گروه فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: حضرت علی بنالحسین(ع) پنجم شعبان سال ۳۸ هجری قمری در مدینه منوره متولد شدهاند. چهارمین امام شیعیان مشهور و ملقب به «امام سجاد» و «امام زینالعابدین» پس از شهادت پدرشان امام حسین(ع)، مسئولیت زمامداری شیعیان را از جانب خداوند به مدت ۳۵ سال و تا پایان عمر مبارکشان بر عهده گرفتند.
این دوران مصادف با دشوارترین دوره ظلم و خفقان امویان و با زمامدارانی چون یزید بن معاویه، عبدالله بن زبیر، معاویه بن یزید، مروان بن حکم، عبدالملک بن مروان و ولید بن عبدالملک، همراه بود.
خطبههای امام زینالعابدین(ع) و عمه گرامیشان حضرت زینب کبری(س) در کوفه و شام، ضمن تمام مصایبی که بر آن حضرت و خاندان پیامبر (ص) وارد شد، یکى از جریاناتى است که توانست علاوهبر رسوایی یزیدیان، موجب دگرگونى عجیبى در بین مردم شام شود.
کتاب «صحیفه سجادیه» مجموعهای از دعاها و مناجات امام زینالعابدین علی بن الحسین(ع) است. این کتاب اگرچه در موضوع دعا و نیایش است، ولی شامل بسیاری از حقایق علوم، معارف اسلامی و عرفانی، قوانین و احکام شرعی، مسایل حساس سیاسی و اجتماعی، تربیتی و اخلاقی است که در شکل و قالب دعا امام سجاد(ع) به آنها اشاره کرده است. این کتاب که پس از قرآن و نهجالبلاغه مهمترین میراث مکتوب شیعه به حساب میآید، به نامهای خواهر قرآن و «انجیل اهل بیت» نیز مشهور است. صحیفه نیز مانند قرآن و نهجالبلاغه از نظر فصاحت و بلاغت مورد توجه قرار گرفته است. همچنین دعای «ابوحمزه ثمالی» را امام زینالعابدین(ع) در سحرهای ماه رمضان میخواند و ابوحمزه ثمالی از آن حضرت نقل کرده است. «زیارت امینالله» نیز زیارتنامهای است که امام سجاد(ع) هنگام زیارت مزار حضرت علی(ع) خوانده است.
گنجینه مخطوطات کتابخانه مرکزی آستان قدس رضوی نیز بیش از ۳۴۰ نسخه خطی با محوریت امام زینالعابدین(ع) را در خود جای داده است. ادعیه روایت شده از امام سجاد(ع)، صحیفه سجادیه و شرح و ترجمه و حاشیه آن بخشی از این آثار را تشکیل میدهد. این آثار از جهت قدمت، خط و کار تذهیب هنرمندان ممتاز، از نفاست ویژهای برخوردار هستند. قرآن دستنویس منسوب به دستخط امام سجاد(ع) نفیسترین اثر این مجموعه است. در این مصحف شریف، سورههای بقره تا ناس در ۳۶۱ ورق پوست در اندازه ۳۲ در ۲۰ سانتیمتر به خط کوفی ۱۶ سطری کتابت شده است. در برگ آخر این نسخه شریف، ترقیمه «کتبه المنتظر بوعده علی بنالحسین بن علیبنابیطالب» کتابت شده است.
قدیمیترین نسخه خطی صحیفه سجادیه به کتابت ۴۱۶ قمری، کاملترین نسخههای صحیفه و کوچکترین صحیفه موجود در جهان که در ابعاد ۹.۵ در ۷ سانتیمتر بر روی پوست، به خط نسخ غبار به شکل کتابی هشت ضلعی در ۵۰ برگ کتابت شده، بخشی از نفیسترین نسخههای این مجموعه است. نسخهای از «مناجات خمسعشر» که از زبان امام سجاد(ع) روایت شده، دعای «جوشن کبیر» به روایت حضرت به کتابت قرن ۱۳ هجری، «دعای خضر» به کتابت خط نسخ در قرن یازدهم هجری و نسخهای از «مناجات انجیلیه» نیز از دیگر نسخ موجود در این گنجینه است.
کنیه امام چهار شیعیان، ابوالحسن، ابوالحسین، ابومحمد و ابوعبداللّه و القاب ایشان، زینالعابدین، سیدالساجدین، سجاد، هاشمی، علوی، مدنی، قرشی، علیاکبر است. امام سجاد(ع) در زمان خویش به نامهای «علیالخیر»، «علیالاصغر» و «علیالعابد» شهرت داشتند.
کتابهای متعددی با محوریت زندگی امام سجاد(ع) و کتاب «صحیفه سجادیه» نوشته و منتشر شده است؛ معرفی ۲۰ عنوان کتاب:
۱-«بررسی نقش امام سجاد علیه السلام در رهبری شیعه پس از واقعه کربلا» اثر محسن رنجبر
۲-«ترجمه و شرح رساله امام سجاد (ع)» اثر محمد سپهری
۳-«زندگانی علی بن الحسین (ع)» نوشته سیدجعفر شهیدی
۴-«در مکتب پیشوای ساجدان امام علی بن الحسین علیهما السلام» اثر علی قائمیامیری
۵-«امام سجاد علیه السلام جمال نیایشگران» نوشته احمد ترابی
۶-«سیاست و اجتماع در صحیفه سجادیه» اثر محمدتقی رهبر
۷-«ترجمه و شرح رساله امام سجاد (ع)» اثر محمد سپهری
۸-«پیشوای چهارم: حضرت امام سجاد علیه السلام» هیات تحریریه موسسه اصول دین
۹-«امام سجاد علیه السلام الگوی زندگی» اثر حبیبالله احمدی
۱۰-«صحیفه سجادیه موضوعی» نوشته محسن غرویان
۱۱-«شرح ادبی صحیفه سجادیه» اثر حسین حدیدی
۱۲-«نگین محراب، آشنایی با زندگینامه حضرت امام زین العابدین (ع)» نوشته سعیده ابطحی
۱۳-«صحیفه سجادیه» مترجم عبدالحمید آیتی
۱۴-«تحلیلی از زندگانی امام سجاد» نوشته باقر شریف قرشی
۱۵-«عطر معرفت (گلواژگانی از گلستان معرفت توبه شرح دعای ۳۱ صحیفه سجادیه)» سیدمحمد ضیاآبادی
۱۶-«فهرست توصیفی دستنویسهای صحیفه سجادیه و شروح آن در کتابخانههای ایران و برخی کشورهای جهان» بهاهتمام یوسف بیگباباپور و مسعود غلامیه
۱۷-«پرسشهای مردم و پاسخهای امام سجاد» اثر احمد قاضی زاهدی
۱۸-«معارف حقیقی در صحیفه سجادیه: مقایسه معارف خاندان عصمت و طهارت (ع) با معارف فلسفی و عرفانی» نوشته سیدمحسن طیبنیا
۱۹-«من مثل ماه میشوم» اثر غلامرضا حیدریابهری
۲۰-«شرح روان صحیفه سجادیه» نوشته سیده صدیقه صاحبکار و راضیه رضایی
همچنین شاعران آیینی در اشعاری به توصیف میلاد امام زینالعابدین(ع) پرداختهاند. نمونههای از این اشعار:
راز و نیاز امشبم تاثیر دارد
والله دیدار علی تکبیر دارد
بالای چشم ابرو که نه شمشیر دارد
هر نقطه از هرخطبهاش تفسیر دارد
زیباتر از زیباتر از زیباست آری
او هم علی عالی اعلاست آری
کامش که با گلبوسه ارباب وا شد
ذکر لب کرب و بلا شکر خدا شد
آمد به دنیا عزت ایران ما شد
عرش خدا با دیدن گهواره تا شد
خم شد که بگذارد دو دیده زیر پایش
لرزیده عالم با تکانهای عبایش
لبخند او شد باعث لبخند ارباب
نامش شده حک روی بازوبند ارباب
حق علی بالاترین سوگند ارباب
با صبر و ایثارش شده پاینده ارباب
او در شجاعت مثل حیدر بینظیر است
مثل حسین ابن علی نعم الامیر است
شد سایهای روی سرم الحمدالله
شد برگ برد محشرم الحمدالله
شـد ذکر لبهای حـرم الحمدالله
شد افتخار کشورم الحمدالله
او آمده تا عاشقی معنا بگیرد
ایران و ایرانی سرش بالا بگیرد
دارم شب میلاد او حال و هوایی
گاهـی بقیعم گاهـگاهی کربلایی
حرف از حرم شد بر لبم آمد نوایی
مادر صدایت میزند مهدی کجایی؟
تیر خلاص قاضی الحاجات برگرد
ای انتظار مادر سادات برگرد
حسین ایمانی
چشمان منتظر خورشید، با خندههای تو میخندد
آه ای تبسم روحانی، هستی به پای تو میخندد
با واژههای گل و لبخند، دارد لب پدرت پیوند
باران بوسه که میگیرد، بابا برای تو میخندد
بانوی شهر خدا حالا، در بر گرفته مسیحش را
دستان منتظر باران، با ربنای تو میخندد
میآیی از گل و فروردین، از نص واقعهای شیرین
آری صحیف هفت اقلیم، با هر دعای تـو میخندد
ای پیر وصل مناجاتی، ای آنکه قبله حاجاتی
در هر فراز مناجاتت، گویی خدای تـو میخندد
ای روح سجده! دل محراب، در حسرت قدمت بیتاب
آری نسیم اجابت در، زلف رهای تـو میخندد
هر چند اهل زمین بودم، هر چند خاکنشین بودم
هر بار گریه شدم دیدم، دست عطای تـو میخندد
یک بار دیگر از این کوچه، مثل نسیم گذر کردی
در صحن سینه مشتاقم، عطر عبای تـو میخندد
این شعر هجرت من بوده، از مروهای نفس آلوده
در چشمهای زلال بیت، دارد صفای تو میخندد
حامد اهور
آمد از راه امام دگری مثل علی
سر زد از خاک دوباره شجری مثل علی
خانه حضرت ارباب شده رشگ جنان
نور بارید ز روی قمری مثل علی
در مدینهست ولی کعبه طوافش بکند
پر شده گوش جهان از خبری مثل علی
وارث چارم پیغمبر اسلام رسید
نایب شیرخدا بود سرانجام رسید
آبرو یافت دوباره گل گلزار حسین
رونق آمد به سراپرده بازار حسین
بانوی ملک عجم مادر با نام و نشان
شده دلباخته و حافظ اسرار حسین
زینت سجده و سجاده رسیده ز افق
تا شود آینه دار گل رخسار حسین
آمده آنکه چنان شیرخدا بت شکن است
مرد جنگیست و آماده هر تن به تن است
خطبهای خواند و او فاتح شامات شود
بس که مانند علی صاحب نطق و سخن است
علم کرببلا با نفسش باقی ماند
غیرتاللّه زمانهست عمویش حسن است
آمده آنکه به هر شیعه مصلا بدهد
سینه چاکان حسین را تب بالا بدهد
آمده تا شود اسطوره هر گریه کنی
پای پرونده هر سینه زن امضا بدهد
آمده عزت اسلام شود یوم الابد
تا که بر سجدهکنان معنی والا بدهد
محسن راحتحق
همین که عطر تو را با خودش بیارد باد
به خاک پات میافتیم، هرچه بادا باد
اگر بناست که صید کسی بجز تو شویم
خدا کند که نباشیم لحظهای آزاد
شب ولادت پر خیر و برکت تو شدهست
شبی که قرعه مستی به نام ما افتاد
چه اتفاق قشنگیست این که در شعبان
فقط به صفحه تقویم حک شده میلاد
نماز پنجم شعبان من ادا شده است
به سمت کعبه رخسار حضرت سجاد
خدا به یمن قدوم تو بر بنیآدم
برای بال گشودن به عرش، رخصت داد
همیشه دامن پر خیر شهر بانو، سبز
بهشت خانه آقای ما حسین، آباد
خدا کند که نبیند غم علیها را
خدا کند که نگردد حسین، دشمن شاد
به خاندان بزرگ تو منتسب گشتیم
شبی که ملک عجم را حسین شد داماد
نمیشود به خدا مست هیچ ذکر دگر
کسی که شد به دم «یاعلی مدد» معتاد
علی عالی اعـلاست، زیـنت الله و
علی دوم ارباب ماست زین العباد
تو آنقدر شدهای، چون علی که خواندیمت
شبیه حیدر کرار، مجمع الاضداد
دخیل تار عبای نماز تو عباد
خجل ز پینه پیشانیات همه زهاد
عجیب نیست که پیر طریق خضر شود
کسی که میشود از جانب شما ارشاد
صحیفه تو «زبور» است آل طاها را
که با دعای تو، چون موم نرم شد فولاد
پی طلسم نرفیتم، چون دعایت هست
چرا که باطل سحرند نور این اُوراد
نمیرسیم به حال بکا و خوف و رجا
مگر دعای ابوحمزهات کند امداد
در اقتدا به دو تا چشم خیس پیغمبر
بناست گریه کنم در تمامی اعیاد
ز گریههای تو فهمیدهام، اسارت را
اسیر واقعـه هرگز نمیبرد از یاد
اگرچه شکوه نکردی از آن همه غم، لیک
تو بر سر اُمَـویها چنان زدی فریاد
که پیش پای توای شیرمرد نسل علی
یزید فکر بریدن ز تاج و تخت افتاد
پس از شهادت بابا مدام میگفتی
زیاد باد الهی عذاب ابن زیاد
رسیدهام به مقامی که حالیام کردند
کلید باب بقیع است صحن گوهرشاد
محمد قاسمی
بسته است همه پنجرهها رو به نگاهم
چندیست که گم گشته در نیمه راهم
حس میکنم آیینه من تیره و تار است
بر روی مفاتیح دلم گرد و غبار است
از بس که مناجات سحر را نسرودم
سجاده بارانی خود را نگشودم
پای سخن عشق دلم را ننشاندم
یعنی چه سحرها که ابو حمزه نخواندم
ای کاش کمی کم کنم این فاصلهها را
با خمسه عشر طی کنم این مرحلهها را
بر آن شدهام تا که صدایت کنم امشب
تا با غزلی عرض ارادت کنم امشب
ای زینت تسبیح و دعا زمزمههایت
در حیرتم آخر بنویسم چه برایت
اعجاز کلام تو مزامیر صحیفه است
جوشیده زبور از دل قرآن به دعایت
در پرده عشاق تو یک گوشه نشسته است
صد حنجره داوود در آغوش صدایت
از بس که ملک دور و برت پر زده گشته است
«پیراهن افلاک پر از عطر عبایت»
تنها نه فقط آینه در وصف تو حیران
باشد حجرالاسود الکن به ثنایت
من کمتر از آنم که به پای تو بیفتم
عالم شده سجاده و افتاده به پایت
سیدحمیدرضا برقعی