سرویس فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: حمیدرضا شاهآبادی نویسنده و مدیر انتشارات مدرسه، با این توضیح که یکسری ویژگیها در ادبیات کودک وجود دارد که هم نقطه قوت محسوب میشود و هم نقطه ضعف به هنرآنلاین گفت: از جمله نقاط قوت میتوان به بازار خوبی که برای کتاب کودک وجود دارد اشاره کرد. کشوری داریم که قشر کودک و نوجوان از نظر تعداد جمعیتی قابل ملاحظه است، اگرچه آن رشدی که مدنظر بوده صورت نگرفته و این آمار رو به کاهش است ولی بخش مهمی از جمعیت را قشر کودک و نوجوان تشکیل میدهند.
او با بیان اینکه از طرفی خانوادههای طبقه متوسط معمولا به خرید کتاب برای بچهها توجه دارند، ادامه داد: والدین حداقل پیش از رفتن بچهها به مدرسه و تقریبا تا دوران متوسطه احساس میکنند کتاب غیر درسی میتواند برای آنها مفید باشد. هر چند این حس در مقاطع بالاتر کمتر میشود به این بهانه که ممکن است کتاب غیر درسی جلوی درس خواندن را بگیرد و کمتر سراغ خرید کتاب داستانی میروند. به همین دلیل جمعیت گروه سنی هر چقدر پایینتر است شمارگان کتاب مربوط به آن گروه سنی بالاتر است. پس این نقطه قوتی است که بازار خوبی داریم در عین حال این نقطه قوت تبدیل به نقطه ضعف میشود چون عده زیادی به دلیل وجود این بازار خوب سعی میکنند از آن صرفا بهره مادی ببرند. چون این بازار آمادگی دارد افراد زیادی تصمیم میگیرند وارد آن شوند که الزاما از صلاحیت لازم برخوردار نیستند. توانایی و شناخت کافی ندارند. با همین هدف به کتابسازی رو میآورند. نتیجه این میشود که در طول سال عناوین بالایی کتاب برای بچهها منتشر میشود. بخش مهمی از این متون کیفیت لازم را ندارند و اگر کودکان و نوجوانان در اولین تجربههای کتابخوانی با این آثار مواجه شوند متاسفانه ممکن است از مطالعه دلزده شوند و دیگر سراغ کتاب نروند.
این پژوهشگر تاریخ با این توضیح که برخی از کتابها میتوانند موجب بدفهمی در کودکان و نوجوانان شوند، افزود: حتی برخی متون پاسخهای غلط به پرسشهای مهم بچهها میدهند. وقتی تعداد این نوع کتابها زیاد میشود عملا الگوی میشود برای گروهی از نویسندگان و شاعرانی که ادبیات کودک و نوجوان را با این نوع آثار شناختند و شروع میکنند به خلق آثار مشابه. کنار آمدن با آنها بسیار سخت است چون وقتی به آنها گفته شود کتابی که نوشتند مناسب نیست میتوانند همزمان دهها کتاب معرفی کنند که به همین شکل نگارش یافتند و بخش مهمی از بازار کتاب کودک و نوجوان را تشکیل دادند. باید بهگونهای عمل کنیم که به جای بالا بردن تعداد عناوین کتابهای منتشر شده شمارگان کتابهای خوب را بالا ببریم. سعی کنیم کتاب مناسب را بهتر بدست خانوادهها، کودکان و نوجوانان برسانیم. همچنین برنامههایی برای معرفی کتاب به خانوادهها داشته باشیم.
شاهآبادی در پاسخ به این پرسش که آیا شناسهای برای انتخاب کتاب مناسب وجود دارد، اظهارداشت: متاسفانه شناسهای وجود ندارد. همه کتابها میتوانند مجوز بگیرند و منتشر شوند. بعد از انتشار هیچ تفاوتی بین کتابها از نظر کیفی وجود ندارد. برخی از نهاد و مجموعهها سالیانه دست به انتشار فهرست کتابهای مناسب میزنند ولی آیا این فهرست بدست همه میرسد یا نه؟ سئوال بسیار مهمی است. لازم است نهادی وجود داشته باشد کتابهای خوب را شناسایی کند و به آنها نشان اعتبار بدهد. تا مردم کتاب خوب را بهتر و سریعتر بشناسند.