گروه فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: علیرضا کاوه پژوهشگر، نویسنده، بازیگر و کارگردان سینما است. او مولف کتابهای «گونه سینمایی» با زیرعنوان لحن و نظام ارزشی، «چنین سیاه آینهای» تحلیل و بررسی سینمایی نوآر، «تقسیمبندی سینمایی» با زیرعنوان گونه، سبک، قالب، سنت و بیننده و کتاب «بیننده فیلم» محسوب میشود. کتاب «۷ گونه سینما» تازهترین اثر اوست که امسال از سوی انتشارات روزنهکار نشر یافت. با کاوه درباره این کتاب گفتوگویی داشتیم که ماحصل آن را میخوانید.
در سالهای گذشته چند کتاب در مورد ژانر و گونه سینمایی به فارسی ترجمه و منتشر شده است. این نشانه اهمیتی است که در جامعه سینمایی بیش از پیش احساس میشود. تمرکز شما بر این موضوع قابل درک است، اما پرسش نخست من این است که چه تفاوتی بین این متون و دیگر آثار است؟
«لحن»؛ معیار اصلی بررسی من در این کتاب و آثار قبلیام «لحن» است. بررسیهای دیگری که در مورد گونه در فارسی موجود هستند این تقسیمبندی سینمایی را با معیارهای مختلفی محور بررسیشان قرار دادهاند. برخی بر روند «تاریخی» یک ژانر سینمایی تمرکز کردهاند، برخی «موضوع» را در تکوین یک گونه اهمیت دادهاند، برخی به «چرخههای» تولیدی و صنعتی محوریت دادهاند، گروهی معتقدند که «معنا» معیار اصلی است و برخی «ساختار».
آیا میتوان معیاری به نام لحن را فارغ از مناسبات نظریهپردازی سینمایی بهسادگی توضیح داد؟ چون معیارهای دیگری که نام بردید واضحتر بهنظر میرسند.
درست گفتید این کتابی درباره نظریهپردازی در سینماست. یعنی در کنار مباحثی از سینما که برای خوانندگان شیرین است بحثهایی در مورد تعیین موجودیتی بهنام سینما یافتنی است. در کنار هستیشناسی و انسانشناسی. لحن برآمده از دریافت انسانی است. در این کتاب ادعا شده که لحن سینمایی چیزی شبیه لحن در موسیقی است. اگر شما برای مراسم سوگواری از موسیقی استفاده میکنید و یا خود را برای شرکت در آن مراسم آماده میکنید و بهمحض ورود موسیقی را میشنوید تصور از مراسم عزا در شما ایجاد میشود این حاصل لحنی است که از آن موسیقی میشناسید و از آن توقع دارید. همین مورد در مورد مراسم سرور و جشن هم هست. برای مراسم حماسی و غرورآفرین هم یک لحن میشناسید و موسیقی آن، شما را دربرمیگیرد. در این کتاب ادعا شده که در سینما هم لحنها را میتوان دستهبندی کرد. این دستهبندی همان گونهها هستند. یعنی لحن شاد، خشن، جنایی، عاشقانه و... بخشی از لحنهای سینما هستند.
با این توضیح شما بهنظر میرسد لحن به شکلی با دیدن انسان نسبت دارد. درست است؟
بله. لحنها سازوکاری از دریافت ما برای گذر زمان هستند. به این معنی که زمان در همه موارد و برای همه ما به یکسان نمیگذرند. وقتی لحن شادی را انتخاب میکنید خود را در یک ضربآهنگ گذر متنی قرار میدهید. این مشابه زمانی نیست که لحن وحشت را انتخاب میکنید. در واقع لحنها بهدربرگیری اثر هنری اشاره دارند. چه لحنی و چگونه ما را خطاب قرار میدهد؟ اگر این بیان را بپذیریم متوجه میشویم که این بحثی پدیدارشناسانه هم هست.
آقای کاوه، شما در جلد نخست «۷ گونه سینما» از مجموعه چهار جلدی، به هفت ژانر سینمایی جنایی، کمدی، دراما، وسترن، فانتزی، وحشت و موزیکال پرداختهاید. این دستهبندی بر چه اساسی صورت گرفته است و درباره اولویتبندی آن توضیح دهید؟
به نکته مهمی اشاره کردید، اولویتبندی. این چیزی هست که در این کتاب مهم تلقی شده. یعنی در کتاب قبلی من، «گونه سینمایی» لحن و نظام ارزشی، ابتدا به اختصار کلیت ایده نظریه گونه را توضیح دادم که تشبیه گونههای سینمایی به رنگینکمان بود. بر این اساس هفت گونه را میتوان در یک دسته قرار داد. اگر معیار چهار فصل را در نظر بگیریم، میتوان به چهار دسته گونه معتقد بود. اینجا هفت گونه نخست بحث شدهاند. در کتاب ادعا شده که اینها گونههای اصلی هستند. در نظریهپردازی سینمایی این سئوال هست که آیا میتوان به گونههای اصلی اشاره کرد؟ برخی معتقدند که میتوان کلیت سینما را در دو گونه کمدی و دراما گنجاند و برخی جنایی را اضافه میکنند.
در مورد مباحث جلدهای بعدی این مجموعه چهار جلدی بگویید؟
جلد دوم به هفت گونه «عظیم»، «افسانه علمی»، «ماجرایی»، «اسرارآمیز»، «کودکانه»، «سرگذشتنامهای» و «ورزشی» اختصاص دارد. جلد سوم به هفت گونه «جنگی»، «اجتماعی»، «مهمانی»، «حرفه»، «فاجعه»، «فیلم در فیلم» و «تازهبالغ» و در جلد چهارم به هفت گونه از جمله «طبیعت»، «جادهای»، «حادثهای»، «سیاسی» و «خطابهای» میپردازم.
اصلا چه شد تصمیم گرفتید به این مجموعه بپردازید و ژانرهای سینمایی را موردنظر قرار دادید؟
پرداختن به این موضوع خارج از تمرکزم بر نظریه گونه در سالهای گذشته نبود. زمانی که تازه به سینما علاقهمند شدم متوجه استیلای برخی اسامی بر تفکر سینما دوستان، سینماگران و سینمایینویسان شدم. این پرسش ضروری بود که چرا باید دوست داشتن سینما را محدود به اسامی بزرگ و موضوعات دیگر رشتهها و هنرها کرد؟ چرا باید زمانی که از فیلمی صحبت میکنیم اشاره به فلسفه یا ادبیات یا شخص مهمی در آن داشته باشیم؟ آیا نمیتوان بهسراغ ماهیت سینما رفت؟ آیا چیزی هست که در کنار این «مهمها» توضیحی از سینما ارایه کند که مختص خودش باشد؟ شروع کردم و پاسخ در نظریه گونه و ژانر بود که امروز پیش روی شماست و برگزیدن آن بر عهده خواننده که داور اصلی است.
تحقیق و پژوهش این مجموعه چقدر طول کشیده و از چه منابعی بهره بردهاید؟
در حدود سی سال است که بر این موضوع تمرکز کردهام. نخستین مقاله من در مورد گونه سینمایی در سال ۱۳۷۱ منتشر شد. اما نوشتن این کتاب را در سال ۱۳۸۳ شروع کردم. با اینحال تا رسیدن به شکلی که برایم مطلوب باشد زمان برد و الان اینجا هستیم. موضوع ژانر در دنیا هم از دهه ۱۹۷۰ میلادی مهمتر دیده شد و از دهه نود یعنی همان ۷۰ خورشیدی محور قرار گرفت. ولی بهمرور همه بحثها را نه تنها در سینما که در بسیاری از شاخهها بلعید. بهویژه با ظهور شبکههای اجتماعی و گوشیهای هوشمند که بینندگان آنان حوصله اندکی دارند و تنها چند دقیقه یا چند ثانیه یا یک صحنه کوتاه از فیلمی را نگاه میکنند، این بیشتر روشن شد که بینندگان مشتاق لحنها هستند. یعنی خود شما امروز در بین تکه تصویرهای متحرکی که دیدهاید، بهاحتمال یک صحنه کمدی دیدهاید، یا فانتزی بوده، یا موزیکال و حتی خود را در گروههایی در این شبکهها قرار میدهید که چنین لحنهایی را برای شما یادآوری یا تولید کنند. خود این اهمیت روزافزون گونه سینمایی را بهعنوان یک نیاز هر روزه یادآوری نمیکند؟
از کارهای دیگری که در دست چاپ و نشر دارید بگویید؟
مشغول نگارش جلد دوم کتاب «۷ گونه سینما» هستم که رو به پایان است. کار دیگر کتابی است در مورد گونه «موزیکال». اگر این متون امسال به پایان برسند بر فیلمنامه فیلمی که در سال بعد خواهم ساخت متمرکز خواهم شد.
سخن پایانی؟
این کتاب هر چند گفته شد که در نظریه دریافت گونهها را بررسی کرده است اما جنبه غیرانتزاعی هم دارد و میتواند راهنمای خوبی برای فیلمسازان جوانی باشد که مایل هستند فیلمهایی بسازند و خود را از سایه قبلیها در هنر رها کنند.