سرویس فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: رویداد ادبی "سوی روزن" طی آبان و آذر ماه امسال از طریق رسانه‌های مجازی برگزار شد و اوایل دی ماه برگزیدگانش را معرفی کرد. رضا روزبهانی دبیر اجرایی و برگزار کننده این رویداد به بهانه برگزاری نخستین دوره آن یادداشتی نوشته است.

در این یادداشت می‌خوانیم:

"روزن از بهر چه کردی ای رفیق

گفت تا نور اندر آید زین طریق (مثنوی معنوی- دفتر دوم)

شعر به‌مثابه بهترین کیفیت و حالت زبان، برای اغلب ما به منزله‌ هدفی غایی، مورد توجه قرار می‌گیرد، و از سویی دیگر بیانگر بسیاری مسائل درونی و پیرامونی انسان‌هاست؛ خواه منویات و حالات درونی و شخصی، خواه دغدغه‌ها و انگیزش‌های اجتماعی".

از منظری دیگر شعر را گونه‌ای هنر باید دید که مدام بین هنرورزی (art doing) و هنرپردازی (art making) معلق است. البته که در هر حال، حتی در تجریدی‌ترین شکلش، از آن‌رو که انسان همواره موجودی متمایل به زندگی اجتماعی‌ است، این‌گونه هم لابد نمی‌تواند از رخدادهای اجتماع مصون بماند. اتفاقی که طی دو دهه‌ اخیر با رونق گرفتن رسانه‌های مجازی و معظلات عدیده‌ دیگر رخ داد، این بود که انسان ایرانی گریزان و بیزار از تفرید تصوف حاکم بر فرهنگش را به شکلی تدریجی (اگرچه طی سال‌های اخیر با ریتمی تندتر)، دوباره به پستوهای تنهایی و خلوتش برگرداند.

حال این رسانه‌ مجازی ملغمه‌ای است از امکانی برای گفتن و شنیدن (ارسال و دریافت) در ابعاد بسیار گسترده، یعنی وسیله‌ای برای ارتباطات زنجیره‌ای گاه جهانگیر، و در مقابلش ابزاری برای فروغلتیدن در سیاهی کشنده‌ تنهایی. فروغ در توصیف این تنهایی چنین نوشته: در غارهای تنهایی/ بیهودگی به دنیا آمد (از شعر آیه‌های زمینی- کتاب تولدی دیگر).

باری ایده‌ رویداد ادبی "سوی روزن" از این ‌فکر شکل گرفت که برای بیرون کشیدن شاعران، که آسیب‌پذیرترین هنرمندان خلوت‌نشین و بلکه انسان‌ها هستند، و برای دعوتشان به مشارکت، لاجرم باید حرکت و جریانی راه انداخت. ایده هم این بود که مسابقه‌ای راه بیفتد که پیوسته در جنبش و حرکت و در معرض دید عموم و خاصه همین طیف شاعران باشد. تا مدام انگیزه‌ مشارکت را در آن‌ها بیدار کنیم. این ایده فکری نو و بی‌سابقه و لابد پرمخاطره بود. مخاطراتش را همه از ابتدا می‌دانستیم. تازگی کار در این‌جا بود که به‌صورت روزانه شعرهای رسیده داوری و گزینش شدند و همان روزانه هم به نمایش درآمدند. دامنه‌ کار را با حذف شرط و شرایطی که جشنواره‌های دیگر برای مشارکت می‌گذارند، آن‌قدر بزرگ گرفتیم که هر شاعری، با هر شرایطی، شرکت کرد. مگر این ‌که قید کردیم تنها شرط ما محدود است به ارسال صرفا یک ‌شعر آزاد (شعر سپید و بی‌وزن). قید یک‌ شعر را برای آن گذاشتیم که هوشمندی شاعر در انتخاب شعر و شناختش از شعر و جایگاه خودش را محک بزنیم. همین خود سنجه‌ای شد برای داوران و همکاران بنده تا بدانند شاعری که شعری را با کیفیت خاصی فرستاده در کجای ادبیات ما ایستاده. علاوه بر برداشتن شروط محدود کننده، انتخاب داوران پرشمارمان طوری صورت گرفت که از هر جریان و سبک و سلیقه‌ای، کسی همراه ما باشد؛ افرادی که در عین حال نمایندگان شعر نقاط مختلف جغرافیای ادبی ایران و خارج از ایران هم بودند. پرشمار بودن داوران ما هم خود حرکت و اتفاق نویی بود. شعرهای رسیده با ترکیبی از تعداد رای و جمع امتیازات، روزانه منتشر و معرفی و پاره‌ای هم برای روزهایی که لابد کار درخوری انتخاب نمی‌شد ذخیره شدند. به جرات می‌توانم بگویم که انتخاب‌های دور اول آنقدر دقیق و سنجیده صورت گرفت که شخصی از شرکت‌کنندگانی که برگزیده نشده بودند، معترض کار و انتخاب ما نشد. 

در ابتدا قرار گذاشتیم که شکل جوایز نقدی و مادی را برداریم و به‌جای آن ناشری که آثار منتخب را چاپ و منتشر کند، دعوت به همکاری کنیم. این قضیه را به بهمن ساکی (مدیر نشر خوزان) پیشنهاد دادم.  اول مخالفت کرد، که گریزان از حواشی ناگزیر این‌ کار بود. قانعش کردم؛ با این پیش‌شرط از طرف او که دخالتی در هیچ‌ کدام از مراحل کار و نقشی در مراحل برگزاری رویداد ادبی ما نداشته باشد. البته که این هم هدف غایی ما بود که مستقل از اشخاص حقیقی و حقوقی و با فراغ بال کارمان را باید پیش می‌بردیم.

از ابتدای ارسال اشعار (یکم آذر 1399) تا روز آخر (30 دی 1399)، 196 شعر از نقاط مختلف ایران و ایرانیان مقیم کشورهای دیگر به دبیرخانه‌ (که شامل علیرضا مطلبی، نگین فرهود، رضا خان‌بهادر و افروز کاظم‌زاده می‌شد) رسید. از این‌جمع بعدتر دو خانم کنار کشیدند و برای دور دوم دو آقا به گروه داوران اصلی (دور نهایی) پیوستند. از دور اول 61 شعر به داوران دور دوم رسید و نهایتا ایرج ضیایی، فرشته وزیری‌نسب، شعیب میرزایی، احمد بیرانوند، بهنود بهادری، الهام گردی، زلما بهادر، علیرضا مطلبی، بهار الماسی و رضا خان‌بهادر طی سه‌ روز بررسی، شعر 9 شاعر را بدون رتبه‌بندی، حائز امتیازاتی بالاتر از اشعار شاعران دیگر و از آن‌ میان شعر سه‌تن را شایسته‌ دریافت جایزه (که همان حمایت انتشارات خوزان در نشر مجموعه‌ شعر مستقل آن‌هاست) دانست: زهرا حیدری (برگزیده‌ نهایی)، جمشید قنبری (برگزیده‌ نهایی)، صوفیا آهنکوب (برگزیده‌ نهایی)، حامد بشارتی، مونا زاهدی، ندا حاتمی، محمد آشور، مصطفی پروری و علی پورصفری.

در اولین تجربه‌ این کار جز داوران گرامی، دوستان دیگری به عنوان مشاور و حامی فکری در کنارم بودند و جز این زحمات کارهای گرافیکی، پوسترها و لوگو را کورش بیگ‌پور که هم‌اکنون مقیم کشور امریکاست متقبل شدند. 

به‌نظر می‌رسد که با عبور از دوره‌ نخست رویداد، برای دوره‌ بعد باید تغییرات مختصری در ساختار اجرای جشنواره اعمال کنیم که همه‌شان به یک آسیب کلی فرهنگ ما معطوف است: این که ما عادت کرده‌ایم به جای مشارکت در کارهای عمومی مدام سنگ‌اندازی کنیم و غر بزنیم. متاسفانه در این کار گروهی ما هم چون مدام در معرض مشاهده‌ عموم بودیم و همه‌ جوانب کارمان به صورت شفاف به نمایش درآمد افرادی از بیرون پیوسته در حال مانع‌تراشی بودند. 

هم‌چنین این کار با دعوت اقشار مختلف شاعران نشان‌مان داد که با وجود نظرات بدبینانه‌ای که در مورد وضعیت شعر و شاعران ابراز می‌شود، در میان نسل‌های جوان و جوان‌تر افرادی در حال رشد و نمو هستند که با قدری آگاهی و البته ممارست می‌توانند ادامه‌دهنده‌ سنت شعری عالم‌گیر فارسی باشند. در نهایت این ‌که قصد داریم دوره‌ بعد رویداد ادبی "سوی روزن" را از اواخر تابستان با افزودن چند شخصیت علمی به گروهمان شروع ‌کنیم".