سرویس فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: پرویز براتی روزنامهنگار و نویسنده، با این توضیح که میل و علاقه به شگفتیها و روایتهای اعجابانگیز غریزی است و در بسیاری از افراد وجود دارد به هنرآنلاین گفت: این میل و حس به امور عجیب و غریب از کودکی در من تقویت شده است و با زندگیام در دوران کودکی همراه با وَهم ارتباط دارد. روایتهای عامیانه از موجودات عجیب و غریب و مطالعه کتابهایی با مفهوم مرکزی غرایب، افسون و جادو در دوره کودکی نیز در این زمینه نقش داشتند. این علاقه با من همراه بود و هر چه جلوتر رفتم متوجه شدم منابع کمی در این زمینه موجود است؛ البته زحمات و تلاشهایی توسط مرحوم مریم خوزان، مرحوم مجتبی دماوندی و زندهیاد محمدجعفر محجوب صورت گرفته است.
او با بیان این که تصمیم گرفتم به یادداشت و نوشتههایم در مورد عجایب سر و شکل بدهم تا قالب مشخصی به خود بگیرند، افزود: در قدم اول به «عجایبنامهها» گرایش پیدا کردم. بیش از ۱۰ سال پیش کتابی با عنوان «عجایب ایرانی» نوشتم که در حقیقت فرمشناسی عجایبنامهها بود. عجایبنامهها متونی هستند که از قرن سوم و چهارم هجری در ایران رواج داشتند تا قرن یازدهم و دوازدهم هجری قمری. در این اثر، عجایب بررسی و شناسایی شدند. بحث جالب در مورد غرایب علوم غریبه این است که حتی در دوران معاصر و مدرن گرایش آن را در بین عموم مردم میبینیم. همین میلی که به کفبینی و طالعبینی دارند که البته صورت عامیانه این متون است. در بررسی و نگارش کتاب «بادهای افسون: مقدمهای بر شناخت علوم غریبه در ایران» به این نتیجه رسیدم این جریان متولوژی بسیار خاص و منحصربهفردی داشته و در ایران بعد از اسلام نیز دانشمندانی مانند ابنسینا، خواجه نصیر، شیخ بهایی و ملاحسین واعظی کاشفی، کتابهایی در این زمینه نوشتند. هر دانشمند و عالمی که در گذشته فعالیت علمی و ذهنی داشته از این کتابها غافل نبوده است.
براتی در دورهای که در مورد عجایبنامهها تحقیق میکرده سودای پرداختن به ادبیات شگفت ایرانی را در سر داشته است و ادامه داد: یادداشتهای پراکنده و منابعی را که طی چند سال در این زمینه نوشته و جمعآوری کرده بودم سروسامان دادم که تحت عنوان کتاب «دیونامه» با نام فرعی (بازشناسی چهره موجودات خیالی در روایتهای ایرانی) بهتازگی توسط نشر چشمه منتشر شده است.
او کتاب «دیونامه» را بهنوعی تاریخچه کوچکی از ادبیات شگفت در ایران دانست و تصریح کرد: کتاب در پنج پرده با عناوین «قصهگوی برزگر و قصهگوی دریانورد»، «نقش و کارکرد سیاسی متون شگفت»، «صورتهای شگفتی»، «اعجاببرانگیزی در متون عرفانی؛ از بیان تا کنش» و «خیالهای غربی: ادبیات شگرف در مغرب زمین» نوشته شده است. پرده نخست «قصهگوی برزگر و قصهگوی دریانورد» یادآور مقاله معروف والتر بنیامین با عنوان «قصهگو؛ تاملاتی در آثار نیکلای لسـکوف» اسـت. بنیامین در این مقاله، قصهها را به دو دسته بزرگ قصهگوی «برزگر» (شخصیت یک جانشین) و قصهگوی «دریانـورد تاجـر» (شخصیت جهانگرد) تقسیم کرده است. به تبعیت از بنیامین در این کتاب ادبیات شگفت را گونهای از روایت دریانورد دانستم چرا که مالامال از روایتهای پرحادثه و پرماجرا است. در پرده دوم کتاب، به واکاوی این موضوع پرداختم که در ادب دوره اسلامی و فرهنگ عامه مردم ایران؛ پریان، دیوان، غولان و مردمان یک چشم، امکان تازهای را برای خیالپردازی در فرهنگ ایرانی به وجود آوردند و طی فرایندی زیباییشناسانه وارد خیالپردازی ایرانی شدند. پرده سوم بر این اساس صورتهای امر شگفتآور در ادبیات فارسی متقدم به دو دسته کلی «روایتهای عجایبنامهای» و «روایتهای اعجابانگیز» تقسیم میشود که روایتهای اعجابانگیز خود به چهار دسته «روایتهای شفاهی- مردمی شگفت یا فانتزی پالیمسستی»(لایه لایه)، «قصههای شگفت»، «رمانسهای عامیانه شگفت» و «حماسههای دینی شگفت» تقسیم بندی شده است.
براتی همچنین یکی از مقاصد این کتاب را دقیق شدن نسبت شگفتی با متون ایرانی و معرفی نمونههایی از متون شگفت ایرانی تا پایان دوره قاجاریه در ایران دانست و اضافهکرد: از جمله لغزشهای رایج، یکی شمردن حساب ادبیات فانتزی یا فانتاستیک مدرن با روایتهای اعجابانگیز کلاسیک فارسی است. در این اثر ادبیات کلاسیک متقدم فارسی با مایههای شگفتانگیز اجمالاً «ادبیات شگفت فارسی» نام گذاری شده است. معمولاً متون به جای مانده از این نوع ادبی را به ژانر «قصههای پریان» مرتبط میدانند و در واقع قصههای پریان را یکی از اقسام شگفت میدانند که رویدادهای فراطبیعی در آن به هیچ وجه غافلگیرکننده نیست و آنچه آنها را متمایز میکند نوع نوشتار است. با این حال برخی بین این دو نوع ادبیات مرز بندی قائلاند؛ از آن جمله تزوتان تووروف که روایتی چون «هزار و یک شب» را «قصه شگفت» میداند و نه قصه پریان.
او در مورد بخش چهارم «اعجاب برانگیزی در متون عرفانی؛ از بیان تا کنش»، گفت: جدا از اعجاب برانگیزی در متون ادبی و روایتهای شگفت فارسی، متون عرفانی هم درخود واجد نوعی زبان شگفت انگیز است. متون عرفانی عرصه گسترده شگفتی در بیان و کنش اسـت. بخش آخر کتاب نیز با عنوان «خیالهای غربی: ادبیات شگرف در مغرب زمین»، به بررسی ادبیات شگرف (فانتاستیک) در مغرب زمین اختصاص دارد.
براتی با این توضیح که منابع نگارش کتاب «دیونامه» متون شگفت ایرانی و یا روایتهای عامیانه و شفاهی این داستانها بوده، ادامه داد: در رابطه با این متون نماد ادبیات شگفت را باید «هزار و یکشب» به حساب بیاوریم. از اسکندرنامه و متونی مانند سمکعیار تا دارابنامه و متون جدیدتری در دوره قاجار مثل امیرارسلان نامدار را بیواسطه خوانش کردم تا مایه شگرف آنها را دربیاورم.
او در پاسخ به این پرسش که آیا در تدارک نگارش کتاب جدیدی است؟ افزود: بهزعم من عجایب ایرانی ابعاد متعددی دارند که به تمام زوایای مختلف آن در کتاب «عجایب ایرانی» نپرداختم. به همین دلیل به این صرافت افتادم دوباره راجع به عجایبنامهها تحقیق مفصلتر و کاملتری داشته باشم با عنوان موقت «عجایبنگاری در ایران». تحقیق دیگرم در مورد ادبیات شگفت مدرن ایرانی است. طی ۵۰-۶۰ گذشته متون زیادی با این محوریت نگارش یافته ولی به آنها پرداخته نشده است و بسیار جای کار و پژوهش دارد.