سرویس فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: حضرت امام علی بنالحسین بن علی بن ابیطالب (علیه السلام) چهارمین امام شیعیان، مشهور و ملقب به "امام سجاد" و "امام زینالعابدین" فرزند امام حسین (ع) و مادر بزرگوارشان حضرت شهربانو (س) دختر یزدگرد سوم پادشاه ساسانی هستند.
کنیه امام چهارم شیعیان، ابوالحسن، ابوالحسین، ابومحمد و ابوعبداللّه و القاب ایشان، زینالعابدین، سیدالساجدین، سجاد، هاشمی، علوی، مدنی، قرشی، علیاکبر است. امام سجاد(ع) در زمان خویش به نامهای "علیالخیر"، "علیالاصغر" و "علیالعابد" شهرت داشتند.
ایشان در واقعه جانگداز کربلا حضور داشتند ولی به علت بیماری و تب شدید با تمام اصراری که داشتند پدر بزرگوارشان اجازه جنگ به امام زینالعابدین(ع) را ندادند زیرا که جهاد از بیمار برداشته شده است. پس از این بیماری، تمام عمر ایشان به مبارزه و خدمت به خلق، عبادت و مناجات با حق سپری شد. بنابر روایات شیعه، امام سجاد (ع) به دستور ولید بن عبدالملک در سن 57 سالگی در مدینه با سم به شهادت رسیدند.
واقعه کربلا با همه ابعاد عظیم و بیمانند پر از شور حماسی و ایمان خالص در عصر روز عاشورا ظاهرا به پایان آمد، اما ماموریت حضرت سجاد (ع) و زینب کبری (س) از آن زمان آغاز شد. آنچه در حادثه کربلا بدان نیاز بود، بهرهبرداری از این قیام و حماسه بینظیر و نشر پیام شهادت امام حسین (ع) بود که حضرت سجاد (ع) در ضمن اسارت با عمهاش زینب( ع) آن را با شجاعت، شهامت و قدرت بینظیر در جهان فریاد کردند.
کتاب "صحیفه سجادیه"، مجموعهای از دعاها و مناجات امام زینالعابدین علی بن الحسین (ع) است. این کتاب اگرچه در موضوع دعا و نیایش است، ولی شامل بسیاری از حقایق علوم، معارف اسلامی و عرفانی، قوانین و احکام شرعی، مسایل حساس سیاسی و اجتماعی، تربیتی و اخلاقی است که در شکل و قالب دعا امام سجاد (ع) به آنها اشاره کرده است. این کتاب که پس از قرآن و نهجالبلاغه مهمترین میراث مکتوب شیعه به حساب میآید، به نامهای خواهر قرآن و "انجیل اهل بیت" نیز مشهور است. صحیفه نیز مانند قرآن و نهجالبلاغه از نظر فصاحت و بلاغت مورد توجه قرار گرفته است.
همچنین دعای "ابوحمزه ثمالی" را امام زینالعابدین(ع) در سحرهای ماه رمضان میخواند و ابوحمزه ثمالی از آن حضرت نقل کرده است. "زیارت امینالله" نیز زیارتنامهای است که امام سجاد(ع) هنگام زیارت مزار حضرت علی(ع) خوانده است.
گنجینه مخطوطات کتابخانه مرکزی آستان قدس رضوی نیز بیش از 340 نسخه خطی با محوریت امام زینالعابدین (ع) را در خود جای داده است. ادعیه روایت شده از امام سجاد (ع)، صحیفه سجادیه و شرح و ترجمه و حاشیه آن بخشی از این آثار را تشکیل میدهد. این آثار از جهت قدمت، خط و کار تذهیب هنرمندان ممتاز، از نفاست ویژهای برخوردار هستند.
قرآن دستنویس منسوب به دستخط امام سجاد (ع) نفیسترین اثر این مجموعه است. در این مصحف شریف، سورههای بقره تا ناس در 361 ورق پوست در اندازه 32 در 20 سانتیمتر به خط کوفی 16 سطری کتابت شده است. در برگ آخر این نسخه شریف، ترقیمه "کتبه المنتظر بوعده علی بنالحسین بن علیبنابیطالب" کتابت شده است.
قدیمیترین نسخه خطی صحیفه سجادیه به کتابت 416 قمری، کاملترین نسخههای صحیفه و کوچکترین صحیفه موجود در جهان که در ابعاد 9.5 در 7 سانتیمتر بر روی پوست، به خط نسخ غبار به شکل کتابی هشت ضلعی در 50 برگ کتابت شده، بخشی از نفیسترین نسخههای این مجموعه است. نسخهای از "مناجات خمسعشر" که از زبان امام سجاد (ع) روایت شده، دعای "جوشن کبیر" به روایت حضرت به کتابت قرن 13 هجری، "دعای خضر" به کتابت خط نسخ در قرن یازدهم هجری و نسخهای از "مناجات انجیلیه" نیز از دیگر نسخ موجود در این گنجینه است.
کتابهای متعددی با محوریت زندگی امام چهارم شیعیان نوشته و منتشر شده است. همچنین شاعران آیینی در اشعاری به سوگواری شهادت امام سجاد (ع) پرداختند.
معرفی 10 عنوان کتاب که با محوریت زندگی امام سجاد (ع) و صحیفه سجادیه نوشته و منتشر شده است:
1- "در مکتب پیشوای ساجدان امام علی بن الحسین علیهما السلام" علی قائمیامیری، انتشارات پیام قدس
2- "امام سجاد علیه السلام" جمال نیایشگران، احمد ترابی، (تحقیق از گروه تاریخ اسلام بنیاد پژوهشهای اسلامی)، مشهد، آستان قدس رضوی، بنیاد پژوهشهای اسلامی
3- "بررسی نقش امام سجاد علیه السلام در رهبری شیعه پس از واقعه کربلا" محسن رنجبر، دفتر نشر معارف
4- "زندگانی علی بن الحسین علیهما السلام" سید جعفر شهیدی، دفتر نشر فرهنگ اسلامی
5- "پیشوای چهارم: حضرت امام سجاد علیه السلام" هیات تحریریه موسسه اصول دین، موسسه در راه حق
6-"امام سجاد علیه السلام الگوی زندگی" حبیب الله احمدی، انتشارات فاطیما
7- "صحیفه سجادیه موضوعی" محسن غرویان، دفتر نشر معارف
8- "شرح ادبی صحیفه سجادیه"حسین حدیدی، انتشارات علمی بنیادی
9- "شرح روان صحیفه سجادیه" سیده صدیقه صاحبکار و راضیه رضایی ویراستار، انتشارات دامینه، واسع
10- "صحیفه سجادیه" مترجم: عبدالحمید آیتی، انتشارات سروش
شاعران آیینی در اشعاری به سوگ شهادت امام سجاد(ع) پرداختند؛ نمونههای از این اشعار:
از سرور هر دو عالم نزد ما غم بهتر است
گریه بر تو از نماز نیمه شب هم بهتر است
واقعا اشک براى روضه چیز دیگرى است
در سلوک ما فرات از آب زمزم بهتر است
گریههایم را بگیری بیگمان دق میکنم
مردن از دنیاى بیگریه برایم بهتر است
در جواب اینکه شان گریه کنهای تو چیست
از برای این سوال "الله اعلم" بهتر است
هر که به جایی رسید از نوکری تو رسید
نوکری تو ز آقایی عالم بهتر است
نوحه دم دادیم و با این دم مسیحا دم شدیم
از دم روح القدس والله این دم بهتر است
یازده ماه از خدا ماه شما را خواستیم
از تمام ماهها ماه محرم بهتر است
انبیا در آخر خط میشوند عبدالحسین
آخر این راه از آغاز آن هم بهتر است
رتبه پیرغلامان تو نزد فاطمه است
چون غلامی شما با قامت خم بهتر است
گر به زیر ناودان کعبه هم باشم ولی
معتقد هستم که باشم زیر پرچم بهتر است
علیرضا برنا
کوچههای مدینه و بوی زخمهای تنی که میآید
چشمهای سپید یعقوب و بوی پیراهنی که میآید
مرد سجادهای که درک نکرد هیچ کس آیه مقامش را
در هیاهوی شهر کوفه نداد هیچ کس پاسخ سلامش را
تا عزاداریش شروع شود دیدن شیرخوارهای کافیست
تا صدایش به گوش ما برسد دیدن گوشوارهای کافیست
وقت افطار کردنش هر شب تا که چشمش به آب میافتاد
تشنگی ضریح لبهایش یاد طفل رباب میافتاد
من نمیدانم این که خاکستر چه به روز سر امام آورد
زیر زنجیر پیکر زردش معجزه بود اگر دوام آورد
گیرم از دست کوفه راحت شد سنگ طفلان شام را چه کند؟
گیرم از دست کوچه سنگ نخورد مردم پشت بام را چه کند؟
تا که این مرد قافله زندهست حرفی از طفل کاروان نزنید
پیش این مرد گریه، جان حسین حرفی از چوب خیزران نزنید
علیاکبر لطیفیان
ابر خون خیمه زده بر سر چشمتر من
هرگز ای کاش نمیزاد مرا مادر من
آه، ای زهر خیال جگرم راحت شد
هرچه فکرش بکنی آمده عمری سر من
مگر اینکه تو فقط اشک مرا پاک کنی
شدی ای زهر امید نفس آخر من
پای درد دل چشمانتر من بنشین
در حسینیهی گرم جگر من بنشین
جگرم محفل روضه است، کجایی ای زهر
لختههایش گل روضه است، کجایی ای زهر
مقتل مستند کرب و بلا را بشنو
مرثیه نامهی مردان خدا را بشنو
کربلا، ظهر دهم، آخر حج، قربان بود
عید قربان که نه، روز خوش سلاخان بود
میهمان آمد و دعوت به ستیزش کردند
خرد نه، تکه نه، ای وای که ریزش کردند
به روی خاک کشیدند دلاورها را
درهم آن روز شکستند برادرها را
پدران و پسران را که به خون آغشتند
شعله سوزاند تن مادر و دخترها را
دیدم از دست علمدار علم افتاده
در عوض باد برافراشته معجرها را
چه بلایی به سر قافله میآوردند
محض اطفال حرم سلسله میآوردند
خیمهها را به چه وضعی همه غارت کردند
چقدر بر حرم الله جسارت کردند
پنجهها وا شد و بر حلقه موها پیچید
تازیانه چقدر دور گلوها پیچید
آبله آمد و طاقت ز کف پاها رفت
گوشها پاره شد و هدیهی باباها رفت
نه دگر چادر و پوشیه سر زنها ماند
و نه پیراهن پاره شده، بر تنها ماند
نیزه میرفت ولی سنگ پران میآمد
شمر میرفت ولی اسب دوان میآمد
کوفه رفتیم کسی تیغ روی ما نکشید
پشت سر در عوضش زخم زبان میآمد
وقت رد صدقه از جلوی آل رسول
در غل و جامعه، جان بر لبمان میآمد
جلوی محمل زینب که صدای قرآن
با طنین ملکوتی ز سنان میآمد
عمه فهمید شب قبل کجا بوده حسین
بس که از جانب نیزه بوی نان میآمد
آه، از شام چه گویم که کسی کم نگذاشت
پی آزار حرم پیر و جوان میآمد
دیدم از دور میان گذر قوم یهود
سنگ در دست، زنی، با هیجان میآمد
گفتم از جای شلوغی نبرید و بردند
جمعیت خنده به لب رقصکنان میآمد
میکشاندند نوامیس علی را در شام
به همان کوچه که هی چشم چران میآمد
کف بازار کجا؟ دختر زهرا ... ای داد
بزم عیاش کجا؟ زینب کبری ... ای داد
قصهی مجلس اشرار بماند ...کافیست
خیزران و دهن یار بماند ... کافیست
قصهی گوشهی ویرانه بماند ...کافیست
شب و جا ماندن دردانه بماند ...کافیست
راحتم ساز و از این زجر در آور ای زهر
این چهل سال عزا را به سر آور ای زهر
علی صالحی
غمگینتر از پاییزم و ابر بهارم
از من گرفته کربلا دار و ندارم
ماندم تک و تنها در این شهر مدینه
رفتهست دیگر دلخوشی از روزگارم
قلب زمین و آسمانها تا قیامت
میسوزد از این گریه یعقوب وارم
خواب از دو چشم بیقرار من گرفته
نیزه نشینی همه ایل و تبارم
بزم شراب و خیزران، اشک سکینه
سی سال از این غصهها شب زنده دارم
سی سال این پیراهن خونی بابا
برده تمام صبر قلب بیقرارم
سوغاتی ویرانه دلگیر شام است
لرزیدن در لحظههای احتضارم
تنها به جرم گریه بر سالار زینب
روزی بدون سایبان گردد مزارم
محمدحسین رحیمیان
داغی نشانده بر جگرت، یاد کربلا
خون میرود ز چشمترت، یاد کربلا
زینب، سکینه، گریه و طفل رباب و آب
میآورند در نظرت، یاد کربلا
با زخمی از تسلی زنجیر سلسله
مانده به روی بال و پرت، یاد کربلا
با خطبههای بیبدلت زنده کردهای
در لحظه لحظهی سفرت، یاد کربلا
از قتل صبر روضه بخوان ای امام صبر
با سوز آه شعله ورت، یاد کربلا
از سجدههای لشکر شمشیر و نیزهها
از خنجر و سر پدرت، یاد کربلا
از لحظهای که غارت خیمه شروع شد
آتش گرفت دور و برت، یاد کربلا
تا صبح حشر ضامن این دین و پرچم است
یاد محرم و صفرت، یاد کربلا
این جلوههای اشک عزا در صحیفه است
یاد خدا، شب و سحرت، یاد کربلا
محمدرضا رضایی
کاش این غصهها امان بدهند
به صدایم کمی دهان بدهند
تا غمم را بگویم امشب، اگر
اشکها فرصت بیان بدهند
چقدر سخت میشود حس کرد
که سری را به این و آن بدهند
در دلت هی تکان بیندازند
نیزه را دائما تکان بدهند
غصهات را زیادتر بکنند
عمهات را به هم نشان بدهند
و برای نظارهی اسرا
مردم شهر را زمان بدهند
در کنار نماز قطعه شده
روی سجادهها اذان بدهند
کودکان پا به پای مادر خود
زیر این بار، امتحان بدهند
میتوانی تصورش بکنی
صدقه دست کودکان بدهند؟
باید امشب دوباره گریه کنم
کاش این غصهها امان بدهند
رضا ساریخانی
ای شام، کربلای تو یا زینالعابدین
دل بزم ابتلای تو یا زینالعابدین
یک عمر در فراق جوانان هاشمی
شد خون دل غذای تو یا زینالعابدین
در بین خنده و کف و شادی گریستند
زنجیرها برای تو یا زینالعابدین
چشم حسین و چشم شهیدان کربلا
گریند در عزای تو یا زینالعابدین
ای کاش پر شود عوض اشک چشم ما
از خون ساق پای تو یا زینالعابدین
در حیرتم که از چه به زنجیر بسته شد
دست گره گشای تو یا زینالعابدین
ای کنز مخفی ازلی یک نفر نگفت
ویرانه نیست جای تو یا زینالعابدین
آرد صدای گریهی ما سر بر آسمان
از اشک بیصدای تو یا زینالعابدین
تا حشر انقلاب حسین است سربلند
در پای خطبههای تو یا زینالعابدین
در کوچههای شام فقط سنگهای بام
بودند آشنای تو یا زینالعابدین
خاشاک و سنگ و خنده و دشنام و هلهله
گردید رونمای تو یا زینالعابدین
"میثم" سلام میدهد از دور صبح و شام
بر صحن با صفای تو یا زینالعابدین
غلامرضا سازگار