گروه فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: نوجوانی مهمترین دوره زندگی محسوب میشود چرا که شروع استقلالخواهی و شکلگیری شخصیت اجتماعی است و با دوران کودکی فرق دارد. نوجوانی دوره، چراها و دغدغهها برای ورود به جامعه است. در این دوره حساس فرایند رشد، نوجوان نخست به تعریف خود میپردازد و احساس دیده شدن دارد. فضایی را میخواهد که به او اهمیت بدهند و برایش احترام قائل باشند. اگر هنری برای نوجوان تولید میشود بهویژه در عرصه ادبیات و شعر نیازمند این است که نوجوان مانند کودک دیده نشود. سرودن شعر برای مقطع سنی نوجوان در دهههای مختلف بهویژه از دهه شصت به بعد فرازونشیب زیادی را پشت سر گذاشت. گاهی در اوج و شکوفایی بوده و در مقاطعی به فراموشی سپرده شده. نکته مهم این است که سلیقه مخاطب نوجوان در طی سالهای اخیر بهشدت تغییر کرده و بچههای امروز فرق زیادی با دهههای قبل دارند و در دنیای متفاوتتری زندگی میکنند. در شعر نوجوانان باید از پنجره دید آنها به جهان نگاه کرد و این میسر نمیشود مگر این که دوره نوجوانی را درک کرد به همین دلیل بدیهی به نظر میرسد شاعر نوجوان باید بهروز باشد. با چند تن از شاعرانی که برای نوجوانان مجموعه شعر منتشر کردهاند گفتوگو داشتیم که به مرور در هنرآنلاین منتشر شد و این گزارش گلچینی از نظرات آنها در مورد مبحث «شعر نوجوان» است.
تکلیف کتابهای خواندنی که دیده نمیشوند چیست؟
بیوک ملکی شاعر و مدیرعامل دفتر شعر جوان، با این توضیح که در سی سال قبل از انقلاب پنج -شش کتاب شعر کودک و نوجوان، بهمعنای واقعی شعر، داریم اما همین تعداد کم جریانساز شدند، گفت: بیشتر بچههای آن دوران این کتابها را خواندند و خیلیها هم با خواندن آن متون شاعر شدند. اما در این چهل سال با انبوه کتاب شعر نوجوان مواجهیم و مدام میشنویم که بچهها شعر نمیخوانند.
او با تاکید بر اینکه سلیقه مخاطب نوجوان در طی سالهای اخیر بهشدت تغییر کرده، افزود: بچههای امروز در دنیای متفاوتتری زندگی میکنند باید همراه آنها پیش رفت. اینکه بچهها کتاب نمیخوانند یا فقط عده خاصی کتاب میخوانند درست است. این موضوع دلایل مختلفی دارد و نباید یک طرفه ببینیم. مثلا شعرهای ضعیف زیاد داریم که مخاطبپسند نیستند. البته این تا حدودی طبیعی است در تاریخ ادبیات هم نگاه کنیم در هر دورهای شاعران زیادی داشتهایم، اما فقط چند نفر آنها ماندگار شدهاند. طبیعی است کتابهایی چاپ شوند که برای مخاطب جذاب نباشد اما این وسط تکلیف کتابهای خواندنی که دیده نمیشوند چیست؟ بیانصافی است این مسئله را فقط به گردن شاعران بیاندازیم که معمولا منتقدان فقط روی این مورد دست گذاشتهاند، چون حوصله تحقیق جدی، جسارت لازمی را که یک منتقد باید داشته باشد و سواد لازم در مورد مطلبی را که نقد میکنند ندارند.
نوجوان نیازمند کشف است
سودابه امینی شاعر و نویسنده، سرودن برای نوجوانان را نیازمند تجربه مطالعاتی و تجربه سرایش برای این گروه سنی دانست و ادامه داد: نوجوانان از کودکی فاصله گرفتهاند و شاعر شعر نوجوان میتواند از جذابیتهایی چون ریتم شعر و ویژگیهایی چون کوتاهی مصرعها و کوتاهی طول شعر عبور کند و در عوض به عواطف و هیجانات نوجوانی بپردازد. نوجوان نیازمند کشف است، کشف خویشتن و کشف در زبان و تصاویر شعری. دنیای نوجوان امروز سرشار از اطلاعات و زبان نوجوان امروز تحتتاثیر ادبیات «وب» است.
او با تاکید بر این که شعر نوجوان باید لذت بردن از خواندن شعر را به نوجوان انتقال دهد، ادامه داد: هر شاعری بتواند در شعرش یا بهواسطه شعرش نوجوان را به رمزگشایی ترغیب کند و زیباییشناسی را در او پرورش دهد شاعری موفق است. بدیهی است ابزار کار شاعر زبان، خیال، اندیشه و عاطفه است و همه اینها در جهان نوجوانی به «شعر نوجوان» بدل میشوند. در غیر اینصورت شعر، شعر نوجوان نخواهد بود بلکه به گروه سنی دیگری تعلق دارد که یا کودکی است و یا بزرگسالی.
شعر نوجوان حالوهوای کودکانه دارد
سیدعلی کاشفیخوانساری نویسنده، شاعر و پژوهشگر، با این توضیح که در چرخه صنعت نشر به نوعی نوجوانان فراموش شدهاند و به آنها کم توجهی میشود، گفت: آن چیزی که در کشور ما ادبیات نوجوان نامیده میشود به سالهای پایانی کودکی حدودا ۱۲ تا ۱۴ سالگی و ۱۳ تا ۱۸ ساله برمیگردد که تقریبا برای این گروههای سنی آثار ادبی تولید نمیشود. ضمن اینکه آن چیزی که به اسم شعر نوجوان میشناسیم نیز عملا حالوهوای کودکانه دارد و برای بچهها دبیرستانی مایه خجالت است. احساس میکنند به آنها بیاحترامی شده و کوچک تلقی شدند در حالی که دوره نوجوانی دوره بسیار مهمی است.
او با بیان این که یاس و سیاهی مطلق نباید در شعر نوجوان جایی داشته باشد، ادامه داد: مضامین که در شعرها استفاده میشود با دنیای نوجوانی که پر از پرسش، اعتراض، عشق و عدالتخواهی است نسبت ندارد؛ به همین دلیل آن چیزی که امروز به عنوان شعر نوجوان شناخته میشود ژانری مصنوعی شاید ابداع گروهی از شاعران کودک باشد که بیمخاطب است؛ هر چند زیبایی، تعریف و قواعد خود را دارد ولی مخاطب ندارد و معلوم نیست کی قرار است آن را بخواند. از نظر زبانی شعر نوجوانان تفاوت چندانی با بزرگسالان ندارد؛ یعنی اینطور نیست در استفاده از واژهها با محدودیت روبرو باشیم در حقیقت اگر شاعر حس و حال دوره نوجوانی را درک کند و شعر بگویید در ظاهر شاید با شعر بزرگسال متفاوت نباشد.
نوجوان مثل اسفند روی آتش است
علیاصغر سیدآبادی نویسنده، شاعر و پژوهشگر، با این توضیح که باید دو مفهوم را از هم جدا کنیم؛ شعر نوجوان و شعری که نوجوانان میپسندند، افزود: یک بخش از نوجوانانه بودن شعر نوجوان به مخاطب و بخش دیگرش به مسالههای نوجوانی برمیگردد. آن چیزی که ما الان به اسم شعر نوجوان داریم تقریبا هیچ ربطی به نوجوانان ندارد. یعنی تقریبا به دو مسئله محوری نوجوانان نمیپردازد. میگویند عشق، اما در نوجوان این عشق در واقع تجربه عاشقی است. تجربه ارتباط دو جنس است. شما این تجربه را نمیتوانید بگویید. به همین خاطر بچهها این نیازشان را از ترانههای زیرزمینی به دست میآورند. در این زمینه شعر کودک و نوجوان تقریبا جسارتش را ندارد. نوجوان دو ویژگی دارد. ویژگی اول بلوغ جنسی است که در شعر نمیتوان به آن پرداخت یا شاعران کنونی به آن نمیپردازند. دومین نکته، آشفتگی ذهنی و شلوغ بودن است که در این زمینه هم میتوانم بگویم که شاعر کودک و نوجوان طرفدار نظم بزرگسالانه است. یعنی من وقتی شعر کودک و نوجوان میگویم، کنار پدر و مادر ایستادهام. وقتی کنار آنها ایستادهام حرف من میشود یک چیزی شبیه نصحیت پدر و مادر. به همین خاطر شعر نوجوان فعلا در ایران ممکن نیست. یعنی چیزهایی که گفته میشود شعر نوجوان نیست و به همین خاطر نوجوان اینها را نمیخرد. به نظرم شعر نوجوان به معنی درست با این نگاهی که وجود دارد ممکن نیست. نه اینکه نشود سرود. به همین خاطر نوجوانها شعری که دوست دارند را قبلا به یک نحوی در سهراب سپهری پیدا میکردند و الان بیشتر در فروغ فرخزاد پیدا میکنند و ترانههای زیرزمینی.
او با بیان این که خیلی هم نباید اصرار کرد که یک چیز متفاوت برای نوجوانها داشته باشیم، گفت: خود نوجوانی یعنی دوره گذار، یعنی جایی ایستاده که از آنجا باید بگذرد و جای تثبیتشده نیست. در واقع نوجوانی حوزه تشویش است و نوجوان مثل اسفند روی آتش است. در مطالعات نوجوانی ما آیینهای گذار را داریم. شعر نوجوان میتواند بخشی از این آیین گذار باشد، بازتاب دهنده این گذار پرتشویش و پرتنش. اگر به لحاظ جامعهشناسی هم نگاه کنیم دوره نوجوانی مدام کوچکتر شده است. حتی الان دوره کودکی هم مدام کوچک میشود. به همین خاطر مفهوم شعر نوجوان به این معنی تقریبا ناممکن است. افرادی که شعر نوجوان گفتهاند هم در واقع شعرشان انکار نوجوانی است، به دلیل اینکه به اصلیترین دلیل تنش و تشویش در ذهن نوجوان نمیپردازند. تازه اگر میخواهند عاشقانه هم بگویند، جنس آن عاشقانه هم چیزی نیست که بچهها بپسندند. بچهها یک جور دیگری میخواهند تجربه کنند که شاید آن را بتوانند از ترانههای زیرزمینی بگیرند. البته منظورم این نیست که اگر بروند شبیه ترانههای زیرزمینی بگویند درست است. منتها ما یک چیزی داریم به اسم شعرهایی که نوجوانان میپسندند که به نظر من آن پررونق است.
کتاب خوب همیشه خواهان دارد
جعفر ابراهیمی (شاهد) شاعر و نویسنده، نیز توضیح داد: با وجود این که در سالهای اخیر فضای مجازی مقداری از کتاب خواندن نوجوانان کاسته ولی با همه این احوال کتاب خوب همیشه خواهان دارد و خوانده میشود. باید در شعرها به نیازهای نوجوانان امروز توجه شود. شعرها با دهههای قبل تفاوت داشته باشند تا مورد استقبال قرار بگیرند. اتفاق جدیدی بیافتد و سنتهای قدیمی که در کتابسازی کودکان و نوجوانان وجود دارد بهطور کلی متحول شود. مثلا لزومی ندارد برای نوجوانان نقاشیهای چهار رنگ چاپ شود هم قیمت کتاب را بالا میبرد و همین اینکه آنها از این نوع آثار به دلیل وجود نقاشی فراری هستند چون فکر میکنند بچهگانه است. حتی نوجوانان کتابهای را که عطف دارند را بیشتر از متونی که منگنه شدن میپسندند چرا که احساس میکنند کتاب بزرگسال میخوانند. نوجوان دوست دارد خود را بزرگ بداند و احساس کند بزرگ شده. میخواهد شخصیت پیدا کند و بیشتر به شعرهایی که برای جوانان مناسب است گرایش دارد. باید در زمینه شعر نوجوان بیشتر کار شود تا آنجا که ممکن است از تصویرگری بپرهیزیم تا به جای ۱۲ شعر چهل، پنجاه شعر در کتاب باشد.
او نقش خانواده را در این میان بسیار مهم دانست و ادامه داد: اگر خانوادهها به کتاب اهمیت ندهند طبیعی است بچهها هم از آن استقبال نمیکنند. برای همین وقتی که جوانی فارغالتحصیل میشود و لیسانس میگیرد در عمرش فقط کتاب درسی خوانده و نمیتواند احساسات خود را خوب بیان کند و خوب بنویسد. همه اینها مشکلاتی را در جامعه به وجود میآورد که غیرقابل پیشگیری است.
نوجوانان مجموعه شعرهای رایج را نمیخوانند
اسدالله شعبانی شاعر و نویسنده، با تاکید بر اینکه شعر بدون پیوندهای آوایی (عنصر موسیقیایی) چیزی کم دارد، گفت: اگر شعر در کنار پیوندهای معنایی (اندیشه و خیال)، پیوندهای آوایی (وجه موسیقیایی زبان) را نداشته باشد، بهگمان من قطعه ادبی است که همه بلدند بنویسند. با این سخن میتوان گفت شعر بسیاری از کسانی که داعیه شاعری دارند، چیزی جز قطعه ادبی نیست. اینگونه شعر گفتن را نمیپسندم بهویژه این که به تقلید از جریانهای پستمدرنیستی ساخته شده باشد. البته منظورم از موسیقی شعر، صرفا وزن عروضی نیست. موسیقی در شعر فراتر از عروض است. شعر مدرن هم میتواند با بهرهگیری از هجاهای سهگانه زبان فارسی آهنگین باشد بدون آن که از عروض پیروی کند.
او با بیان اینکه نوجوانان مجموعه شعرهای رایج را نمیخوانند، افزود: وقتی میگوییم نوجوان یعنی پلی بین کودکی و بزرگسالی بستهایم. متاسفانه نظام آموزشی ما نوجوانان را بچه میپندارد وقتی میخواهیم «اخلاقیات» رسمی را به آنها تحمیل کنیم معلوم است آن را پس میزنند. باید به آنها حق انتخاب بدهیم تا شعرهای دلخواه خود را بخوانند. معمولا شعرهای مورد علاقه نوجوانان در مورد عشق، دوست داشتن و فعالیت گروهی است نه دعوت به مهار شدن و سنگ شدن. نوجوان سنتشکنی میخواهد. اگر برخی کتابهای شعر که در آنها قالب، وزن، قافیه و موسیقی را زیر پا میگذارند، مورد توجه قرار میگیرد به دلیل خوب بودن شعرها نیست؛ نوجوانان به رهایی از سنگشدگی و به هم ریختن ساختارهای تحمیلی، سنتشکنی و ماجراجویی جلب میشوند.
کتابهایی فاقد شخصیت نوجوانی
کمال شفیعی شاعر و نویسنده، با این توضیح که باید با اشعارمان نوجوانان را دعوت به تفکر کنیم، اظهارداشت: شعرهایی که پرسش و چالش ایجاد کند. شاهدیم دوره نوجوانی در کشور ما همواره در حال تغییر بوده و هست. شاعر نوجوان باید به روز باشد نوجوانان در چه اتمسفری نفس میکشند و همراه مخاطب قدم بردارد در غیر این صورت اثرش با اقبال مواجه نمیشود.
او با بیان اینکه شاعری که بر گذار نوجوانی و تغییر شکل از دههای به دهه دیگر مطالعه ندارد از مخاطب جا میماند، افزود: نسبت به این تغییرات نیازمند مطالعات عمیق در مورد زیست نوجوانان هستیم. متاسفانه سالهای گذشته کتابهایی که برای آنها چاپ میشد فاقد شخصیت نوجوانی بود و عمدتا سمتوسویی کودکانه و یا حتی بزرگسالانه داشت. از این منظر که طرح جلد، قطع، نوع فونت تقریبا کودکانه بود طبیعتا با این نگاه نوجوانها از کتب استقبال نمیکنند. نوجوانی آغاز عشق، شکوفایی و دوست داشتن است. این موضوعات باید دستمایه یک هنرمند، نویسنده و شاعر قرار بگیرد. برخی از شعرها دغدغه نوجوان دهه ۵۰ و ۶۰ را مطرح میکنند که اصلا مهم نیستند، کلیشه شدند و با طرز تفکر نوجوان امروز فاصله دارند. حتی موضوعی که برای نوجوانان دهه هفتاد بسیار مهم بوده برای نوجوان دهه ۹۰ پیشپا افتاده محسوب میشود.
پرهیز نوجوانها از آثاری که به دنیای کودکی مربوط است
جواد محقق شاعر و نویسنده، سخن گفتن در مورد مخاطب نوجوان را به دلیل سلیقه متنوع و پراکنده سخت دانست و تاکید کرد: نوجوانها از کتابها و آثاری که بهنحوی به دنیای کودکی مربوط میشوند پرهیز میکنند؛ از طرفی چون وارد دنیای بزرگسالی نشدند دنیای برزخی را میگذرانند. نوجوانان پارهای از علایق و سلایق بزرگسالی را دارند اما هنوز ظرفیتهای ذهنی و زبانی آنها در عوالم نزدیک به کودکی میچرخد. خودشان علاقهمند هستند جزو جوانترها و بزرگترها دیده شوند به همین دلیل قالب شعرهایی که طی سالهای قبل برای نوجوانان سروده میشد خیلی نتوانست نظر مخاطب نوجوان را جلب کند.
او یادآورشد: بهعنوان معلم و مربی شعر در اردوهای شعر دانشآموزی نوجوانان حدود دو دهه مسئولیت داشتم و کلاسهای بچهها با من بود. کتاب شعر نوجوان دست آنها نمیدیدم غالبا مجموعه شعر بزرگسال دست خود میگرفتند و سعی میکردند بگویند جزو بزرگترها هستیم. البته از صحبتها و گفتوگوهایی که با هم داشتیم میدانستم مجموعه شعر نوجوان را کموبیش میخوانند اما تظاهر میکردند بیشتر کارهای بزرگسالان را میخوانند. طبیعی بود علاقه داشتند جزو بزرگترها دیده شوند.
در شعر نگاه جوانانه داشته باشیم
محمود پوروهاب نویسنده و شاعر، وضعیت کتابهای شعر برای نوجوانان را در چند سال اخیر رو به بهبود دانست و افزود: قبلا اشعار نوجوانان دست کم گرفته میشد و بیشتر کار کودک بودند تا نوجوان. چند سالی است شعر نوجوان حرکت خوبی داشته است و نگاه عرفانی، اجتماعی، فلسفی و عاشقانه را میتوان در اشعار دید. نوجوانی سنی است پر از پرسشهای فلسفی و نگاههای اجتماعی. باید در شعر و داستان نگاه جوانانه داشته باشیم و از این جسارت نترسیم.
او با این توضیح که در سالهای اخیر چیزی که شعر نوجوان را تهدید میکند و جریان سلامت آن را ناخوش و به بیراهه کشانده است قطعات ادبی به نام شعر سپید هستند، گفت: متاسفانه در سالهای اخیر هم افرادی پیدا شدهاند برای نوجوانان و حتی کودکان شعر سپید میگویند. بعضی چند شعر موزون گفتهاند وقتی دیدند ناتوانند به بهانههایی شعر سپید گفتند. یا افرادی که شعر بزرگسال به همین شیوه میگویند وارد گود شدهاند. بعضی از کارهایشان حتی از شعرهای احمد شاملو سنگینتر و پیچیدهتر است.
سلیقه بسیاری از شاعران در دهههای گذشته مانده
شاهین رهنما نویسنده و شاعردر مورد اشعاری که برای نوجوانان منتشر میشود، تصریح کرد: متاسفانه بسیاری از متونی که برای نوجوانان نشر مییابد مناسب این سن نیست. برای همین مدتهاست نوجوانان از شعرها و کتابهایی که به اسم آنها منتشر میشوند فاصله گرفتهاند. ما کم کاری کردهایم و زمانی که نیاز بود دغدغههای این سن را بشناسیم و برای آنها خوراک مناسب تهیه کنیم این کار را انجام ندادیم.
او با این توضیح که متاسفانه سلیقه بسیاری از شاعران که برای نوجوانان کار میکنند در دهههای گذشته مانده و مناسب حال نوجوانان نیست، ادامه داد: مثلا آثاری که در دهه ۶۰ به اسم نوجوان چاپ میشد شاید تا حدودی مناسب نوجوان آن دوره بود اما الان شرایط خیلی متفاوت شده است و فراوان اتفاقات مهم افتاده که آگاهی نوجوان را بسیار بالا برده است. نوجوانان ما با سرعت نور در حال فاصله گرفتن از ما هستند و حتی سعی نکردهایم دنبال آنها آرام آرام قدم برداریم. همین باعث شده بسیاری از آثار چاپ شده ما خوراک مناسبی برای نوجوان نباشد.
مخاطب را قبل از سرودن شعر انتخاب کنیم
حسین تولایی شاعر، حلقه گمشده شعر نوجوان امروز را مبحث مخاطبشناسی دانست و ادامه داد: هر اثری اگر مخاطبشناسی درستی داشته باشد قطعا مخاطب هم به آن جذب میشود. بهعنوان یک شاعر میگوییم اگر مخاطب را قبل از سرودن شعر انتخاب کنیم و بشناسیم قطعا مخاطب به آن جذب میشود. مخاطب باید احساس کند جدی گرفته میشود. شاعر مخاطب نوجوان باید دنیا و زوایای او را بشناسد بداند دغدغه او چیست؟ در حقیقت شاعر در دنیای خودش نباشد وقتی اثری را آماده میکند به دنیای مخاطب نزدیک شود.
او با این توضیح که نکته مهم در مخاطبشناسی بحث تغییر نسل و تغییر مخاطب است، تصریح کرد: قبلا این تغییر در مدت زمان بیشتری نسبت به زندگی امروز اتفاق میافتاد. اما در زندگی امروز با توجه به تغییر سریع سبک زندگی امروز و نیز پیچیدگی برخی مسایل اجتماعی و همچنین دسترسی آسان و سریع به اطلاعات و مواردی از این دست، ذائقه و نگاه مخاطب هم دستخوش تغییر شده است. نوجوان امروز شعری را که موافق سلیقه و ذائقه او نباشد نمیخواند. نکته دیگر این است که شاعر میتواند در کنار شناخت درست مخاطب به فکر مخاطبسازی هم باشد. او میتواند خوراک تازه و متفاوتی به مخاطب عرضه کند و سلیقه مخاطب را ارتقا دهد. این سلیقهسازی و مخاطبسازی حتی در کوتاه مدت میتواند موجب فرهیختگی و ارتقای سطح تفکر اثر (شعر) و مخاطب شود.
در شعر به فکر آموزش نباشیم
هادی خورشاهیان شاعر و نویسنده، با این توضیح که بهنظرم شعر نوجوان عملا از چرخه خارج شده است، ادامه داد: به این معنا که خود نوجوان هم حاضر نیست شعرهایی را که برای او سروده شده را بخواند. چرا که در اشعار مختص نوجوانی میخواهیم یک مفهوم آموزشی را با زبان سادهتر یا مستقیم و حتی با پیراستن کلام انتقال دهیم. وقتی نوجوان احساس میکند میخواهیم چیزی را به او یاد بدهیم مشخص است که از آن اثر استقبال نمیکند.
او افزود: وقتی مخاطب نوجوان شعر قیصر امینپور، محمدعلی بهمنی و سهراب سپهری را میخواند برایش فرقی نمیکند مفاهیم آن برای بزرگسال سروده شد و باید آن را درک کند برای همین به سمت این کتابها میرود چون فکر میکند این اشعار بخشی را که حس بزرگسالی دارد را در او تامین میکنند و آموزش هم نمیدهند.
نوجوان اهل اندیشه و خرد است
مهدیه نظری شاعر و نویسنده، با بیان اینکه در کنار بچهها بودن و هر روز با آنها نفس کشیدن به من نشان داده که هر نسل آنها ویژگیهای خود را دارند، اظهار داشت: شادی و سرخوشی و هر چیزی را به طنز و شوخی گرفتن، شیطنتهای زیرکانه و بیتوجهی به موضوعهای اجباری روش بعضی از نسلهاست و افسردگی و در خود فرو رفتن و تنهایی گزیدن روش نسلی دیگر. اصل یک چیز است تنها واکنشها متفاوت است. نوجوان از قیدهای فریبکارانه و جدی جداست و اگر روح پر پیچ و تابش را و رنگارنگی علایقش را در محدوده تنگ خواستههای خودمان قرار دهیم، هر کس که باشیم از چشمش میافتیم. شعر نوجوان میتواند آینه طبع بلند آنها باشد و از علایق آنها بگوید اما با زبانی درست و استوار.
او با این توضیح که نوجوان اهل اندیشه و خرد است و در دلش نوعی فرزانگی دارد، گفت: دیدهام که دغدغه اصلی و اساسی بچهها یافتن پاسخهایی است برای پرسشهای ازلی ابدی بشر. اگر شاعر به این امر توجه کند برای نوجوان جذاب است. به هر حال ما با ارائه کارهای خوب ذائقه نسلهای بعدی را خواهیم ساخت.
مخاطبی به نام نوجوان بسازیم
مهدی مرادی شاعر و مترجم، نیز توضیح داد: فکر میکنم بسیاری از شاعران و نویسندگان که برای نوجوانان میسرایند و مینویسند، گاه خود را در برابر این پرسش دیدهاند که «آیا درست است مخاطبی به نام نوجوان بسازیم و او را از دیگران جدا کنیم؟» به باور من درست است و این کار را کردهام، شعرهایی سرودهام با حال و هوایی که نه کودکانه است و نه بزرگسالانه. تجربه سالها همراهی با نوجوانان در مدارس راهنمایی دیروز و دبیرستانهای مقطع متوسطه اول امروز و نوجوانی خودم راهنمای من برای سرودن اینگونه شعرها بوده است.
او با این توضیح که بهنظرم تنها افرادی میتوانند در این زمینه موفق شوند و شعرهای خوب بنویسند که با خودشان صادق باشند و بررسی کنند ببینند آیا واقعا دوست دارند با این طیف دیالوگ داشته باشند یا نه؟ افزود: در سالهای اخیر شاعرانی به صف شاعران شعر نوجوان پیوستهاند که این صداقت را با خود نداشتهاند و از آن جا که این صداقت، کیفی است و قابل اندازهگیری نیست مدتی طول میکشد تا ابرها کنار بروند.
شاعر مرز بین شعر بزرگسال و نوجوان را مشخص میکند
مریم زرنشان نویسنده و شاعر، با این توضیح که در اشعار نوجوان باید به دغدغه و حرفهای آنها پرداخته شود، تصریح کرد: شاعر باید به احساسات و عواطف نوجوانان آگاهی داشته باشد. شعری تاثیرگذار است که در کنار تکنیکها و فنون شعری به دغدغه نوجوان بپردازد. در این صورت شاعر عواطف خود را با مخاطب تقسیم میکند و احساسات شاعر با مخاطب پیوند میخورد. اغلب نوجوانان میل دارند در این سن بزرگتر دیده شوند و ترجیح میدهند سراغ شعرهای بزرگسال بروند. این شاعر است که با توجه به نیازهای مخاطب مرز بین شعر بزرگسال و نوجوان را مشخص میکند. این مرز باریکتراز مو است و شاعری که از نزدیک با نوجوانان در ارتباط باشد میتواند بحران نوجوانی را ملموستر به تصویر بکشد و حرفهای دنیای نوجوانی را در قالب شعر ارائه کند.
او با تاکید بر این که شاعر باید در نظر داشته باشد شعرهایش امیدبخش باشد و روح زندگی را به مخاطب تزریق کند، اظهارداشت: این سن مقطع حساسی است. حال و هوای نوجوان مانند هوای بهاری گاهی رگباری و گاهی آرام است. کنش و عواطف آنها لحظه به لحظه تغییر میکند. نوجوان با هویت خاص خود روبرو میشود و در پی کشف دنیای درون و پیوند با دنیای بیرون است. مخاطبان ما دو گروه هستند عام و خاص. مخاطبین عام دوستداران ادبیات و شعر هستند و با شعر ارتباط عاطفی برقرار میکنند و از خواندن آن لذت میبرند. دسته دوم نوجوانانی هستند که جوهره شعر و استعداد ذاتی دارند و با مطالعه آثار خوب شاعران استعدادهایشان شکوفا شده و از شعرهای خوب الهام میگیرند.
وضعیت شعر نوجوان در سالهای اخیر بهتر شده
طیبه شامانی (طناز) شاعر و نویسنده، با تاکید بر این که باید شعر و داستانی بنویسیم که نوجوانان دوست داشته باشند، ادامه داد: لازم است خلق و خوی نوجوان را در نظر بگیریم. شعر وقتی آموزشی میشود مخاطب ندارد. نوجوانان درگیر ذهنی زیادی دارند و اثری که طنز و یا مضمون عاشقانه داشته باشند بیشتر آنها را جذب میکند.
او با این توضیح که وضعیت شعر نوجوان در سالهای اخیر بهتر شده، افزود: اصلا معتقد نیستم شعر نوجوان خوانده نمیشود بلکه میگویم کتاب به دست همه نمیرسد. نباید مخاطب را منطقهای در نظر بگیریم در سراسر کشور علاقهمندانی هستند که به متون جدید دسترسی ندارند. البته بسیاری از شاعران مجموعه شعر آماده نشر دارند ولی ناشری نیست که آثار آنها را منتشر کند. باید ناشری مختص شعر نوجوان داشته باشیم. ضمن این که مجموعههایی که منتشر میشوند متاسفانه رنگ تجدید چاپ را به خود نمیبینند.