گروه فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: سید روحالله مصطفوی ملقب به امام خمینی (ره) فقیه، عارف، فیلسوف، مرجع تقلید، نخستین رهبر و ولی فقیه نظام جمهوری اسلامی ایران و از مراجع تقلید شیعه، اول مهر سال ۱۲۸۱ در شهرستان خمین از توابع استان مرکزی به دنیا آمدند.
امام خمینی (ره) به اصل ولایت فقیه در جامعه اسلامی و در زمان غیبت امام معصوم (ع) اعتقاد داشتند و بنا بر این اصل مبارزه با ظلم و تلاش برای برپایی نظام جمهوری اسلامی با حاکمیت ولی فقیه را از تکالیف مهم مسلمانان میدانستند. بنابراین نظام شاهنشاهی را نظام استبدادی دانسته و مبارزه علیه رژیم محمدرضا پهلوی شاه ایران را آغاز کردند. از سال ۱۳۴۰ به بعد با تصویب لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی این مبارزه جدی شد و در سال ۱۳۴۲ با دستگیری امام خمینی (ره) به قیام پانزده خرداد ۱۳۴۲ منجر شد.
مواضع سرسختانه امام خمینی (ره) علیه لایحه کاپیتولاسیون در سال ۱۳۴۳ سبب شد که رژیم شاه ایشان را به ترکیه و پس از آن به نجف تبعید کند. تبعید امام خمینی (ره) نه تنها حرکت انقلاب اسلامی را متوقف نکرد بلکه ایشان در تبعید نیز به روشنگری مردم نسبت به خیانتها و جنایتهای رژیم پرداخت و با اوجگیری اعتراضات در سالهای ۱۳۵۶ تا ۱۳۵۷ سرانجام در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ انقلاب اسلامی ایران به پیروزی رسید. در پی این پیروزی امام خمینی (ره) مردم را دعوت به شرکت در انتخابات نظام جمهوری اسلامی ایران کرد و و با رای ۹۸ درصدی مردم این نظام را بنیان گذارد.
امام خمینی(ره) در شامگاه ۱۳ خرداد سال ۱۳۶۸ به علت ایست قلبی در بیمارستان دارفانی را وداع گفتند. خبر رحلت نخستین رهبر جمهوری اسلامی ایران صبح ۱۴ خرداد ۱۳۶۸ از رادیو اعلام شد. برای برگزاری مراسمی جهت وداع، پیکر ایشان در روز ۱۵ خرداد ۱۳۶۸ به مصلای تهران منتقل شد و فردای آن روز در نزدیکی بهشت زهرا (س) مراسم تشییع صورت گرفت.
از ایشان بیش از چهل عنوان کتاب و هزاران سند مکتوب و غیر مکتوب (تالیفات - تقریرات) در زمینههای مختلف فقهی، اخلاقی، عرفانی، سیاسی و ...، مجموعه اشعار و تقریرات درسهای ایشان که توسط شاگردانش گردآوری شدهاند، به یادگار باقی مانده است.
تالیفات امام خمینی (ره) در موضوعات دهگانه زیر است:
۱- عرفان: در این رشته کتابهای متعددی نوشتهاند که تاریخ تالیف آنها از ۱۳۴۷ تا ۱۳۵۵ (ق) است.
۲- اخلاق: در این موضوع نیز کتابهای متعددی به زبان فارسی نگاشتهاند که تاریخ تالیف آنها، میان سالهای ۱۳۵۵-۱۳۶۰ (ق) است و گویا این همان زمانی است که درس اخلاق میفرمودهاند.
۳- فلسفه: در این رشته گویا حاشیه "اسفار" داشته باشند که چندی پیش یکی از فضلای قم حاشیهای از ایشان در مجله کیهان اندیشه (شمارههای ۱۱و۱۸) نقل کرده بود.
۴- فقه استدلالی: در فقه استدلالی کتابهای متعددی دارند که تالیف آنها مربوط به سالهای ۱۳۶۵ تا تاریخی است که حضرت امام از نجف به ایران آمدند یعنی حدود سال ۱۳۹۷(ق).
۵- اصول فقه: در این زمینه هم رسالههای متعددی دارند که تالیف آنها مربوط به سالهای قبل از ۱۳۷۰تا حدود ۱۳۷۱ (ق) است.
۶- رجال: در این موضوع بحثی دارند که در کتاب "الطهاره" درج شده است.
۷- رساله عملیه: رسالهها و حاشیههای حضرت امام که برای مقلدان نوشتهاند غیر از تحریرالوسیله که پیش از سال ۱۳۸۰(ق) تالیف شده است.
۸- حکومت: در این موضوع رساله ولایت فقیه و مجموعه گفتارها و نوشتههای پس از پیروزی انقلاب را باید نام برد.
۹- امامت و روحانیت: کتاب "کشف الاسرار" که حدود سال ۱۳۶۳(ق) تالیف شده، در این زمینه است.
۱۰- شعر: مجموعه اشعار حضرت امام خمینی(ره) که دیوانی را تشکیل میدهد.
انتخاب دو شعر از «دیوان شعر امام خمینی (ره)»:
قبله محراب
خم ابروی کجت قبله محراب من است
تاب گیسوی تو خود راز تب و تاب من است
اهل دل را به نیایش اگر آدابی هست
یاد دیدار رُخ و موی تو، آداب من است
آنچه دیدم ز حریفان، همه هشیاری بود
در صف می زده، بیداری من خواب من است
در یَم علم و عمل، مدعیان غوطه ورند
مستی و بیهُشی می زده گرداب من است
هر کسی از گُنهش پوزش و بخشش طلبد
دوست در طاعت من غافر و توّاب من است
حاشَ لِلَّهْ که: جز این ره، ره دیگر پویم
عشق روی تو سرشته به گل و آب من است
هر کسی از غم و شادی است نصیبی او را
حسن ختام
ألا یا أیُّها السّاقی! ز می پر ساز جامم را
که از جانم فرو ریزد هوای ننگ و نامم را
از آن می ریز در جامم که جانم را فنا سازد
برون سازد ز هستی هسته نیرنگ و دامم را
از آن می ده جانم را، ز قید خود رها سازد
به خود گیرم زمامم را، فرو ریزد مقامم را
از آن می ده که در خلوتگه رندان بیحرمت
به هم کوبد سجودم را، به هم ریزد قیامم را
نبودی در حریمِ قدسِ گلرویان میخانه
که از هر روزنی آیم، گلی گیرد لجامم را
روم در جرگه پیران از خود بیخبر، شاید
برون سازند از جانم به می افکار خامم را
تو ای پیک سبکباران دریای عدم! از من
به دریادارِ آن وادی رسان مدح و سلامم را
به ساغر ختم کردم این عدم اندر عدمنامه
به پیر صومعه برگو: ببین حُسن ختامم را
نمونه اشعاری که در سوگ ارتحال امام خمینی (ره) سروده شدند:
زندهتر از تو کسی نیست، چرا گریه کنیم؟
مرگمان باد و مباد آن که تو را گریه کنیم
هفت پشت عطش از نام زلالت لرزید
ما که باشیم که در سوگ شما گریه کنیم؟
رفتنت آینه آمدنت بود، ببخش
شب میلاد تو تلخ است که ما گریه کنیم
ما به جسم شهدا گریه نکردیم، مگر
میتوانیم به جان شهدا گریه کنیم؟
گوش جان باز به فتوای تو داریم، بگو
با چنین حال بمیریم و یا گریه کنیم؟
ای تو با لهجه خورشید سراینده ما
ما تو را با چه زبانی به خدا گریه کنیم؟
آسمانا! همه ابریم گره خورده بههم
سر به دامانِ کدام عقدهگشا گریه کنیم؟
باغبانا! ز تو و چشم تو آموختهایم
که به جانتشنگی باغچهها گریه کنیم
محمدعلی بهمنی
بادام در باغ های شیراز به شکوفه نشست
و رنج کشیدگان، سرانجام، روزه را به پایان رسانیدند
اینان همان پارسیانند که کسری را بعد از چیرگی به زیر کشیده اند
و بت ها را به لرزه درآورده اند
شیعیان... سنیان
گرسنگان... تشنگان
زنجیرهای شان را شکسته اند و لگام ها را گسسته ...
فرمانروای مصر برای شاه ایران اشک می ریزد
و چه خنده دار که شهر «اسوان»، به پناهگاهی برای یتیمان! تبدیل شده است
و خمینی- که خدا شمشیرش را بلند نگاه دارد،
ندای اسلام و رسولش را سر داده است
اینچنین است که دین، به آفرینشی پایدار
و به انقلاب
و به فتح
مبدل میگردد
نزار قبانی
لبخند تو خلاصه خوبیهاست
لختی بخند، خنده گل زیباست
پیشانیت تنفس یک صبح است
صبحی که انتهای شب یلداست
در چشمت از حضور کبوترها
هر لحظه مثل صحن حرم غوغاست
رنگینکمان عشق اهورایی
از پشت شیشه دل تو پیداست
فریاد تو تلاطم یک طوفان
آرامشت تلاوت یک دریاست
با ما بدون فاصله صحبت کن
ای آن که ارتفاع تو دور از ماست
قیصر امین پور
ای فاتح همیشه تاریخ، ای امام
ای شب شکن
ای رادمرد راه خدا
ای آنکه در صدای رسایت
فریاد خلقهای ستمدیده جهان، جاری است
ای خار چشم دشمن ما!
این انقلاب حق و حقیقت
پاداش استقامت و صبر جمیل توست
این رستخیز بر تو مبارک
این افتخار، زیبنده تو باد!
سپیده کاشانی
به سجده بودی و انگار وقت خواب نمیشد
نماز صبح نمیخواندی آفتاب نمیشد
تو شعله بودی و در حیرتم مقابل هرمت
چطور تاج طلاکوب شاه آب نمیشد؟
تو تیغ بودی و طوفان وگرنه بر سر تاریخ
به محض باد وزیدن طبس خراب نمیشد
اگر به خاک نمیریخت دانهدانه انگور
که هشتساله این خوشهها شراب نمیشد
کلاسهای دبستان چگونه بوی خدا داشت؟
اگر که عکس تو بالای تخته قاب نمیشد
اگر معلم مردان این دیار نبودی
ترانههای شهادت دوباره باب نمیشد
تو آمدی و به هم ریختی محاسبهها را
وگرنه با مردم شاه بیحساب نمیشد
اگر امام زمان میرسید جز تو در این خاک
کسی برای پذیرایی انتخاب نمیشد
اگرچه قلب همه تشنه جوانهزدن بود
تو انقلاب نمیکردی انقلاب نمیشد
امیرعلی سلیمانی