گروه فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: در یادداشت این روزنامهنگار، میخوانیم: «امروز ۲۴ شهریور، بیست و دو سال از نبود عبدالحسین زرینکوب میگذرد. برای بسیاری نام زرینکوب یادآور کتاب «دو قرن سکوت» است. او که ۲۷ اسفند ۱۳۰۱ در بروجرد به دنیا آمد، از همان سالهای تحصیلی متوسطه روی خوش به ادبیات نشان داد و در ابتدای دهه بیست نیز کتابی در باب تاریخ شعر و شاعری نوشت.
اما فصلِ حرفهای زندگی او را باید در دهه سی خورشیدی جستوجو کرد؛ فصلی که نقطه عطفش سال ۱۳۳۴ است. او در این سال از رساله دکتری خود با عنوان «نقد شعر، تاریخ و اصول آن» که زیر نظر بدیعالزمان فروزانفر نوشته شده بود، با موفقیت دفاع کرد و سپس همکاریاش با همایون صنعتیزاده آغاز شد. صنعتیزاده جوان که بهتازگی موسسه انتشارات فرانکلین را ثبت کرده بود، رویای انتشار لغتنامهای را در سر میپروراند؛ از همینرو پروژه «موسسه لغت فرانکلین» را تعریف کرد که مسئولش مجتبی مینوی بود و زرینکوب هم به این موسسه پیوست.
اگرچه کارِ لغتنامه جنبه پژوهشی داشت، اما همهچیز برای زرینکوب به این نقطه ختم نشد. او اندکی پس از شروع فعالیت خود در موسسه لغتفرانکلین، کتاب «سیاست و شعر ارسطو» را ترجمه کرد. قرارداد این اثر در سال ۱۳۳۴ بین زرینکوب و احسان یارشاطر به امضا رسید و یک سال بعد، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، این اثر را منتشر کرد. حالا زرینکوب به طور هم زمان با صنعتیزاده و یارشاطر و به عبارتی دیگر فرانکلین و بنگاه همکاری میکرد. هرچه کارِ نگارش لغتنامه به سمت ناکامی میرفت، اما دامنه همکاری زرینکوب با یارشاطر در فاصله دو سال بعد عمق و وسعت بیشتری پیدا میکرد.
در سال ۱۳۳۵ احسان یارشاطر، پروژه دایرةالمعارف اسلام را تعریف کرد که در اصل ترجمهای از ویرایش دوم دانشنامه اسلام بود. یارشاطر درصدد بود تا علاوه بر ترجمه این دانشنامه، مدخلهایی مرتبط با ایران را هم به آن اضافه کند. او در این راه از افرادی چون احمد آرام و عبدالحسین زرینکوب بهره گرفت. گویی قرار بود نام سال ۱۳۳۵ برای عبدالحسین زرینکوب، سالِ بنگاه ترجمه و نشر کتاب باشد، زیرا در همین زمان مدیریت این بنگاه را نیز برای مدت یک سال به عهده گرفت. ایرج افشار داستان را چنین شرح میدهد:
«در همین دهه از پاییز ۱۳۳۵ تا تابستان ۱۳۳۶ مدیریت امور بنگاه ترجمه و نشر کتاب را پذیرفت. مدیرعامل رسمی (دکتر احسان یارشاطر) چون از سال ۱۳۳۴ تدریس در دانشگاه نیوریورک را پذیرفته بود، قائممقامی آن موسسه را بر عهده اینجانب قرار داده بود و من هم از مهر ۱۳۳۵ برای استفاده از بورس کتابداری یونسکو مسافر خارج شده بودم. پس با کسب نظر تقیزاده که مشاور و عضو اصلی و از موسسین بنگاه بود، از مرحوم زرینکوب درخواست شد تا باز آمدن مدیرعامل کارهای علمی آن موسسه را عهدهدار شود. او لطف کرد و پذیرفت و چند ماه با علاقهمندی و بصیرت علمی بر آن موسسه اشراف داشت و از این راه در کار نشر تجربههای تازه اندوخت.»۱
همکاری یارشاطر-زرینکوب در یک دهه بعد چندان به حرارت دهه سی خورشیدی نبود. در سال ۱۳۴۶ احسان یارشاطر پیشنهاد ترجمه کتاب «جغرافیای استرابو» را به زرین کوب داد. کتابی ۹ جلدی نوشته استرابو، جغرافیدان شهیر یونانی که ۱۴ سال پیش از میلاد مسیح به رشته تحریر درآمده و در آن تمام اقوام آشنا برای یونانیان و رومیان تا آن زمان، مورد بررسی قرار گرفتهاند. زرینکوب در تاریخ ۲۰ شهریور ۱۳۴۶ با نگارش نامهای خطاب به احسان یارشاطر مینویسد:
«قربانت گردم، هشت جلد کتاب استرابو را بنده ملاحظه کردم، آنچه مربوط این به ایران و هند فقط جلد هفتم است. جلد اول کتاب چنانکه ملاحظه فرموید کلیات است و مجلدات دیگر راجع به اروپا و آسیای صغیر و افریقا. به این ترتیب گمان میکنم منظور حضرتعالی فقط ترجمه همین مجلد است. البته اگر در عنوان کتاب تغییری نمیتوان داد بنده همین جلد را ترجمه میکنم. اما اگر ممکن است، ترجیح میدهم کتابی باشد از ارسطو مثلا خطابه یا متافیزیک، مخصوصا متافیزیک که قرنهاست جایش خالی است و ترجمه آن دستکم مدتی ذهن مترجم را مشغول میدارد به یک کار جدی. بنده این طور کاری را ترجیح میدهم اما اگر نتوان تغییری در اسم کتاب داد جلد هفتم استرابو را هم قبول دارم.»
از شواهد و قرائن چنین بر میآید که کتاب جغرافیای استرابو به دست زرین کوب ترجمه نشد؛ اما گشتی در مرکز اسناد انتشارات علمی و فرهنگی ما را به قراردادی برای کتاب متافیزیک میرسانَد. این قرارداد در تاریخ ۲۵ شهریور ۱۳۴۶ یعنی کمتر از یک هفته پس از نامه زرینکوب به یارشاطر میان این دو به امضا رسیده است. اما این کتاب نیز هیچگاه روی چاپخانه را ندید. لازم به ذکر است که بعدها همایون صنعتیزاده کتابی خلاصه از جغرافیای استرابو را به انتشار رساند که این کتاب هم اکنون نیز از سوی انتشارات سخن منتشر میشود.
بعد از این دو تجربه ناکام، عبدالحسین زرین کوب در سال ۱۳۴۸ قراردادی را با انتشارات فرانکلین برای تالیفِ کتاب «از کوچه رندان: دربارۀ زندگی و اندیشه حافظ» به امضا رساند. بسیاری این کتاب را با لوگوی انتشارات امیرکبیر به خاطر میآورند. اما آنطور که برگ قرارداد نشان میدهد چاپ اول این اثر از سوی شرکت سهامی کتابهای جیبی به انتشار رسیده بود و بعدها به دست امیرکبیر سپرده شد.
عبدالحسین زرینکوب تا هنگام درگذشت در ۲۴ شهریور ۱۳۷۸، دهها کتاب و مقاله در حوزههای شعر و نثر، عرفان، تصوف و تاریخ ایران و اسلام نوشته بود. علاوه بر این، او بیش از چهاردهه در دانشگاه تهران به تدریس ادبیات فارسی، تاریخ اسلام و ایران پرداخت. همکاریهای دانشنامهای او نیز پس از انقلاب با مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی ادامه پیدا کرد و او بیش از ۶۵۰۰ کتاب و مجله از کتابخانه شخصی خود را در سالهای واپسین عمرش به این مرکز اهدا کرد.
پانوشتها:
۱- به نقل از ایرج افشار درباره زرین کوب؛ قرائت شده در شب عبدالحسین زرین کوب، سال ۱۳۹۱