سرویس فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: بیستوپنجم آذر ماه از سوی شورای فرهنگ عمومی به عنوان "روز پژوهش" نامگذاری شده است. پژوهش یا تحقیق یک روند هوشمندانه، هوشیارانه، خلاقانه و سامانمند برای بازگویی و بازنگری پدیدهها، رخدادها، رفتارها و انگاشتهها دانسته میشود. همچنین برای استفاده از پدیدههای موجود در جهت دست یافتن به راهکارهای عملی و فناوریها بهکار میرود. بهمناسبت این روز با سه پژوهشگر در مورد این روز گفتوگویی داشتیم که ماحصل آن را میخوانید.
اهمیت ندادن به پژوهش و بستن راه علم
محمدعلی رجبی نویسنده، نقاش و استاد دانشگاه، پژوهش را عنصر یا راهی دانست که در تمامی علوم مبدا تحولات است و ادامه داد: کم اهمیت دادن پژوهش در حقیقت راه علم و معرفت را بر انسان میبندد. باید بهگونهای عمل شود این مقدمات بسته نشود.
او با بیان اینکه در هنر، طراحی و در علم، پژوهش را داریم، افزود: متاسفانه به هر دو زمینه کمتوجهی میشود؛ مثلا وقتی میخواهیم کاری را انجام دهیم میگویند نتیجه کار را تحول دهید. در حالی که جهان امروز برای طراحی بیشترین سرمایهگذاری را میکند چرا که وقتی طرحی درست بود آن وقت انجام آن مسئلهای نیست و نتیجه آن باکیفیت میشود. در امور تحقیقی اگر پژوهش به عنوان مقدمات مورد توجه قرار نگیرد تحقیقات اصیل نخواهند بود. متاسفانه سرمایهگذاری برای پژوهش و تحقیق بهطور کلی و بهویژه در کار هنری بسیار بسیار ضعیف است.
رجبی با این توضیح که در فرهنگ قدیم ایران و در دوران اسلامی به مسئله پژوهش اهمیت زیادی میدادند، اظهارداشت: این اهمیت باعث شد علوم مختلفی در این زمینه به وجود آید. علومی که بتواند پایههای معرفت را محکم کند و آن معرفت دارای اصول و پایههای محکمی باشد.
او با بیان اینکه شرایطی برای امر پژوهش گذاشتند که بسیار عجیب و غریب است، تصریح کرد: مثلا گفتند هر پژوهشی باید 15درصد هم بیمه بپردازد. نمیدانم بیمه برای پژوهش چه معنی دارد؟ برای پژوهش باید مالیات را هم بردارند حالا در نظر گرفتن 15 درصد برای پژوهشگر که میخواهد کار کند نیز در نظر گرفتند! مگر آن پژوهش چقدر برای او جایگاه دارد. موضوعات پژوهشی باید در مملکت ما طبقهبندی شوند و به اهمیت هر کدامشان پرداخته شود. با توجه به اولویتها کار تحقیق صورت بگیرد ولی چنین چیزی را مشاهده نمیکنیم. گاهی حتی شاهدیم موضوعاتی کار میشوند که ارزش چندانی ندارد. حتی برخی موسسات دولتی با بودجه بیتالمال کارهای را منتشر میکنند که بیشتر به شوخی شبیه است. وقتی برای حمایت از پژوهشی به همان موسسات مراجعه میشود میگویند بودجه برای این پژوهش نداریم! یعنی موسسهای نیست که بررسی کند و بگوید این پژوهش بهلحاظ اولویت درجه دوم است. سرمایه را برای کارهایی گذاشتیم که فعلا اولویت دارد.
این نقاش با تاکید بر این که از سوی دیگر قوانین روز به روز بدتر میشوند مانند قوانین isi، اظهارداشت: چرا باید حتما تحقیقات با قوانین isi سنجیده شود؟ چرا در کشور خودمان شورای عالی نمیگذاریم که در دانشگاهها و جامعه مختلف پژوهشها را به لحاظ محتوایی مورد بررسی قرار دهند. نتیجه این شده که روز به روز باید امتیاز بدهیم و امتیازها هم جعلی هستند. به همین دلیل جنبههای ظاهری تحقیقات بیشتر میشوند و از نظر کیفی خوب نیستند. مگر اینکه برخی با اعتقادت خودشان و رنجهایی که میبرند در گوشهای در حال انجام کار پژوهشی خود هستند وگرنه چیزی که سیستم متاسفانه دنبال آن است بسیار اندک است. جای تاسف دارد با توجه به امر مهم پژوهش به ویژه پژوهشهای کاربردی که نتیجه مفید دارد شاهد ارزش دادن به پژوهش در کشورمان نیستیم.
او با این توضیح که کتابهای اساسی نتیجه پژوهش پژوهشگران در درجه دوم اهمیت قرار گرفته، افزود: وقتی سیاستگذاران فرهنگی توجهی به پژوهشگران اصیل ندارند قدر مسلم جامعه به آنهایی که کار سطحی میکنند بیشتر توجه نشان میدهد. الان کتاب در شمارگان 100 و 200 عدد چاپ میشود که فاجعه است. خوب چرا؟ مگر کتابخانههای عمومی کشور کتاب خریداری نمیکنند؟ چرا کتابهای خوب توسط وزارت ارشاد خریداری نمیشود؟ بیش از سه هزار کتابخانه عمومی و تخصصی داریم باید این کتابخانهها تجهیز شوند. پژوهشگران هم امیدوار میشوند کارهای بهتری را انجام دهند. عالم و پژوهشگر داریم فقط باید سیاستگذاران با توجه دقیق به این اشخاص و نگه داشتن حرمت علم و پژوهش بتوانند آنها را یاری کنند تا دلسرد نشوند و زمینه برای پژوهشهای اصیل و کاربردی فراهم باشد.
آموزشی که بدون پژوهش باشد مفید نیست
احمد تمیمداری ادیب، زبانشناس و فارسیپژوه و استاد تمام گروه ادبیات فارسی دانشگاه علامهطباطبایی نیز معتقد است، در امر پژوهش کار اصلی این است که مجهولات را بهلحاظ سیاسی، اجتماعی، اخلاقی، اقتصادی، علمی و از همه جهات برطرف کنیم و به معلومات برسیم. اگر فقط در پی معلومات باشیم فایدهای ندارد.
او با بیان اینکه آموزش وقتی موفق است که توام با پژوهش باشد، ادامه داد: هنوز در دانشگاهها برخی جزوههای درسی که متعلق به سالها پیش است تدریس میشود که امر شایستهای نیست. باید ساعت تدریس در مراکز آموزشی کاسته و به ساعت پژوهش، تحقیق و ترجمه افزوده شود. برخی میگویند فقط پژوهش صورت بگیرد و آموزش نداشته باشیم یعنی فقط استاد پژوهشی تربیت کنیم. بهنظرم آموزش و پژوهش باید توام با هم باشند و از جدیدترین شیوههای روش تحقیق و شیوهنامهها استفاده کنیم. آموزش روش تحقیق و شیوهنامه بسیار ضروری است برای این که بتوانیم تحقیقات پیشرفته داشته باشیم و مشکلات را بشناسیم.
تمیمداری یکی از مشکلات بزرگ کشورهای در حال توسعه را مسئله پژوهش و روش تحقیق دانست و افزود: باید بتوانیم از روشهای تحقیق پیشرفته استفاده کنیم برای کشف مجهولات و این که چگونه نواقص را برطرف کنیم. مرحوم محمدباقر صدر در کتابش نوشته است: اول باید مشکلات را بشناسیم بعد در مورد آن پژوهش کنیم. یاد بگیریم کشورهای دیگر چگونه و با چه روشهایی آن نقاط مبهم را حل کردند. در حقیقت روشهای از بین بردن مشکلات را از کشورهای دیگر بیآموزیم، با منافع ملی خودمان و روشهای تحقیق ملی تلفیق کنیم تا بتوانیم آنها را حل کنیم.
او بر اهمیت امر پژوهش تاکید کرد و اظهارداشت: با توجه به افزایش دانشجو حتما بایستی به روش تحقیق، شیوهنامهها و شناخت مشکلات توجه شود تا نقایص آموزش و پژوهشی را تشخیص دهیم و آنها را برطرف کنیم. دکتر عباس بازرگان استاد دانشگاه، آموزش و نقایص پژوهش را در دو جلد کتاب بررسی کرده است. نباید مقالات تکراری بنویسم. یکی از شروط اصلی ارتقا مرتبه استادی را نوشتن مقاله قرار دادند و متاسفانه برخی اساتید برای ترفیع سالانه و مرتبه، مقالاتی مینویسند که بهلحاظ پژوهشی دقت لازم را ندارند و در شیوهنامه دقت نشده است. البته که مجلات علمی و پژوهشی متعددی داریم و مقالات خوبی هم در آنها منتشر میشوند.
تمیمداری با این توضیح که باید با علم جدید دنیا آشنا شویم و بتوانیم از پیشرفتهترین تحقیقات دانشگاههای مختلف بهره ببریم، تصریح کرد: از همه مهمتر پژوهشهای ما زمانی موفق خواهند بود که به آموزش زبانهای خارجی در دانشگاهها بپردازیم. در دانشگاه این شرایط مهیا باشد تا زبانهای شرقی و غربی در آنجا تدریس شود. بدون زبان خارجی قادر نخواهیم بود به تحقیقات پیشرفته دست پیدا کنیم.
پژوهش محصول اندیشه است
صادق رشیدی نویسنده، مترجم و پژوهشگر مطالعات نظری هنر و ادبیات با این توضیح که پژوهش از درون جامعهای بر میخیزد که میاندیشد، گفت: پژوهش محصول اندیشه است نه سفارش یک کالا. تفکر، اولین خشت تحقیق است و تحقیق اندیشمندانه زمینه پیشرفت علم خواهد بود. پژوهش امروز در کشور ما یک کالا است و این کالاشدگی ناشی از چند مسئله است: اول طرح پیدا کنید و بیاورید، پول تزریق کنید درون دخل یک جایی به اسم پژوهشگاه، یا پژوهشکده یا یک مرکز مثلا تحقیقاتی. ببخشید، من بالاخره پژوهشگر هستم یا حامل سفارشات مادی شما؟ دوم مقاله بنویسید، درجه بگیرید برای ارتقای سازمانی و سوم کتاب بنویسید، مشهور شوید. این سه پارامتر مولفههای جایگاه تحقیق و علم در یک جامعه مصرفگراست که دوست دارد همه مقولات حتی ارزشی را روی میز معامله قرار دهد و برایش نرخ تعیین کند. عاقبت علم در چنین جامعهای، تولید کالایی علم و هدر دادن پول و وقت و کاغذ است.
او با بیان این که یادمان باشد بزرگترین دانشمندان جهان و نوابغ دنیا و حتی دانشمندان مسلمان، مبرا از این مسائل بودند، اظهارداشت: به همین دلیل آنها با تفکر و شناسایی مسئله و طرح پرسش درصدد گسترش دامنه دانش و اندیشه بودند. متاسفانه امروزه پژوهشگر بودن یک لفظ بسیار عامی است و ما بهراحتی به هر شخصی که قلمی به دست گرفته و چیزی مینویسد میگوییم پژوهشگر. البته ناگفته نماند که رسانههای ملی در این موضوع خیلی پیشگام هستند. در واقع امروز هر فردی که هویت شغلی مشخصی ندارد بهراحتی میتواند خودش را پژوهشگر معرفی کند؛ حالا بماند که خیلی از افراد خودشان را با القاب متعددی معرفی میکنند که هر کدام از این القاب برای خودش تخصصی است و نباید به راحتی اینها را در کنار هم عنوان کنیم. مثلا افرادی را داریم که میگویند من پژوهشگر، مترجم، مدرس، کارگردان، دراماتورژ، نویسنده و بازیگر هستم. مگر هر شخصی میتواند چند حرفه را به شکل حرفهای کنترل کند؟ بهنظرم این ردیف کردن عنوانها در کنار هم یعنی اینکه فرد در هیچکدام از این شاخهها آدم موفقی نبوده است. صرف اینکه نام ما توسط رسانهها مطرح شود و به شهرتی برسیم که لزوم موفقیت ما در این تخصصها نیست. به همین دلیل میگویم اول باید پژوهش را تعریف کنیم.
رشیدی با این توضیح که در واقع پژوهش یک تعریف بسیار کلی و کلاسیک دارد که همه میدانیم به معنای کوشش، کاوش و جستجو برای شناخت مثلا جهان است یا برای تبدیل کردن مجهولات به معلومات، ادامه داد: اما امروز تعاریف پژوهش هم متفاوت شده است بهخاطر تغییراتی که در حوزههای علمی، تغییراتی که در روشهای پژوهش ایجاد شده است و بهخاطر تغییراتی که در جهانبینی، نگرش ما و دانشگاههای دنیا نسبت به موضوع علم ایجاد شده است. اما میخواهم اینگونه بگویم که در نهایت پژوهش یعنی هر حوزه و مقولهای هدفی را دنبال میکند، هدف پژوهش هم تولید علم است. یعنی پژوهش میکنیم برای اینکه علم تولید کنیم. دانشهای نظری یک حوزه مشخص را توسعه بدهیم و آن را بارور کنیم. اما در کنار پژوهش یک مقولهای به نام آموزش داریم که هدف آموزش این است که دانشهای بارور شده را توزیع کند و به دیگران انتقال بدهد. وقتی استاد درس میدهد در واقع در حال انتقال و توزیع دانش است و در حال تولید دانش نیست. توجه داشته باشید دانشهایی که اساتید به دانشجویان انتقال میدهند نتیجه و محصول کار پژوهشگرانی است که در آن زمینه کار، تولید نظریه و علم کردهاند.
او با بیان این که مسئله پژوهش اساسا در هنر نقش قابل توجهی به دلایل مختلف سیستماتیک اداری دانشگاهی، آموزشی و در عین حال فردی و علمی ندارد، تصریح کرد: پژوهشهای حوزه هنر عموما در قالب نوعی مطالعات توصیفی و مطالعات تاریخی رقم خورده است و اگر هم در دهههای اخیر و حداقل در سالهای اخیر شما با طیفی از بهکارگیری نظریههای مختلف در پژوهشهای هنری مواجه هستید هم بسیار جای نقد دارد. چنانکه در واقع با کاربرد و تحمیل نظریههای دیگر رشتهها به حوزه هنر لزوما نمیتوان گفت تحقیق شما علمی است.
به گفته رشیدی، از نظر کمی در حوزه پژوهش واقعا پیشتاز هستیم و واقعا رشد قابل توجهی داشتیم در خیلی از دانشگاهها و رشتهها؛ ولی از نظر کیفی اینکه در چه مرحله ایستادهایم و در چه وضعیتی قرار داریم نیاز به یک بررسی دقیقتر و بهتر است بگوییم نیازمند یک پژوهش است تا مسئله کیفیت یا جایگاه کیفی پژوهشها سنجیده بشود.
او با بیان این که در کشور ما مسئله پژوهشی یک موضوع بروکراتیک است، ادامه داد: پژوهشگاهها اساسا پژوهشگر حرفهای ندارند و پژوهش وقتی در لابهلای ساختارهای اداری و سازمانی مورد تصمیمگیری قرار بگیرد، تبدیل به یک موضوع اداری، فرمایشی و تحریف شده میشود؛ عاری از اندیشه. و اگر در این کشور صحبت از کار پژوهشی دقیق داشته باشیم، پژوهشهایی که حرفی برای گفتن دارند، یا توفیقی بدست آوردهاند، نتیجه تحقیقات کاربردی در حوزههای متفاوت در واقع علوم و فنون است که کشور امروز با آنها بیشتر نیاز دارد در قلمرو هنر و رسانههای انتزاعیتر پژوهشهای ما چندان مفهوم پژوهشی ندارد. به دلیل این که دغدغه تحقیق علمی تحتتاثیر یک جبر تحمیلی از سوی سیستم اداری و ساختاری دانشگاه است که منجر به تولید انبوه از مقالهها و کتابهای بدون کیفیت میشود. کسی که دچار رکود علمی است اصلا نباید وارد دانشگاه شود. کسی که محقق واقعی است بدون نیاز به اجبار همواره در یک فرایند پویا و موثر در حال تولید دانش در قالب کتاب و یا مقاله است.