سرویس فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: احمدعلی راغب آهنگساز  و نوازنده انقلابی سه‌شنبه 18 آذرماه پس از تحمل یک‌ دوره 5 ساله بیماری سرطان از دنیا رفت. این چهره‌ مهم سرود و ترانه انقلاب اسلامی علاوه بر حضور فعال در عرصه موسیقی به نگارش کتاب نیز اهتمام داشت. او تاکنون بیش از 10 رمان، داستان کوتاه، بلند و هم‌چنین قطعات کوتاه ادبی و هایکو  نوشته‌ است. در این نوشتار مروری داریم بر کتاب‌های منتشر شده زنده‌یاد احمدعلی راغب.

کتاب "بانگ آزادی"

کتاب "بانگ آزادی" با زیر عنوان خاطرات شفاهی احمدعلی راغب توسط انتشارات راه‌یار در سال 1398 منتشر شده است.

این اثر با تحقیق مهدی چیت‌ساز، مرتضی قاضی و تدوین محسن صفایی‌فرد به عنوان چهارمین اثر مجموعه "تاریخ شفاهی جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی- سرودها و ترانه‌ها" به چاپ رسیده است.

کتاب دربرگیرنده ساعت‌ها مصاحبه با این‌چهره فرهنگی است که در سه محور گروه‌های سرود برجسته کشور، آهنگ‌سازان و خوانندگان انقلاب، و مدیران و تهیه‌کنندگان موسیقی انقلاب انجام شده‌اند.

"بانگ آزادی" به‌جز پیش‌گفتار ناشر و مقدمه، 6 فصل اصلی دارد که عناوین‌شان به‌ترتیب عبارت است از: "صدای دریا و جنگل"، "اینجا تهران، صدای ایران"، "صدا به اوج می‌رسد (1357_1359)"، "این صدا خاموش نمی‌شود"، "صداوسیمای پس از جنگ" و "جستارهایی پراکنده درباره مبانی و فلسفه موسیقی". پس از این‌فصول، منابع و ماخذ کتاب و سپس هفتمین فصل آن با عنوان "پیوست" آمده که شامل این‌بخش‌ها می‌شود: مطبوعات، متن شعرها سرودها و ترانه‌ها، آلبوم‌ها، کتاب‌ها،‌ تقدیرنامه‌ها، آلبوم عکس و اعلام.

"صندلی لهستانی"

کتاب "صندلی لهستانی" داستانی به قلم راغب است که در سال 1387 از سوی نشر قائن نشر یافت.

داستان احمد پسر قهوه‌چی‌ای در بندر انزلی است. در خانه آن‌ها یک صندلی وجود دارد که همیشه با پارچه سفید گلدوزی شده‌ای پوشانده شده است. هیچ‌کس از اعضای خانواده‌ حق نشستن بر بروی صندلی را ندارد. مادر این صندلی را صندلی لهستانی می‌نامد و این صندلی برای او اهمیت خاصی دارد. احمد بسیار کنجکاو است که درباره این صندلی، اطلاعاتی به دست آورد؛ اما مادرش از صحبت درباره آن شانه خالی می‌کند. سرانجام احمد سعی می‌کند از عمو "لوسمان" که در قهوه‌خانه پدرش کار می‌کرد، داستان صندلی لهستانی و کت لهستانی پدرش را بشنود. اما او هم فقط خاطراتی درباره لهستانی‌ها و مهاجرت آن‌ها در زمان جنگ جهانی دوم به شهرهای شمالی ایران به او می‌گوید. احمد تمام فکرش مشغول صندلی لهستانی و علت اهمیت آن برای مادر و پدرش است. او در ذهنش لهستانی‌های مهاجر را می‌بیند که احتیاج به کمک دارند و بچه‌های آن‌ها بر اثر گرسنگی و سرما از بین می‌روند.

"زنگ‌ها و درنگ‌ها"

کتاب دیگر این هنرمند "زنگ‌ها و درنگ‌ها" با زیر عنوان تاملاتی در زندگی و عشق، نام دارد. این کتاب شعر با مقدمه محمدرضا ترکی توسط انتشارات هنر رسانه اردیبهشت در سال 1390 منتشر شده است.

در بخشی از مقدمه کتاب آمده است: "آفریننده "زنگ‌ها و درنگ‌ها" بی‌شک از زمره هنرمندانی است که احساس و زیبایی هنر را با درنگ و تامل فرهنگ در آمیخته‌اند. او در کنار حظ رشک‌انگیزی که از هنر دارد، آراسته به فضیلت ادب و فرهنگ نیز هست و در کنار همه این‌ها از انسانیتی والا برخورداراست که گوهره کمال و مردمی است. هنر و تکنیک و فرهنگ در دست کسی که از انسانیتی والا برخوردار نیست، بیش از هر چیز دیگر ابزار نفسانیت و مایه غرور و فریفتگی به خویشتن است و اگر به دست نااهلان بیفتد چراغی می‌شود برای ربودن کالای برگزیده‌تر در دستان طراران و حرامیان یا در خدمت آنان! استاد راغب، نوازنده و آهنگسازی است چیره دست که به ویژه در عرصه هنر آیینی آثار بسیار ارجمندی آفریده است. نقش ایشان در موسیقی سال‌های جنگ و تصنیف آثاری که در آن سال‌ها در دل سنگرها ورد زبان مدافعان میهن اسلامی بود هرگز از یادها نخواهد رفت. با این همه، درخشش شخصیت هنری استاد راغب نباید ما را از بعد ادبی ایشان غافل کند. ایشان نویسندگی را از سال های آغازین دهه پنجاه با انتشار داستان‌های کوتاه متعدد و در سال‌های بعد با نگارش داستان‌های بلند و چندین رمان که بخشی از آن‌ها هنوز به زیور طبع آراسته نشده ادامه داده‌اند. اما آنچه در این مجموعه آمده اغلب کوته نگاره‌هایی است حاصل درنگ‌های نویسنده آن در عرصه‌های گونه گون اندیشه و احساس".