گروه فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: عباس‌ بن علی، مشهور به ابوالفضل(ع) و قمر‌ بنی‌هاشم در روز چهارم شعبان سال ۲۶ هجری قمری در مدینه منوره چشم به جهان گشودند. ایشان فرزند اول پیشوای شیعیان امام علی(ع) و ام‌البنین(س) هستند.

حضرت باب الحوائج ابوالفضل العباس علیه‌السلام در سن ۱۸ تا ۲۰ سالگی و چند سال بعد از شهادت پدرشان امام علی(ع)، با دختر پسر عموی رسول گرامی اسلام(ص) ازدواج کردند. تاریخ‌نگاران در تعداد فرزندان حضرت عباس(ع) اختلاف نظر دارند. برخی، حضرت قمر بنی هاشم(ع) را صاحب دو فرزند به نام‌های عبیدالله و فضل، بعضی عبیدالله، حسن و قاسم، برخی دیگر عبیدالله و محمد، و برخی نیز عبیدالله، فضل، حسن، قاسم و یک دختر دانسته‌اند.

حضرت عباس(ع) در خانه امام على(ع)، تحت تربیت خاص آن حضرت(ع) و در دامان مادری با ایمان، وفادار و فداکار، و در کنار برادرانشان امام حسن(ع) و امام حسین(ع) و خواهر بزرگوارشان حضرت زینب کبری(س) رشد کردند و درس‌هاى بزرگ ایمان، انسانیت، ایثار، صداقت، اخلاق و کمال را از این خاندان پاک فرا گرفتند و از مقام والای علمی برخوردار شدند.

حضور در واقعه کربلا مهم‌ترین فراز زندگی حضرت ابوالفضل(ع) است. در حادثه کربلا، سمت پرچمداری سپاه امام حسین علیه السلام و سقایی خیمه‌های اطفال و اهل بیت امام را به عهده داشتند و در رکاب برادر، غیر از تهیه آب، نگهبانی خیمه‌ها و امور مربوط به آسایش و امنیت خاندان امام حسین علیه السلام نیز بر عهده ایشان بود.

کنیه‌ حضرت عباس (ع)، «ابوالفضل» و از القاب ایشان «قمر بنی هاشم»، «قمر العشیره»، «باب الحوائج»، «سقای کربلا»، «ساقی عطاشا»، «علمدار کربلا»، «صاحب لواء»، «حامل لواء»، «عبد صالح»، «طیار»، «ابوقربه» (صاحب مشک)، «عمید»، «صابر»، «محتسب» و «مواسی» (فداکار) است. حضرت عباس بن علی (ع) به‌خاطر سیمای جذاب و نورانی به «قمر بنی هاشم‌» و به‌خاطر آوردن آب به خیمه‌‌ها در صحرای کربلا، «سقا» لقب گرفتند.

چهارم شعبان مصادف با ولادت حضرت ابوالفضل العباس(ع) است که در تقویم به عنوان روز «جانباز» شناخته می‌شود. روز جانباز روز افرادی است که همانند قمر بنی‌هاشم در وفاداری به امام و ولی زمان خود پایدار ماندند. این روز نام‌گذاری شده تا بهانه‌ای شود برای تقدیر و تجلیل از زحمات جانبازان. حضرت ابوالفضل(ع)، پاسدار نام‌آور حماسه کربلا هستند. ایشان پرچم خونین انقلاب حسینی را برای همه وقت بر فراز قلل مرتفع تاریخ، به اهتزاز درآورده‌اند.

 

کتاب‌های بی‌شماری با محوریت زندگی و ابعاد شخصیت حضرت ابوالفضل العباس (ع) نوشته و منتشر شده است؛ معرفی ۳۰ عنوان کتاب:

۱-«اب‍اال‍ف‍ض‍ل(ع) س‍راج ال‍ش‍ه‍دا» نوشته م‍ح‍م‍ودرض‍ا ت‍راب‍ی‌پ‍ور ع‍ل‍ی‍ق‍ل‍ی‫

۲-«اب‍اال‍ف‍ض‍ل ب‍اب ال‍ح‍وائ‍ج (ع)» ن‍گ‍ارش ع‍ل‍ی ع‍ل‍وی‌ن‍ژاد خ‍م‍سه ل‍وئ‍ی

۳-«درس زن‍دگ‍ی از سی‍ره ع‍م‍ل‍ی ح‍ض‍رت اب‍اال‍ف‍ض‍ل ال‍ع‍ب‍اس (ع)» نوشته ام‍ی‍رح‍س‍ی‍ن

۴-اباالفضل العباس(ع) نوشته قاسم رجبیان

۵-«ابوالفضل باوفا علمدار کربلا» سروده رضا علی‌نیا

۶-«اب‍وال‍ف‍ض‍ل (ع): س‍ق‍ای ت‍ش‍ن‍ه» نوشته م‍ح‍م‍ود داوری

۷-‫«حکایات و کرامات باب الحوائج حضرت عباس بن علی (ع)» نوشته ابراهیم سرور ترجمه و تحقیق محمد شیبانی

۸-«ابوالفضل العباس(ع): پژوهشی در سیره و سیمای عباس بن علی(ع)» اثر جواد خرمیان

۹-«ابوالفضل العباس(ع)» نوشته زینب السادات ذوالفقاری

۱۰-«اب‍وال‍ف‍ض‍ل ال‍ع‍ب‍اس (ع)» نوشته حس‍ی‍ن یزدی

۱۱-«اب‍وال‍ق‍رب‍ه: ش‍رح زن‍دگ‍ان‍ی ح‍ض‍رت اب‍وال‍ف‍ض‍ل (ع)، ب‍چ‍ه‌ه‍ای م‍دی‍ن‍ه ب‍ی‌ص‍اح‍ب ش‍دن‍د» اثر م‍ج‍ی‍د زج‍اج‍ی‌کاشانی

۱۲-«از این دست: ۱۳۳ دوبیتی نذر دست‌های علمدار کربلا» نوشته حبیب نظاری

۱۳-«از قمر بنی هاشم حضرت عباس(ع) برام بگو» نوشته صدیقه خداخواه

۱۴-«اسوه و الگو: حضرت قاسم و علی اکبر و عباس (ع)» نوشته علی پور حسینی

۱۵-«اسوه‌ه‍ای ایث‍ار: ن‍گ‍اه‍ی ب‍ه زن‍دگ‍ان‍ی ح‍ض‍رت اب‍وال‍ف‍ض‍ل ال‍ع‍ب‍اس(ع)» نوشته ع‍ب‍اس ق‍دی‍ان‍ی

۱۶-«حدیث عشق و وفا: زندگانی حضرت اباالفضل العباس (ع)» نوشته احمد فرقان

۱۷-«حضرت سقا (ع)» نوشته مجتبی طباطبائی‌نسب

۱۸-«ح‍ض‍رت اب‍وال‍ف‍ض‍ل ال‍ع‍ب‍اس (ع)» اثر سیدم‍ح‍م‍دت‍ق‍ی م‍درس‍ی ‫م‍ت‍رج‍م ک‍ورش ع‍ل‍ی‍ان‍ی

۱۹-«الا ی‍اای‍ه‍ا ال‍س‍اق‍ی... طرح‍ی از چ‍ه‍ره ت‍اب‍ن‍اک ق‍م‍ر ب‍ن‍ی ه‍اش‍م (ع)» سروده مح‍م‍دج‍واد غ‍ف‍ورزاده (ش‍ف‍ق)

۲۰-«امام حسین مظلوم و ابوالفضل دلاور (ع)» نوشته فرامرز ملاحسین تهرانی

۲۱-«ام‍ام زمان (عج) و ح‍ض‍رت اب‍وال‍ف‍ض‍ل ال‍ع‍ب‍اس (ع)» نوشته س‍ال‍م ج‍ع‍ف‍ری

۲۲-«امام زمان (ع) و حضرت عباس (ع)» نوشته ابوالفضل سبزی

۲۳-«امام حسین(ع) قهرمان تاریخ با نگاهی به زندگانی حضرت ابوالفضل (ع) و علی اصغر (ع)» نوشته حسن خرمی آرانی

۲۴-«حضرت ابوالفضل(ع) چهره محبوب تاریخ» اثر بدر تقی‌زاده‌انصاری

۲۵-«ح‍ض‍رت اب‍وال‍ف‍ض‍ل(ع)» نوشته م‍ح‍م‍دع‍ل‍ی م‍ردان‍ی

۲۶-«ان‍ص‍ار ال‍ح‍س‍ی‍ن (ع): مش‍ت‍م‍ل بر م‍ن‍اق‍ب و م‍ص‍ائ‍ب ع‍ق‍ی‍ل‍ه ال‍ع‍رب زین‍ب کب‍ری و ح‍ض‍رت قم‍ر بن‍ی ه‍اش‍م و حض‍رت ع‍ل‍ی اک‍ب‍ر(ع)» م‍ه‍دی م‍رع‍ش‍ی ن‍ج‍ف‍ی

۲۷-«آبروی آب: (گزیده شعر شاعران معاصر در مدح حضرت ابوالفضل(ع)»به انتخاب کامران شرفشاهی

۲۸-«آثار و برکات توسل به حضرت عباس(ع): مجموعه کامل نمازها، ذکرها و دعاهای توسل» عباس اسلامی

۲۹-«حضرت ابوالفضل(ع): جوان نقابدار» نوشته ماندانا زارعی

۳۰-«امید حرم: زندگی حضرت ابوالفضل عباس(ع)» اثر ابوالقاسم حمیدی

 

به‌مناسبت روز ولادت حضرت باب الحوائج(ع)، شاعران آیینی اشعاری را در وصف ایشان سروده‌اند؛ نمونه چند شعر:

آغاز می‌کنم سخنم را به نام ماه

دم می‌زنم دوباره ز لطف مدام ماه

سر می‌زنم به دور سرایش تمام سال

شعبان که می‌شود به خدا در تمام ماه

خیره به دست رازق باب الحوائجم

چون دست‌گیری است فقط در مرام ماه

فردا که می‌رسد همگی غبطه می‌خورند

هم اولیا و هم شهدا بر مقام ماه

در سجده خواستم که در این شام با شکوه

عبد سرای دوست شوم یا غلام ماه

دار و ندار خود همه را بذل می‌کنم

هر بنده را مرید اباالفضل می‌کنم

تا که صدای شیر دلاور شنیده شد

لبخند بر لب اسدالله دیده شد

تبریک را به حضرت ام البنین بگو

کوه ادب ز کوه ادب آفریده شد

با صد امید ارمنی آمد به مجلسش

عباس مشتری است، یقین کن خریده شد

این چشم کال ما به نوایی نمی‌رسید

با آب مشک حضرت ساقی رسیده شد

کف می‌زنیم و باز کمی گریه می‌کنیم

دیوانگی ما به کجاها کشیده شد

دینم کنار ماه فقط کامل است و بس

صحن دلم به نام ابوفاضل است و بس

عمری دخیل و سائل کاشانه‌ات شدیم

مست از سبوی کوثر میخانه‌ات شدیم

از بس به ما بزرگی و شوکت رسانده‌ای

معتاد بر مواهب پیمانه‌ات شدیم

ما پست ها کجا تو کجا پس خودت بگو

اصلا چه شد که ما همه دیوانه‌ات شدیم؟!

حاشا به تو اگر که مریض از درت رویم

امشب که جمع، بین شفاخانه‌ات شدیم

آتش بزن تو این همه پَر را کنار خود

حالا که شمعی و همه پروانه‌ات شدیم

بالای کعبه خطبه بخوان بنده‌ات شویم

ما آمدیم تا که پناهنده‌ات شویم

در کاروان عشق سپاه عقیله‌ای

این روزها محافظ راه عقیله‌ای

در لفظ عام اگر چه که ماه قبیله‌ای

اما علی الخصوص تو ماه عقیله‌ای

فکر کسی به هتک حریمش نمی‌رسد

تا علت شکوه نگاه عقیله‌ای

گیرم که روی نیزه رَوی باز حیدری

در مجلس یزید، پناه عقیله‌ای

ای تو رکاب زینت بیت ابوتراب

آبی بریز، تشنه شده کودک رباب

محمدجواد شیرازی

 

مشک تو اقیانوس را سیراب خواهد کرد

هُرم نفس‌هایت زمین را آب خواهد کرد

دریا برای دیدنت آغوش وا کرده ست

دیوانه‌ات، مرز جنون را جابـه‌جا کرده ست

خورشیدی و سیاره‌ها دور تو می‌گردند

سلطانی و شاه و گدا دور تو می‌گردند

افلاک را گشتم؛ نداری هیچ مانندی

یعنی تماشایی‌ترین خلق خداوندی

در آسمان کربلا زیباترین ماهی

مصداق عبدالصالحی، فانی فی اللهی

ای تکیه‌گاه آسمان، ای حافظ پرچم

بالاتر از دست تو دستی نیست در عالم

«حُر» را نگاه لطف تو مانند عابس کرد

در چشم تو نور علی را می‌توان حس کرد

با دیدنت دنیا زبانش بند می‌آید

روی لب ارباب‌مان لبخند می‌آید

پای تو می‌ریزد خدا دار و ندارش را

حیدر بـه دستت می‌سپارد ذوالفقارش را

نبض زمین و آسمان در دست‌های‌ توست

بدون شک تمام کهکشان‌ها زیر پای توست

باران عشقی! قبله امواج دریایی

هر جا کـه حرفی از جوانمردی ست آنجایی

در آسمان علقمه پرواز خواهی کرد

با دست‌های‌ خود گره‌ها باز خواهی کرد

با دست‌هایی کـه بر آن‌ها بوسه زد حیدر

با دست‌هایی کـه شود گهواره اصغر

قبل از ازل بودی شبیه حیدر و زهرا

پلکی زدی و بعد از آن آغاز شد دنیا

با یک نگاهت آسمان را آفریدی، بعد

از روح خود در جسم این دنیا دمیدی، بعد

مشکی بـه دوش انداختی، سقا شدی سقا

زانو زدی در پیشگاه زینب کبری

ای آنکه می‌گردی بـه گِرد محمل زینب

با دیدنت آرام می‌گیرد دل زینب

از پیشگاهت قطره، اقیانوس برگشته

کی سائلی از کوی تو دلسرد برگشته

دست کریمت عالمی را بنده خود کرد

لب‌های خشکت آب را شرمنده خود کرد

احسان نرگسی رضاپور

 

نور حق آمده از سما بر زمین

زد قدم در جهان پور ام البنین

در جهان پیچید عطروبوی یاس

آمده دنیا حضرت عباس

یا ابوفاضل مددی مولا

شد مدینه پر از عطر و بوی جنان

پسر مرتضی آمده در جهان

آمده از ره بر حسین دلبند

مرتضی امشب می‌زند لبخند

یا ابوفاضل مددی مولا

همه حلقه زده دور گهواره‌اش

دست بـه دست می‌دهند همه قنداقه‌اش

شوروحالی پیدا شده امشب

می‌زند لبخند خواهرش زینب

یا ابوفاضل مددی مولا

گهی خنده کند باب او مرتضی

گهی گریه کند علی شیر خدا

بوسه بردارد از گل رویش

می‌زند بوسه دست و بازویش

یا ابوفاضل مددی مولا

امشبم میهمان بر سر خوان تو

شامل من شده جود و احسان تو

از کرم مولاکن نگاه من

کـه توی عباس تکیه گاه من

یاابوفاضل مددی مولا

شیعه شد شادمان از ولادت تو

همه ی محتاج بر یک عنایت تو

ابوفاضل امشب بگیر دستم

تویی یا مولا همه ی هستم

یا ابوفاضل مددی مولا

قبله گاهم بود کربلا کوی تو

کف من خالی و دست من سوی تو

امشب این باشد همه احساسم

من گدای درگه عباسم

یا ابوفاضل مددی مولا

همه عالم شده عاشق کوی تو

حک شده بر دلم نام نیکوی تو

هر دلی گشته رام تو عباس

داروی دردم نام تو عباس

یا ابوفاضل مددی مولا

مهروحبت بود.در دل ما همه

ابوفاضل شدی هستی فاطمه

روز محشر رحمت حق بارد

فاطمه دستان توراآرد

یا ابوفاضل مدد مولا

رضا یعقوبیان

 

اسوه مهر و وفاداری و ایمان عباس

بی‌نظیری کـه شدی سرور خوبان عباس

چهارده شمس بـه گرد قمرت می‌گردند

برده‌ای دل ز همه، ای مه تابان عباس

زاده حیدر کراری و عباسِ علی

هاشمی منصب و فرمانده میدان عباس

چه مقامی کـه علی بوسه بـه دستت زده اسـت

عالم از درک مقامات تو حیران عباس

زاده ام بنین هستی ودر حشرِ عظیم

مادرت حضرت زهراست بـه قرآن عباس

مفتخر گشته‌ای از روز ازل؛ شاه وفا

بـه علمداری ارباب شهیدان عباس

هم تو مجنون حسینی و هم او شیدایت

هم تو لیلایی و هم حضرت جانان عباس

بـه وفاداریت ای میر علمدار سوگند

نبود چون تو کسی بر سر پیمان عباس

آب زانو زده در محضرت ای تشنه عشق

تا لبی تر کنی ای ساقی عطشان عباس

سهم دستان تو عرش اسـت نه بالاتر از آن

اوج افلاک و پیشانی رضوان عباس

آسمانِ ملکوتش شده سهمِ پرِ تو

بال بگشا کـه بهشت اسـت پریشان عباس

زینبیه شده یکپارچه از غیرت تو

هیبت دشمن زینب شده لرزان عباس

وای اگر گوشه گلدسته خراشی افتد

بی‌گمان می‌شود از خشم تو طوفان عباس

نقش بسته اسـت بـه پیشانی سرباز حرم

تحت فرمان تواییم؛ عازم میدان عباس

خطبه‌ای خوانده در آن شام غریبان زینب

همچو شمشیر تو کوبنده و بران عباس

ذکر تسبیح ملائک شده عباس و حسین

خبری خوش بده تا نیمه شعبان عباس

حضرت ساقی و دلدار و علمدار حسین

کاشف الکربِ حرم ؛ زمزمِ باران عباس

با دو دستی کـه جدا گشته دعا کن ز سفر

برسد یوسف گم گشته کنعان عباس

می‌رود دل بـه هوای حرمت کرببلا

سمت آن گنبد و گلدسته و ایوان عباس

همه دشت صدا می‌زد عمو جان برگرد

بگذر از آب اباالفضل عمو جان عباس

دختری پای لخت بـه دل دشت زده

شرمگین اسـت ز تو خار مغیلان عباس

نعیمه امامی