گروه فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: پنجمین دوره جایزه داستاننویسی «ارغوان» از اول دی ۱۴۰۰ تا ۱۵ فروردین ۱۴۰۱ پذیرای آثار نویسندگان جوان است. این دوره از جایزه در دو بخش اصلی (ویژه داستاننویسانی که تاکنون کتاب منتشر نکردهاند) و برنده برندگان (ویژه برگزیدگان چهار دوره قبلی این جایزه) برگزار میشود و هدف آن کشف استعدادهای جوان و تلاش برای ارتقای جایگاه آنان از سطح آماتوری به حرفهای و ترویج فرهنگ کتابخوانی است. با فرشته احمدی، فرهاد توحیدی و میترا الیاتی، از اعضای هیات انتخاب این دوره همزمان با آغاز به کار دبیرخانه درباره تاثیر جوایز ادبی بر تشویق نویسندگان جوان گفتوگویی داشتیم که از دغدغهها و پیشنهادهای خود برای برگزاری بهتر جوایز ادبی گفتند.
دشواریهای نشر، مانع بزرگ نویسندگان تازهکار
فرشته احمدی نویسنده و منتقد ادبی، گفت: هر چه شرایط جامعه دشوارتر باشد، چاپ کتاب سختتر و استقبال ناشران از نویسندگان آماتور کمتر میشود و این موضوع دلایل اقتصادی دارد. در نتیجه استقبال جوانان از جوایزی مانند «ارغوان» بیشتر خواهد شد. در جامعه امروز ما مسایل اقتصادی نسبت به همه جنبههای زندگی اولویت ویژهای پیدا کرده است. امروزه یکی از دشوارترین زمانهاست برای این که در عرصهای غیراقتصادی وارد شوید و بخواهید استعدادتان را بروز دهید چون مساله دشواریهای کار نشر، مانع بزرگی بر سر راه نویسندگان تازهکار است. گرانی کاغذ، انتشار کتاب را حتی برای افرادی که سالها در این حیطه فعال بودهاند و از این راه گذران زندگی میکردهاند، دشوار کرده است چه برسد به کسانی که تازه میخواهند وارد این عرصه شوند.
او نقش جوایز ادبی را بهویژه جایزههای داستان کوتاه، مستقل و کتاب اولیها را مهم دانست و افزود: قطعا افرادی که صدایشان به جایی نمیرسد و دستشان به جایی بند نیست، میتوانند از این طریق اعتمادبهنفس پیدا کنند که چیزی بنویسند و به جایی عرضه کنند. بنابراین باز بودن این دریچهها هر چند کوچک، بسیار مهم است. در غیر این صورت خفقان زیادی ایجاد خواهد شد و دست نویسنده جوان به جایی نمیرسد.
احمدی همچنین درباره تاثیر گسترش فضای مجازی بر داستاننویسی جوانان، اظهارداشت: اولین نکته این است که جوایز ادبی از این طریق، فضای اطلاعرسانی گستردهتری دارند و میتوانند مستقیمتر و راحتتر با این جوایز ارتباط برقرار کنند، داستانهای خود را بفرستند و پرسشهایشان را مطرح کنند بنابراین قطعا در معرفی و روند کار موثر بوده است. ضمن این که از این طریق، انتقادها هم راحتتر مطرح میشود و هیچ ایرادی هم ندارد. هر جایزهای در فضای مجازی همیشه نقدهای مثبت و منفی گرفته که این موضوع به برگزارکنندگان در اصلاح روند کارشان در آینده کمک میکند.
او تداوم و پایبندی به برنامهریزیها را یکی از مهمترین مواردی دانست که باعث میشود هر فعالیت فرهنگی هنری کارنامه خوبی داشته باشد و گفت: «ارغوان» در این زمینه کارنامه قابل قبولی دارد چراکه همین موارد پاشنه آشیل دیگر فعالیتهای فرهنگی هنری است. در بسیاری موارد پشت بعضی از کارهای ما انگیزهای احساسی وجود دارد. بهطوری که در آغاز هیجان و انرژی بالا و تصورات بسیار عجیبی درباره کاری که میخواهیم انجام بدهیم، داریم ولی بعد از یکی دو دوره، انرژی و انگیزههای احساسی اولیهمان کم میشود و به دستاوردهایمان با نگاهی ویژه نگاه نمیکنیم. در این وضعیت، تداوم بسیار سخت است چون این کارها نیازمند کار اجرایی دقیق و مسئولانه است. در جایزه «ارغوان»، ضمن داشتن احساس مثبت نسبت به کاری که انجام میشود، بهنظر میرسد نگاهی واقعبینانه وجود دارد. به همین دلیل این انگیزه کمرنگ نشده و جایزه هر سال در حال بررسی نواقص خود و برطرف کردن آنهاست.
احمدی ادامهداد: آنچه برایم مهم است و بر داوریام تاثیر میگذارد این است که مشکلاتی همچون کرونا و دیگر مسایل که در این سالها، خیلی از کارها را به تعطیلی کشانده، بر این جایزه اثر منفی نداشته است. فراموش نکنیم کارهای هنری نیازمند تماشاگر است، بهویژه برگزاری اختتامیه که اوج کار برگزارکنندگان است و خستگی آنان را برطرف میکند و با دیدن یکدیگر و نیز مخاطبان خود انرژی میگیرند در این دو سه سال که با وجود کرونا امکان برگزاری چنین مراسمهایی نبوده، بعضی از کارهای فرهنگی به تعطیلی کشیده شدند چون برگزارکنندگان آن انرژی را از اطراف دریافت نمیکردند ولی خوشحالم جایزه «ارغوان» دست به کارهای خلاقانهای زد و بدون این که توقع تشویق یا هورا داشته باشد اتفاقا تلاش کرد بهتر از قبل شود. امیدوارم قدر این تلاش دانسته شود و جایزه با همین نظم و اعتقاد به کار خود ادامه بدهد.
او در ارزیابی این که جایزه «ارغوان» چقدر توانسته به اهداف اولیه خود نزدیک شود، اظهارداشت: تبدیل شدن داستانهای هر ساله به یک مجموعه و منتشر شدن به صورت فیزیکی که مانع گم شدن آن در انبوه اطلاعات فضای مجازی میشود، هم برای نویسندگان جوان، حرکت تشویقی بسیار خوبی است و هم جمعبندی و نمایش کاری است که جایزه هر سال انجام میدهد. بسیاری از جایزههای داستان کوتاه، ایده انتشار داستانها را داشتهاند که محقق نشده زیرا انجام چنین کاری نیازمند انرژی، پیگیری و نظم بسیار دقیقی است چون ما همه اهل حرف زدن هستیم ولی وقتی به عمل میرسد، انواع بهانه را برای انجام ندادنش داریم ولی خوشبختانه تا به حال این جایزه توانسته به تعهد خود به نویسندگان وفادار بماند.
احمدی با این توضیح که اهداف اولیه جایزه «ارغوان» مانند هر جایزه مستقلی که به داستان کوتاه مربوط باشد مشترک است، توضیحداد: بهعنوان نمونه و همانطور که اشاره کردم، فضایی است برای افرادی که مینویسند ولی با محافل ادبی در ارتباط نیستند و دسترسی به کسی ندارد تا کارشان را ارزیابی کنند. فقط به افرادی که در تهران هستند و میتوانند در کلاسهای مختلف شرکت کنند و استادان متفاوت را ببینند یا در جمعهای گوناگون حاضر شوند و داستانی را بخوانند، نگاه نکنیم. بسیاری از جوانان در شهرهای کوچک و روستاها آرزو دارند داستانشان را به دست کسی برسانند که خوانده شود ودرباره آن نظری بشنوند. مهمترین کارکرد این جایزهها، فراهم کردن فضا برای این افراد است.
او کشف استعدادها را دیگر هدف مهم جوایز ادبی دانست و اضافه کرد: حتما در طولانی مدت اتفاقات خوبی هم میافتد و این را به شهادت مجموعه داستانهایی میگویم که در این سالها منتشر شدهاند و نویسندگانشان برندگان گذشته جوایز این چنینی بودهاند. این جوایز حتما مسیری را فراهم میکند که نویسندگان اعتمادبهنفس بالاتر و آشنایی بیشتری با محافل ادبی و ناشران پیدا کنند ولی گذشته از همه اینها مهمترین هدف این است که هر کسی که در هر گوشهای از جهان و ایران که به فارسی مینویسد، این امکان را دارد که برای این جایزه و جوایز شبیه آن داستانی بنویسد که خوانده شود با همه نارضایتی که ممکن است بابت برگزیده نشدن آن ایجاد شود چون حتی برگزیده نشدن هم به معنای آن است که آن داستان توسط عدهای خوانده شده و برگزیده نشدنش هم خودش معنایی دارد و باز هم فضای مجازی این امکان را به همه نویسندگان میدهد که درباره داستان خود سئوال کنند.
مخاطب اصلی را بشناسیم
فرهاد توحیدی فیلمنامهنویس، نیز با این توضیح که جوایز ادبی نه تنها در ایران بلکه در دنیا میتوانند جریانساز باشند، تصریحکرد: اما این «میتوانند» به معنای آن نیست که الزاما چنین شود. قضاوت درباره جریانساز بودن اینها زمانی میسر است که آثار شرکتکننده در جوایز ادبی بعد از بررسی نهایی و انتخاب و انتشار، در معرض خوانش قرار بگیرند و این دیده شدن میتواند زمینه قضاوت را درباره جریانساز بودن آن جایزه برای ناظران بیرونی فراهم کند.
او با اشاره به رکود هنرها در زمانه فعلی، ادامهداد: امروزه در کشور ما انواع هنرها در دوره فترت و بلاتکلیفی به سر میبرند که این بلاتکلیفی، قدری از روح زمانه ناشی میشود چراکه هنرمند بهعنوان فرزند زمانه خویش، موضوع کارش را از محیط پیرامونی میگیرد. حتی اگر آن موضوع انتزاعی باشد، به هر حال شرایط پیرامونی بر آن اثرگذار است. بنابراین تاثیرگذاری جوایز ادبی با شرایط زمانه گره میخورد؛ اینکه استعدادها در چه وضعیتی زندگی میکنند و به چه میاندیشند، برای خود آینده ادبی متصور باشند یا شرایط حرفهای خود را تامین کنند و همه اینها در تاثیرگذاری کار هنر موثر است.
توحیدی با بیان این که در بحران بیآیندگی هستیم و به شکل روزمره زندگی میکنیم، گفت: این که کسی در این اواضاع و احوال بتواند نقشهای بکشد و در جریانی ادبی شرکت کند، زیر سئوال است. این سخنان را از رصد نتایج چند سال اخیر دهه فعلی میگویم. اوضاع داستاننویسی در کشور ما با این اوضاع و احوال پیوند دارد.
او معتقد است شاید بهتر باشد جوایز ادبی مانند «ارغوان»، یکی از رویکردهای خود را بر جذب افرادی متمرکز کند که آموزش میبینند و به شکل خودآموخته در زمینه ادبیات کار، مطالعه و سرمایهگذاری میکنند یعنی سیاستشان را بر جذب نیروهای خودانگیختهای متمرکز کند که بهدنبال آینده ادبی هستند. از این نظر جوایز ادبی میتوانند جریانساز باشند مشروط به این که مخاطبان اصلی خود را بشناسند و آنان را از مخاطبان تصادفی که بهصورت طبع آزمایی میآیند، تفکیک کنند.
توحیدی با بیان این که امروزه بخشی از انرژی و توان جوانان در فضای صفحات شخصی صرف میشود و در قالب متونی که در فضای مجازی تولید میشود که گاه میتواند درخشان و هوشمندانه هم باشد، ادامهداد: ولی در عصر حاضر نه در ایران بلکه در همه جای دنیا مطبوعات کاغذی بهشدت تحت فشارند و برای آینده خود با چالشهای اساسی روبهرو هستند. در این مدت دیدهایم که نویسندگان بسیار سرشناس در فضای مجازی طبعآزمایی میکنند و بهعنوان نمونه بهصورت آنلاین رمان مینویسند. این ویژگی سبب شده اساسا حوزه نشر که دیربازده است، آن هم در کشور ما که یک اثر باید از هفتخوان رستم بگذرد و زمان زیادی را طی کند تا به دست مخاطب برسد، با مشکلاتی مواجه است اما در فضای مجازی ارتباط با مخاطب در دسترس و بسیار سهل است و همین ویژگی برای بسیاری از افراد ایجاد جذابیت میکند تا سریعتر و آسانتر بازخورد کار خود را ببینند. با این حال کسانی که دست به خلق رمان میزنند که مستلزم صرف زمان و هزینه زیاد است، همچنان گرایش بیشتری به حوزه نشر و چاپ کتاب دارند چون همانطور که نوشتن رمان زمانبر است، تاثیراتش هم با داستان کوتاه تفاوت دارد و به همین دلیل چاپ آن اهمیت پیدا میکند. به هر حال ترکیبی از هر دو شکل وجود دارد اما شخصا معقدم بحث تخلیه انرژی خلاقه در فضای مجازی کاملا وجود دارد. یعنی بخشی از آن انرژی که میتواند صرف خلق یک اثر ادبی ماندگار شود، ممکن است بهواسطه نوشتن در فضای مجازی و دریافت تاثیر زودبازده آن، تخلیه شود.
او در ارزیابی مسیری که جایزه «ارغوان» تا به امروز طی کرده، توضیحداد: یکی از ویژگیهای مهم برای تاثیرگذاری جوایزی همچون «ارغوان»، استمرار آن است، مداومتی که شرکتکنندگان را برای رسیدن به آینده مطلوبشان نزدیکتر کند. هر چه این جایزه بیشتر استمرار پیدا کند و به میثاقهای خود نسبت به شرکتکنندگان پایبند باشد، طبیعتا وضعیتی بهتر پیدا خواهد کرد.
توحیدی خوشنود است که این جایزه به همه وعدههای خود از جمله انتشار آثار برگزیده و تشکیل دورههای آموزشی برای برگزیدگان پایبند بوده و بهنوعی بر پرورش استعدادهایی که در جریان جایزه دیده شدهاند، سرمایهگذاری میکند.
او پیشنهادی هم برای تکامل روند این جایزه داشت و افزود: بخش دیگری که باید از سوی جایزه اجرایی شود، ایجاد پایگاهی است برای مراوده با مراجعان خود به این معنا که انجام امور جایزه، از حالت فصلی بیرون بیاید و بتواند در طول سال با مخاطبان خود ارتباط داشته باشد. بهعنوان نمونه آن پایگاه میتواند محل رویارویی مخاطبان با نویسندگان بزرگ باشد یا این که بتواند با برگزاری برنامههای دیگری، همه نیازهای یک نویسنده نوقلم را برآورده کند. کار مهم دیگری که جایزه «ارغوان» باید انجام بدهد، توجه بیشتر به مخاطبان است بهویژه با آنان که در داستاننویسی با انگیزههای شخصی آموزش میبینند، باید رابطه معناداری پیدا کند. این کارها میتواند «ارغوان» را در کنار انرژی و انگیزهای که دوستان در بخش سیاستگذاری دنبال میکنند با توفیق بیشتری همراه کند و انرژی آن را افزایش بدهد.
وقتی کتاباولیها خوش درخشیدند
میترا الیاتی، نویسنده و شاعر نیز با این توضیح که خوشبختانه تعدد جوایز ادبی در ایران در چند سال اخیر باعث رشد فرهنگ کتابخوانی در مملکتی شده که اکثرا علاقهایی به خواندن کتابهای جدی ندارند، افزود: کمترین نتیجه از برگزاری جوایز ادبی، رونق بازار کتاب است و توجه ویژه به کتاب، که طبیعتا امیدوارکننده و نویدبخش است.
این داستاننویس یادآور شد: یادم است در سالهای گذشته که خبری از جوایز ادبی نبود، کار، بر نوقلمان و معرفی آثارشان بسیار دشوار بود. چرا که بحث شاگردی و استادی در میان بود. نوشته نویسنده نوقلم تا از صافی استادش بیرون بیاید و اجازه دیده و خوانده شدن در میان جمعهای ادبی یا مطبوعات را بگیرد راهی چند ساله را طی میکرد. دلیل عمدهاش بحث آبرو و اعتبار استاد بود. بهقولی شاگرد او میبایست بهترین داستانهایی را که تکنیکش را نزد او آموخته در معرض دید و داوری مخاطب کتاب خوان قرار دهد و بدینوسیله سربلندش کند.
الیاتی با اشاره به کمرغبتی ناشران برای انتشار آثار نوقلمان، اظهارداشت: در آن میان ناشران معتبر نیز با در نظر گرفتن ریسک برد و باخت مالی کتاب، به سادگی تن به چاپ کتاب نویسنده گمنام نمیدادند و اگر ناشر گمنامی زیر بار چاپ آن میرفت، بهخاطر مسئله عدم پخش درست کار آنچنان که باید دیده نمیشد و نویسندهاش را ناامید میکرد که گاه به سردی قلمش میانجامید و نوشتن را برای همیشه کنار میگذاشت. در این میان بودند نویسندگان لاکتاب مستعدی که داستانهای نابشان را برای انتشار به مجلات معتبر ادبی میسپردند که اغلب بهخاطر گمنامی نویسندهاش، میرفت به صف نوبت چاپ و در نهایت صبر ایوب برای نویسنده. این روند فرسایشی و قطرهچکانی در مطبوعات معتبری که ترجیحش به انتشار کار از نویسندگان شناخته شده بود، سالها ادامه داشت تا این که زنگ جوایز به صدا درآمد.
او با یادآوری آغاز به کار جوایز ادبی، توضیحداد: با راهاندازی این جوایز، بنیادها و انجمنهای گوناگونی در این باره پایهگذاری و تاسیس شد. مراسم اختتامیه شکل گرفت. برترین کتابها جایزه گرفتند و از سوی ناشران به چاپهای بعدی و بعدی رسیدند؛ اما هنوز آنچه کم بود حضور نویسنده بیکتاب یا تک کتاب در جوایز بود. خوشبختانه در این راه «بنیاد گلشیری» دست به ابتکار عمل زد و بخشی از جایزهاش را اختصاص داد به «کتاب اولیها» که خوش درخشید و مورد پسند و استقبال ناشران قرار گرفت تا جایی که با روی باز کارهای بعدی نویسندگان کتاب اولیها را پذیرفتند. گامهای بعدی بهسرعت شکل گرفت؛ تشکیل جشنوارههای مختلف برای داوری تک داستان. رقابتی گاه پایاپای میان نویسندگان صاحب کتاب و بیکتابها. حالا بیکتابهای مستعد هم خانهایی از آن خود داشتند تا تکداستانشان را در آنجا به داوری بگذارند و باز این امر خیر سببساز شد که ناشران روی خوشی به تکداستانهای منتخب جوایز نشان دهند و آثارشان را به چاپ برسانند.