سرویس فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: شهرام شفیعی نویسنده و طنزپرداز، با این توضیح که مهمترین مسئلهای که در ادبیات کودک و نوجوان باید به آن پرداخت اصطلاح "سرطان کتاب کودک" است که قبلا به کار بردم و درباره آن نوشتم به هنرآنلاین گفت: سرطان کتاب کودک به این معنا است که نوعی تکثیر و انتشار بیرویه عنوان تالیف و ترجمه داریم. همه دست به دست هم دادیم و هر کدام نقشی در این پازل سرطانی ایفا میکنیم. نویسندهها و مترجمان میخواهند به تعداد عناوین کتابهای خود اضافه کنند. از طرفی چون کتاب کودک درآمد زیادی ندارد با تولید بیشتر میخواهند کمکی به معیشت خود کنند. ناشران نیز به همین ترتیب سعی دارند تعداد عناوین کتابها را افزایش دهند و برخی هر ماه عنوان جدیدی دارند. شاید فکر میکنند شانس آنها با نشر کتاب جدیدی اتفاق بیفتد.
او با بیان اینکه مروجان کتاب نیز دائما در پی معرفی آثار جدید و به روز هستند تا به وظیفه خود عمل کنند، ادامه داد: حتی جشنوارهها به دلیل این که فصلبندی سالانه، 6 ماه و ماهانه دارند دنبال کتاب جدید میروند. در نتیجه همه سعی دارند کتاب جدید منتشر کنند. این وسط چیزی که اضافه نمیشود خواننده است.
نویسنده مجموعه "قصههای من و بچههام" افزود: جامعه آماری خوانندگان کتاب کودک از دیدگاه من خانوادهها هستند چون از طریق خانوادهها آنها را شمارش میکنم نه خود بچهها. مخاطب کتاب کودک و نوجوان خانواده است. تعداد این خانوادهها در کشور محدود است ولی برای این جامعه آماری محدود مدام کتاب جدید منتشر میشود به جای آنکه جامعه آماری خوانندگان گسترش پیدا کند. این جامعه توان خرید دارد و بسیاری از کتابها خریداری میشود ولی خوانده نمیشود.
او با تاکید بر اینکه همگی دست به دست هم مرتکب اشتباه بزرگی هستیم، تصریح کرد: تلاشی برای ارائه و توزیع این کتابها نمیشود و به دنبال کتابهایی که خوانندگان بیشتری داشته باشند، نیستیم. آثاری که به همدیگر معرفی کنیم و در نسلهای مختلف خوانندگان، توالی پیدا کند یعنی کتابهای ماندگار. آثاری که چندین بار تجدید چاپ شوند و جذاب باشند. کتابهای بالینی که شخصیتهای آن در خانوادهها جا بیفتند و شناخته شوند. نسلهای مختلف از مادربزرگ تا نوه خانواده آن را خوانده باشند. بچهها از جملات آن یاد بگیرند. دارد یادمان میرود باید چنین آثار خلاقی بنویسیم. کتابها نشر مییابند و ناپدید میشوند شاید حتی برخی از آنها جایزه هم گرفته باشند. یک نوع انحراف جمعی میبینم که هر کدام در آن نقشی داریم.
شفیعی با این توضیح که باید کتابهای خوب همچنان معرفی شوند، گفت: اگر صفحات معرفی کتاب مجلات و فضای مجازی نیز سراغ کتابهای قدیمی بروند اشکالی ندارد. کتاب خوب لازم است بارها معرفی شود چون هنوز مخاطب دارد. حتی باید جشنوارههایی داشته باشیم که کتابها را بدون در نظر گرفتن زمان انتشار بررسی کنند. چنین انتخابی را حدود یک سال است با عنوان "نشان خورشید" راهاندازی کردیم. موسسه مردم نهاد با عنوان "معاک" که از طریق کارشناسانی در سراسر کشور به کتابهای که سه ویژگی مفید، جذاب و پرکاربرد را داشته باشند، جایزه میدهیم.
او با بیان این که نمیدانم استراتژدی ناشران چیست چون تولید انبوه حتی توجیه اقتصادی ندارد با هزینهای که صرف میشود، افزود: دید و اساس ذهنی نشر باید این باشد که کتابهای ماندگار منتشر کند. کتاب ماندگار عنوان عجیب، غریب و فاخر نیست بلکه حتی ممکن است کتابهایی که صرفا جنبه سرگرم کننده داشته باشند را نیز دربربگیرد. ژانر، طبقهبندی مختلف و امکان تجدید چاپ و باز طراحی داشته باشند. از این نوع کتابها کم داریم و در جامعه رسمی ادبیات کودک و نوجوان هم کمتر دیده میشوند. متاسفانه گویی نو کردن ویترین مهمتر از جنس باکیفیت شده است.
شفیعی با تاکید بر اینکه سرطان کتاب کودک بیماری است که باید مراقب آن باشیم ولی در 50 سال اخیر اتفاقات خوبی را شاهد بودیم، اظهار داشت: شناخت خانوادهها از کتابهای حوزه کودک و نوجوان نسبت به 20 سال پیش خیلی بیشتر شده است. مروجان و فعالان کتاب، بخش مثبت وجود جشنوارهها، حضور نویسندههای خوب قابل قیاس با گذشته نیست ولی برای جلو رفتن باید مشکلات و ایرادها را دید.