن نیست» الیزابت وردیک، «آلودگی برای پخش کردن نیست» الیزابت وردیک، «ماجراجوییهای رایلی صحرای وحشی استرالیا» آماندا لامری، لورا هورویتس، «ماجراجوییهای رایلی سفر پرخطر ماهیهای آزاد» آماندا لامری، لورا هورویتس، «ماجراجوییهای رایلی ماداگاسکار» آماندا لامری، لورا هورویتس، «خرگوشک، بقیه هم حق دارند» رورند آنا و هاوارد بینکو، «خرگوشک تقصیر بچهها نیست» رورند آنا و هاوارد بینکو، «خرگوشک وقتی دوستت ناراحت است، به حرفهایش گوش کن» رورند آنا و هاوارد بینکو، «بداخلاقو زوروس» برایان فورس و «آقا شتره به سامی فیله چه گفت» جویس سی. میلز و ریچارد جی. کراولی با ترجمه عربی نشر یافته است.