گروه فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: مریم خانآبادی آرانی درباره این کتاب به هنرآنلاین گفت: این مجموعه شامل ۵۵ شعر است و بهجز سه شعر در قالب چهارپاره، تعدادی در قالب غزل و باقی دیگر بهحسب ظاهر در قالب قطعه سروده شدهاند.
او با این توضیح که بیشتر اشعار مربوط به سالهای اخیر و تعداد کمتری هم سرودههای دورتر هستند، تصریحکرد: برایم مهم بود اشعار سالهای قبل نیز در این کتاب باشد و سعی کردم با بازنگری شکل و شمایلی موجه در این مجموعه حضور یابند. بنابراین چون اشعار دربرگیرنده یک بازه زمانی گسترده هستند ممکن است گاهی تفاوتهای چشمگیری بین شعرها وجود داشته باشد.
خانآبادی آرانی با بیان این که مجموعه «برآیند» اشعاری با مضامین عاشقانه و اجتماعی دارد، ادامهداد: نکتهای که در این کتاب قابل اشاره است پرداختن به اشعاری به شکل ظاهری قطعه اما با مضامین متنوع است که شاید خیلی با تعریف قطعه که از گذشته در ذهن داریم همخوانی نداشته باشد و بسیاری هم بر این موضوع خرده میگیرند. با این که به مقفا بودن بیت اول در غزل و تاثیر آن بر موسیقی شعر واقف هستم اما دلایلی بهاندازه کافی مهم برایم وجود داشت که این قالب ظاهری را برای برخی اشعار برگزینم.
او افزود: اول این که اگر معتقدیم بیت اول، هدیه خدایان است ممکن است این هدیه به شکل غیر مقفی ولی کامل از نظر محتوا به شاعر هدیه شده باشد. دوم، گاهی شاعر بدون در دست داشتن محتوا سعی دارد بیت اول را مقفی کند تا قالب ظاهر، غزل باشد و من این را نمیپسندم، همچنین در تعاریف جدیدتر که یک اثر یک واحد شعری است یک بیت نمیتواند از نظر محتوا، ساز جدا از سایر ابیات بزند؛ بنابراین از نظر من همواره وحدت محتوا و صادق بودن با مخاطب ارجحیت دارد گرچه به قیمت از دست دادن موسیقی باشد. سوم، «قطعه» و یا هر قالب دیگر ظرفیت تغییر تعریف را به مرور زمان دارد. در این کتاب نمونههایی از قطعه در غیر تعریف سنتی آن وجود دارد. در نهایت بهنظرم قالب قطعه، قابلیت بازنگری بزرگان و باز تعریف را دارد.
شعری از این کتاب در قالب چهارپاره:
به جبر زخم
من فقط به جبر زخمهای تازهام
زخمهای کهنه را ز یاد میبرم
پردهها تکان که میخورند این منم
شکوهی نسیم را به باد میبرم
زخمهای کهنهام یکی دو پیرهن
بیشتر ز زخم تازه پاره کردهاند
همچو چشم تا به صبح باز ماندهاند
حال زخم تازه را نظاره کردهاند
من به جای نان شب میان سفرهام
تا نخواهی از زمانه زخم خوردهام
گاه در میان گور چشم تنگها
باورت نمیشود که زنده مردهام
زخمها اگرچه نان شب نبودهاند
روی زخم تازه هم نمک نبودهاند
باز روی چینههای اعتماد من
مثل مردم زمان ترک نبودهاند