سرویس فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: "گراد عاشقانه" مجموعه داستانی است که به قلم آتوسا زرنگارزاده‌ شیرازی مکتوب شده و از سوی انتشارات افراز نشر یافته است. "پس خون همه سرخ نیست"، "هیچ را به چند می‌خری"، "عاشقی با طمع خرچنگ دریایی"، "گوشت‌کوب چوبی تهران، دیزی سن مارکو، ایفل"، "تاس را بالاتر بی‌انداز"،"هزار توی زمان"، "من قاتل را کشتم" و "مارکز، دم آویزهای صدفی (از یادداشت­‌های یک اصیل)" عناوین برخی داستان‌های کتاب هستند. با این نویسنده در مورد کتاب "گراد عاشقانه" گفت‌وگویی داشتیم.

 

خانم زرنگارزاده این مجموعه  شامل 19 داستان کوتاه است که طی 10 سال نگارش یافتند. در مورد این  فاصله زمانی بگویید؟ آیا داستانی بود که بخواهید آن را گسترش دهید تا به رمان تبدیل شود؟

در مدت این 10 سال یک رمان نوشتم که چاپ شد با عنوان "حالم قرن چندم تو است". می‌دانید برای من بعضی روزها، روز داستان کوتاه است و بعضی روزها، روز رمان. این کاملا حسی است و البته هر داستان کوتاه هم چندین و چند بار بازنویسی می­‌شود و شاید چندین ماه طول بکشد تا رضایت مرا جلب کند و به پوشه­ داستان‌های تمام شده بپیوندد. به همین دلیل برای جمع شدن و نوشته شدن این مجموعه زمان زیادی صرف شد. در مورد قسمت دوم سوال شما، خیر از دید من نوشتن داستان کوتاه و رمان کاملا با هم متفاوت هستند اگر ما رمان را مثل فیلم سینمایی ببینیم داستان کوتاه فیلم کوتاه نیست داستان کوتاه مانند عکس است لحظه­‌ای که ثبت می‌شود. حتی از نظر دیدگاه محتوا و شیوه ارائه داستان هم با یکدیگر متفاوتند. هیچ داستانی در این مجموعه نیست بتواند تبدیل به رمان شود هرکدام در ذات خود داستان کوتاه مستقلی هستند.

داستان‌های شما در کتاب "گراد عاشقانه" کاملا مستقل هستند؛ اما همه یک خط ارتباطی دارند که به سبک نگارش شما برمی‌گردد که سعی داشتید سویه‌های متفاوت روایت را در داستان کوتاه به کار ببرید. در مورد این نوع نگارش توضیح دهید؟

در مجموعه "گراد عاشقانه" سعی کردم در هر کدام از داستان‌ها روایت زبانی، شیوه‌های ارائه و تکنیک‌های متفاوتی را به‌کار ببرم و از زاویه دیدهای مختلف و ادغام آن‌ها استفاده کنم. حتی شیوه‌های داستان‌نویسی مینی­‌مال. در بعضی از داستان‌ها به عمد با تغییر زاویه دید به حرکت در داستان جان دادم. سخت است در مورد داستان‌های خودم صحبت کنم امیدوارم مخاطبان خاص داستان کوتاه بخوانند و لذت ببرند.

جالب است در داستان‌های کوتاه این کتاب هم 5 تا 6 راوی دارید؟ در مورد این تجربه بگویید.

بله به‌طور اخص در داستان "من قاتل را کشتم" روایت قتل یا مردن یک خواهر و برادر از زبان 6 راوی ارائه می‌شود که هر کدام از راوی‌ها با لحن و شخصیت اجتماعی خود در این مورد صحبت می‌کند. تجربه جالبی بود به‌ویژه که این داستان برگرفته از واقعیتی بود که شنیده بودم.

به‌نظر می‌رسد تصمیم داشتید حرکت‌های فرمیک را در مجموعه داستان "گراد عاشقانه" امتحان کنید. درست است؟ 

من هیچ وقت فرم و محتوا را از هم جدا نمی‌بینم. از دید من محتوا فرم را ایجاد می‌کند و البته که فرم هم پرورش محتوا را. در داستان‌های من همیشه چنان فرم و محتوا در هم تنیده‌اند که نمی‌توانم بگویم کدام بر کدام غالب است. البته در این مجموعه سعی داشتم شیوه‌های نوشتن جدید داستان کوتاه را به‌صورت تجربه‌گرایانه امتحان کنم و امیدوارم که موفق شده باشم.

مفاهیم اغلب این داستان‌ها اجتماعی است و البته به زنان نیز توجه زیادی داشتید. دلیل انتخاب این موضوعات چه بود؟

از آن‌جایی که من زن هستم مشکلات اجتماعی زنان را بیشتر می‌بینم و گاهی با پوست، گوشت و خونم حس‌شان می‌کنم پس طبیعی است بیشتر از زنان بنویسم و دغدغه­ اجتماعی‌ام حول محور زنان بچرخد.

خانم زرنگارزاده کتاب جدیدی دست انتشار دارید؟

مشغول بازبینی نهایی رمانی هستم که توسط انتشارات افراز منتشر می‌شود. فضای این کتاب پادآرمان شهری است در بی‌زمانی و بی‌مکانی.

ارزیابی شما از وضعیت ادبیات داستانی این روزها چیست؟

ببینید با این وضعیت صنعت نشر که کتاب‌ها در 300 یا 500 نسخه چاپ می‌شوند و با گرانی کاغذ که باعث گرانی کتاب می‌شود و وضعیت معیشتی مردم، ادبیات داستانی تالیفی حالش خوب نیست. با این که در دهه­ 80 و  90 حرکت‌های خوبی در ادبیات داستانی تالیفی زده شده چه رمان و چه داستان کوتاه اما هنوز به علت مشکلات گفته شده نمی‌توان ارزیابی درستی از کارهای این دو دهه داشت چرا که طیف وسیعی از مخاطبان از کتاب خواندن دور شده‌اند و همه نویسندگان می‌خواهند آثارشان خوانده شود تا بازخورد مخاطبان را ببینند.