گروه فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: اکبر اکسیر شاعر و طنزپرداز، با این توضیح که در دو سال کرونا و خانه‌نشینی مشغول نوشتن بوده به هنرآنلاین گفت: حاصل آن سه مجموعه شعر است که «مارمولک‌های هاچ‌بک» سال ۱۳۹۹ منتشر شد و برای چاپ دوم آن قرار است توسط انتشارات مروارید اقدام شود و مجموعه دوم «رادیاتور» به‌تازگی از سوی همین انتشارات نشر یافته است.

او با بیان این که «رادیاتور» هشتمین مجموعه شعر طنز فرانو است، ادامه داد: هیچ‌چیز در این مجموعه اشعار رویایی و ذهنی نیست. در شعر فرانو همه‌چیز همان‌طور که هست بی‌نقاب و دروغ وارد شعر می‌شود. من با شیوه‌های خاص خودم از آن‌ها به‌نفع طنز مفاهیمی را مصادره می‌کنم که هم حرفی در آن باشد و هم بتوانم در این روزهای تابستان و متاسفانه داغ کرونایی، دل‌هایی را که به جوش آمدند را خنک کنم؛ برای همین جامعه ما احتیاج به یک «رادیاتور» داشت. امیدوارم اهل دل‌ و نظر این کتاب را تهیه کنند، بخوانند و متوجه شوند چه فرقی با ادبیات معاصر و شعر نو دارد. چرا که بسیاری از من می‌پرسند چه فرقی بین شعر فرانو با شعر نو است؟ شعر فرانو بدون تشریفات وارد می‌شود و کار آن فقط و فقط قابل تحمل کردن مشکلات زندگی است.  

اکسیر با این توضیح که شعر در زمانه ما تماشاگر، لوکس و تزیینی شده، افزود: توانستم در شعر فرانو مشکلات و مفاهیم را به‌چالش بکشم و از این طریق سوژه‌هایی را که واقعا در زندگی ما اتفاق افتاده و همه به عینه مشاهده می‌شود مطرح کنم. خوش‌بختانه مجموعه شعرهایم در ردیف شعر فرانو به چاپ‌های متعددی رسیده‌اند و از این بابت مدیون مخاطبان خوش‌فکر هستم.

او با بیان این که مجموعه شعر «رادیاتور» با دیدی تازه و نگاهی طنزآلود به زندگی اجتماعی سروده شده، اظهارداشت: این کتاب یک شگفتگی خاصی دارد چون تنوع سوژه در آن زیاد است. در ۸۴ صفحه حدود ۷۰ شعر کوتاه طنزآمیز را دربرمی‌گیرد. از مشکلات افغانستان تا کرونا و گرانی هست. ملموس بودن این نوشته‌ها و در عین حال سهل ممتنع بودن و طنز پنهانی که با خود دارد توانسته در دل مخاطبان جا باز کند. هیچ شعری نیز جدا از زندگی مردم نیست.

اکسیر با این توضیح که مجموعه سوم را تا اواخر سال منتشر می‌کنم، گفت: این کتاب نیز شامل اشعار کوتاه طنزآمیز از زندگی مردم، محیط زیست و پدیده‌های عینی جامعه است؛ مشغول ویرایش و بررسی مجدد آن هستم.

نمونه دو شعر از کتاب «رادیاتور»:

واتس‌آپ

حدیث و لنا که می‌آمدند

من و ملیحه پشت در قایم می‌شدیم

بعد می‌پریدیم، بغل می‌کردیم و می‌بوسیدیم و می‌خندیدیم

کرونا که رسید دیر به دیر آمدند

آن هم با حفظ فاصله و ماسک و دستکش

آستارا که قرمز شد دیدارها تصویری شد

چه فایده؟ حالا تصویر آن‌ها را داریم

اما طعم و بوی‌شان را نه!

آقای دکتر، آیا ما کرونا؟...

 

چغانه

افغانستان، هر روز منفجر می‌شود

اما تکه‌تکه نمی‌شود

افغان، هر چه غم‌انگیزتر

موسیقی‌اش، طرب‌آمیزتر

موسیقی افغان با مین‌گذاری پرنسل انتحاری

تمام نمی‌شود بگویید بنوازند

بگذارید بخوانند

ملاممدجان به مزار آمده است!