گروه فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: کتاب از چهار بخش با عناوین «تنوع جنسیتی در حکومتهای سراسر دنیا»، «علل و آثار تنوع جنسیتی»، «جنسیتگرایی و تنوع جنسیتی در حکومت» و «نگاه به آینده» تشکیل شده است.
در بخش نخست پنج مقاله ارائه شده، «در آفریقا، زنان در مبارزه برای برابری با موانع زیادی مواجهاند» نوشته جومیسای موتوم است. نویسنده این مقاله میگوید: زنان آفریقایی در سالهای اخیر گامهای مهمی به سمت برابری جنسیتی برداشتهاند، اما هنوز با موانع جدی مواجهاند، از جمله فقر و نبود فرصتهای آموزشی.
در مقاله «در آمریکای لاتین فعالان اجتماعی معتقدند ورود هرچه بیشتر زنان به جنبش حکومت باز باعث پیشرفت اهداف همه زنان میشود» نوشته مشترک یامیلا گارسیا و ورونیکا آلوارز، گفته شده اگر زنان بیشتری از ملتهای گوناگون درگیر جنبش حکومت باز شوند، اوضاع برای زنان در همه جا بهتر میشود.
گرگوری وارنر در مقاله «در رواندا، زنان پیامهای متناقضی درباره رهبری دریافت میکنند»، میگوید: با این که زنان رواندایی در بدنه حکومت اکثریت را تشکیل میدهند، در خانه و زندگی شخصی حرفشان خریدار ندارد.
جسالین آلن در مقاله «در عربستان سعودی، پاکستان و افغانستان، زنان گرگ بیرون هستند و بره خانه»، به بررسی این موضوع میپردازد که چرا زنهای کشورهای مسلمان در جامعه و زندگی شخصی با این حجم از تبعیض و حتی خشونت مواجه میشوند، با این که در حکومت به شکل عجیبی صاحب موقعیت بالایی هستند.
دیوید کرویکشانک نویسنده مقاله «در سراسر غرب، آینده کار نیازمند تنوع و فراگیری است» گفته است ایجاد فضای کاری متنوع و فراگیر منجر به این میشود که زنان بیشتری در اروپا و ایالات متحده به سمت نقش رهبری بروند، چه در دولت و چه در تجارت.
بخش دوم کتاب شامل ۶ مقاله است. در «رایجترین بهانهها برای نداشتن رهبران زن ساختگی است» نوشته مشترک کیم آزارلی و ینا باس، میخوانیم: همیشه دلایل زیادی برای نبود رهبران زن بیشتری در دنیا مطرح میشود، اما بیشتر آنها ساختگی است.
«پیامهای مذهبی میتواند روی حمایت از برابری جنسیتی در ملتهای سراسر دنیا تاثیرگذار باشد»، این دیدگاه مجموعه نشستهایی را بررسی میکند که شرکتکنندگان در آن درباره نقش پیامهای مذهبی در ایجاد جوامع مردسالار صحبت کردهاند.
در مقاله «در ایالات متحده، قوانین یک بام و دو هوا و نظام سیاسی ویژه مانعی بر سر راه برابری جنسیتی در رهبری جامعه است» نوشته لورا لیزوود گفته شده چه عواملی ایلات متحده را از انتخاب اولین رئیسجمهور زن خود در سال ۲۰۱۶ بازداشت؟
دانیله کورتزلبن در مقاله «در ایالات متحده، تنوع جنسیتی در حکومت از پایین به بالا در حال رشد است»، معتقد است ایالات متحده یک زن را به ریاست جمهوری انتخاب نکرد، با این که زنان در سطوح پایینتر حکومت ایالات متحده به خوبی نقش ایفا میکنند.
مقاله «در هند، رهبران زن برآمده از خاندانهای سیاسی هستند، اما این ممکن است متغیر باشد» میگوید: در بسیاری از جوامع آسیایی و خاورمیانهای، غالبا زنانی به قدرت میرسند که از اعضای یک خاندان سیاسی باشند.
مقاله «کلیشهسازی جنسیتی در آسیا با انتخاب برخی زنان کمک میکند» نوشته مارک آر. تامپسون بررسی کرده در جوامع آسیایی گاهی کلیشههای موجود درباره زنان واقعا به پیروزی آنها در انتخابات کمک میکند.
بخش سوم کتاب حاوی هفت مقاله میشود. در «در ایالات متحده، تبعیض جنسیتی روشمند سد راه انتخاب رئیسجمهور زن میشود» میخوانیم: شکست انتخاباتی هیلاری کلینتون در سال ۲۰۱۶ به احتمال زیاد به دلیل تبعیض جنسیتی سازمان یافته در فرهنگ آمریکا بوده است.
آوری پول در مقاله «در استرالیا، جنسیتگرایی در سیاست توانست زنان را نسبت به رقابت در انتخابات مردد کند» معتقد است رای دهندگان زن میگویند خواهان برابری هستند، اما میلی به رای دادن به داوطلبان زنان ندارند. فضای فراگیر جنسیتی زنان کارآمد را از رسیدن به قدرت باز میدارد.
در مقاله «در ایالات متحده، نامزدهای زن غالبا میکوشند تا بر رایدهندگان زن پیروز شوند» نوشته پگی در کسلر گفته شده، زنان برای چیزهایی مثل ظاهرشان و پیروی از تفکر سنتی زنانه مورد قضاوتهای سختگیرانهتری قرار میگیرند که ربطی به انتخاب شدنشان ندارد.
در مقاله «در ایالات متحده، دیدگاهها درباره زنان عرصه سیاست به جنسیت ربط دارد» نوشته مشترک دورا کوهن و گرچن لیوینگستون، عنوان شده هم زنان و هم مردان در ایالات متحده میگویند که دوست دارند به یک کاندیدای ریاست جمهوری زن رای بدهند. اما دیدگاههایشان درباره ویژگیهای داوطلبان زن نسبتا با هم متفاوت است.
«در ایالات متحده، جنسیتگرایی پنهان روی انتخابات ریاستجمهوری تاثیر گذاشت»، نوشته دنیل بوش، این روزنامهنگار به قلب آمریکا میرود تا حس واقعی مردها را درباره کاندید شدن هیلاری کلینتون دریابد. یافتههای او با چیزی که خیلیها شاید توقع داشته باشند تفاوتهای ظریفی دارد.
«در انگلستان، زنان سیاستمداران نهفقط با توهین، که با خشونت هم مواجه میشوند» نوشته مونا لنا کروک، آمده است، شبکههای اجتماعی مسیرهای تازهای برای آزار سیاستمداران زن گشودهاند. در معرض خشونت قرار گرفتن کاندیداهای زن چه تاثیری بر دموکراسی میگذارند؟
رئیسه فریزر در مقاله «در آمریکای لاتین، رسانهها به تصویرسازی جنسیتی از رهبران زن دامن میزنند» میگوید: تصویرسازیهای جنسیتی رسانه از رهبران زن در آمریکای لاتین تاثیرات منفی بر کار آنها و توانایی رهبریشان میگذارد.
پنج مقاله نیز در بخش آخر ارائه شده است. «در انگلستان، برای آوردن زنان به حوزه سیاست سهمیههایی لازم است» نوشته الکساندرا تاپینگ و جسیکا الگوت، میخوانیم: زنان از حوزههای بسیار متفاوت درباره چگونگی گسترش برابری جنسیتی در سیاست حرف میزنند. نیکولا استورجن نخستوزیر اسکاتلند مدافع این سهمیههاست.
«وجود کابینهای با اکثریت زنان در اسپانیا نویدبخش آیندهای است بهرهمند از حکومتهایی مبتنی بر برابری جنسیتی در سرتاسر جهان» نوشته سوزان فرانکشت و کارن بکویت است و گفته شده وقتی چند زن به مناصب بالای مدیریتی منصوب میشوند، زنان بیشتری برای پستهای سیاسی پایینتر انتخاب میشوند.
میچل باچله در مقاله «دموکراسی نیازمند آن است که زنان در قانونگذاری مشارکت داشته باشند»، گفته است رئیسجمهور سابق شیلی در میزگرد دموکراسی و برابری جنسیتی تاکید میکند که دموکراسی منوط به مشارکت زنهاست.
«در اروپا برابری جنسیتی برای بقای دموکراسی مدرن ضروری است» یک سمینار درباره نمایندگی زنان در اروپا به بررسی چگونگی جذب بیشتر زنان و اقلیتهای جنسی و مذهبی در حکومت میپردازد.
«در رواندا، بعد از نسلکشی، بیوهها قدرت را در دست میگیرند» نوشته کریس مک گریل، گفتوگوهایی است با زنانی که از جنگ داخلی رواندا نجات یافته و به قدرت سیاسی رسیدهاند، در حالی که امیدوارند بتوانند جلو نسلکشی دیگری را بگیرند.
بهطور کلی این کتاب موانع حضور زنان در راس یا بدنه حکومتها را از جنبههای گوناگون و با نگاهی به حکومتهای سرتاسر جهان بررسی میکند، از جمله موقعیت فعلی زنان در مقایسه با مردان، دلایل فقدان تنوع جنسیتی در ساختار دولتها، وضعیت جهان در صورت قدرتگیری زنان و نقش جنسیتگرایی در دور نگه داشتن زنان از موقعیتهای رهبری.
کتاب «موانع حضور زنان در حکومتها» ویراسته آوری الیزابت هرت با ترجمه مهسا ملکمرزبان در ۷۷۰ نسخه و با قیمت ۴۵ هزار تومان از سوی انتشارات ققنوس به چاپ رسیده است.