سرویس فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: محمدرضا یوسفی نویسنده، با این توضیح که ادبیات کودک و نوجوان یک مشکل اساسی و بنیادی دارد و آن بار سنگین دولتی بودن است به هنرآنلاین گفت: قبل از انقلاب ناشرانی داشتیم که با دولت کاری نداشتند و کتاب بدست مخاطب واقعی خود میرسید. بعد از انقلاب، عامل دولتی در این رابطه ظهور پیدا کرد و آنچنان قدرتمند است که بخش خصوصی هم مطیعی از دولت شده. در نتیجه رقابتی که قبلا در نوشتن وجود داشت را دیگر شاهد نیستیم و ادبیات سفارشی شده است. سپس با مشکل بسیار سنگین و عجیبتری روبرو شدیم که سلطه این پدیده بر بازار توزیع است.
او با تاکید بر اینکه با از بین رفتن رقابت بهویژه در حوزه تالیف، نویسندهها همسان میشوند، افزود: در نهایت وقتی ساختار ادبیات کودک بررسی میشود به یک مکاتب و ژانرهای مسلط پی میبریم که طیف وسیعی به ادبیات رمانتیک و ملودرام در عرصه کودک و نوجوان گرایش دارند آن هم در قالب مجموعه چند جلدی؛ چون خریدار آن نهادهای دولتی هستند. عرصه برای نویسنده خلاق که میخواهد به ادبیات و کودک فکر کند تنگ میشود و آرام آرام مخاطب را از دست میدهد. خلاقیت نویسنده نیز از بین میرود و تمایل به سمت ترجمه بیشتر میشود چون فضای بازتری دارد.
یوسفی با بیان اینکه نسل جوانی که امروز وارد عرصه ادبیات کودک میشود مانند جوانان دهه 60-70 نیستند که ایدئولوژیهای گوناگون در سیطره داشتند، ادامه داد: نسل جوان امروز با اینترنت و افسانههای مجازی و جمعی بزرگ شده است. وقتی میخواهد اثری خلق کند و وارد میدان شود میبیند اگر رمانی بنویسد که دولت علاقه دارد و راحت به چاپ میرسد به این سمت حرکت میکند چون میداند برای نشر یک اثر خلاقه باید دنبال ناشر بدود. متاسفانه این روند را طی چهل سال به اشکال گوناگون تجربه کردم. پس کمبود کتاب ماندگار ناشی از نبود خلاقیت است. نویسنده جوان با عشق و علاقه جلو میآید به محض این که وارد گود میشود جذب بخش دولتی یا در تلویزیون یا نشر سفارشی میشود چون همانگونه که اشاره شد راحتتر میتواند با شرایط کنار بیاید و اثرش را چاپ کند. نفس نویسنده خلاق نیز که امکان چاپ و رسانهای ندارد بریده میشود.
او با این توضیح که خانواده باید کتابخوان باشد تا فرزند نیز تاثیر بگیرد، اظهار داشت: معمولا والدین کتابخوان میدانند برای فرزند خود چه کتاب خوبی بخرند و به نیاز کودک واقف هستند. چون عمده خانوادهها مشکلی که دارند به کتاب به عنوان یک رسانه آموزشی نگاه میکنند برای همین شاهد نشر کتابهای مهارتی هستیم. البته که هر داستانی نیز در جبر خود مهارتآموزی دارد و مخاطب را با حقیقت، فلسفه، اندیشه و رفتاری آشنا میکند. بهنظرم رئالیسم اساسا در حوزه ادبیات کودک و نوجوان بستر پرتاب مخاطب به سمت کتاب است بعد فانتزی و رمانتیسم.
یوسفی با اظهار تاسف از این که دانشگاهها ادبیات کودک را به رسمیت نشناختند، گفت: دانشگاههای معدودی که ادبیات کودک تدریس میکنند که از منظر روانشناسی ادبیات کودک است نه ادبیات محض. در واقع بیشتر شناخت روانشناسانه به ادبیات کودک دارند تا ادبی و هنری.