سرویس فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: مصطفی مردانی از آن دسته نویسنده‌هایی است که فعالیت زیادی در فضای مجازی دارند. با او در مورد مدیریت زمان برای نوشتن و حضور در فعالیت مجازی گفت‌وگویی داشتیم.

 

به نظر شما نویسنده‌ها چقدر می‌توانند در فضای مجازی فعالیت داشته باشند؟

ابزارهای مدرن هر چه قدر که ارتباط و پیشرفت را ساده‌تر کرده باشند ولی کار نویسنده را سخت‌تر کرده‌اند. درگیر شدن با فضای مجازی، شبکه‌های اجتماعی و ارتباط‌هایی که از این طریق شکل می‌گیرند ممکن است لحظه ساختن را از نویسنده بگیرد. همان لحظه‌ای که به سکوت و چیدن کلمه‌ها کنار همدیگر می‌رسد. اما روز به روز از این لحظه دورتر می‌شویم. چه کسی و چه چیزی ما را به این لحظه برمی‌گرداند؟ سکوت و خلوت. جایی که صدای ذهن‌مان را راحت‌تر بشنویم. این‌که صدای گوشی را قطع کنیم، اینترنت را ببندیم و حداقل یک ساعت کلمات را بسازیم، روایت را به جریان بی‌اندازیم و مسیری که ساخته‌ایم را جلو ببریم. همه‌ این‌ها نیازمند لحظه‌ ساختن هستند.

شما که خودتان فعالیت زیادی در شبکه‌های اجتماعی دارید چگونه این مسیر را مدیریت می‌کنید؟

بله، من از آن دسته افرادی هستم که فعالیت زیادی در فضای مجازی دارم. اما برای این فعالیت، زمان‌بندی در نظر گرفتم. در کنار آن فضای کشف خودم را هم ترسیم کردم. به این نتیجه رسیدم که اگر این دو را از هم جدا نکنم، زندگی نویسندگی خودم را از دست می‌دهم. این تجربیات را صفحه به صفحه نوشتم تا روزی برسد که تمرکز نوشتن به همه نویسنده‌ها برگردد. تا روزی برسد که روزهای تلخ ننوشتن و خسته شدن را از بقیه بگیرد. اما هر چه قدر هم که نویسنده باهوش و توانمندی باشیم، نیاز داریم که در یک زمان مشخص بنویسیم و این زمان مشخص را هیچ صدایی، تصویری و هیچ مشکلی بر هم نزند.

این فضا را چه‌طور بسازیم؟ شما که بین این دو مقوله تا حدی تعادل ایجاد کرده‌اید، چه توصیه‌هایی دارید؟ اشاره کردید در مورد آن کتابی هم در دست نوشتن دارید.

واقعا بخش زیادی از این سوال‌ها را در کتاب "تمرکز نوشتن" گفته‌ام. اما اگر بخواهم خلاصه بگویم، خودم ساعت‌های خاصی از شبانه روز را برای نوشتن شخصی کنار گذاشته‌ام. بعضی‌ها صبح‌ها راحت‌ترند و انرژی بیشتری دارند. بعضی‌ها ظهرها و برخی عصر به بعد تازه جان می‌گیرند. این‌ها البته کمی هم به فیزیولوژیک هم برمی‌گردند. کسانی که دیرتر به جوش و خروش می‌آیند، همیشه این شکلی بوده‌اند و برعکس. فقط برای موفقیت لازم است که زمان خودشان را پیدا کنند. زمانی که بیشترین میزان آرامش ذهنی و خلاقیت را دارند.

راه‌حل پیدا کردن این زمان چیست؟ زمانی که به قول شما "لحظه‌ ساختن است".

راه‌حلی که در کتاب هم به آن اشاره کردم این است که وقت‌های کوتاه را بدزدید.  می‌گویم دزدیدن به این دلیل که از شکار کردن گذشته است. برای شکار کردن معمولا در کمین می‌نشینیم و فرصت را پیدا می‌کنیم؛ اما برای دزدیدن باید در لحظه تصمیم بگیریم و انجام بدهیم. باید وقت بدزدیم. هر لحظه که احساس کردیم کمی فرصت هست، شروع به نوشتن کنیم. با هر ابزاری که جلوی دست‌مان است باید این کار صورت بگیرد. چه لپ‌تاپ باشد، چه گوشی، چه حتی چند برگه کاغذ. هیچ فرقی نمی‌کند. هر وقت که احساس کردیم واقعا به زمان بیشتری نیاز داریم که در آن لحظه بنویسیم، مسلما نزدیک به زمانی است که انرژی بیشتری داریم. در زمان‌هایی که برای ما نیستند، دوست داریم که زودتر این 5- 10 دقیقه‌ای که تعیین کردیم، تمام شود و اصلا به این معنی نیست که نوشتن را دوست نداریم بلکه دقیقا به این معنا است که زمان ما برای نوشتن نیست.

اگر هیچ زمانی مناسب نبود چه کاری باید انجام داد؟ اگر مدام زمان دزدیدیم و به جایی نرسیدیم چطور؟ آن وقت یعنی نویسنده نمی‌شویم؟

شخصی که شروع می‌کند به زمان دزدیدن، باید صبور هم باشد. درست مثل ورزشکاری که ورزش دوست دارد، اما خستگی بعد از ورزش را نمی‌تواند تحمل کند. آن بدن‌دردی که بعد از ورزش به سراغ‌مان می‌آید، بخشی از مسیر ساختن بدن ما است. نویسندگی هم همین است باید صبور باشیم. قبل از هر چیزی، باید میل خاموش شده به نوشتن را روشن کنیم. پیدا کردن زمان مرحله بعدی است. مثل کسی که ورزش را دوست دارد، علاقه هم دارد که بدن متناسبی داشته باشد اما چون مدت‌ها است این کار را نکرده، تصورش این است که تمایلی هم ندارد. وگرنه نوشتن، مثل ورزش کردن در خون و ذهن همه است فقط باید این تمایل را روشن کرد و به آن پر و بال داد.

در مورد روشن کردن میل نوشتن هم صحبتی دارید؟

جواب آن بسیار ساده است. فقط انجامش بدهید. بدون این‌که فکر کنید دوست دارید یا نه. به مرور فراموش می‌کنیم که نوشتن برای‌مان سخت بوده است.