سرویس فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: عبدالحسین لاله نویسنده و مترجم، به هنرآنلاین گفت: با توجه به ترجمههایی که امروزه در دسترس جامعه هنری است به وضوح شاهدیم بیشتر افرادی که کار ترجمه انجام میدهند بهخاطر ضعف و عدم تسلط کامل بر زبان ترجیح میدهند آثاری را به فارسی برگردانند که متنهای آسانی داشته باشند. یعنی اینجا تعیینکننده موضوع اثر نیست بلکه میزان توانایی مترجم است؛ چون مترجم میبیند اگر فلان اثر را ترجمه کند 9 ماه وقت او را خواهد گرفت ولی یک کتاب که متن سبک دارد و راحت است را سه ماهه تمام میکند. در نتیجه دلیل انتخاب یک کتاب برای ترجمه بیش از این که بهاصطلاح ضرورت توجه به موضوع آن باشد متاسفانه وابسته به میزان توانایی مترجم است.
او ادامه داد: بر این اساس بسیاری از آثار که متنهای سنگینی دارند و اتفاقا برای جامعه هنری لازم هستند مترجم ندارند و یا عده کمی به آنها پرداختهاند. اما متنهایی که بهاصطلاح از صفحات زرد مجلات و نشریات خارجی اخذ شدهاند به فارسی برگردانده میشوند که میتوان گفت نوعی ترویج جهالت و ناآگاهی است. بنابراین جامعه از توجهاتی که باید به عرصههای هنری داشته باشد مغفول میماند؛ بهعنوان نمونه مقوله دراماتورژی بحث جدی در عرصه تئاتر است و همه مدعی آن هستند اما چند اثر ترجمه شده از منابع مختلف در این زمینه نشر یافته است؟ سوال اینجاست وقتی درباره دراماتورژی کتاب معتبری منتشر نشده چگونه است که درباره آن ادعا داریم؟
لاله با این توضیح که خبرگی از ترجمه رخت بربسته و خبرگان نه تنها دیگر مترجم نیستند بلکه بیکارند، افزود: در ترجمه دانستن دو زبان مبدا و مقصد مهم است. حتی زبان فارسی برخی مترجمان ضعیف است در حالی که انگلیسی و فرانسه را خوب میدانند. بهنظرم پُز ترجمه بیشتر از خود ترجمه در جامعه ارزش پیدا کرده است. به نظر میرسد افرادی که به ترجمه مشغولند صرفا به دنبال افزودن عناوین پرطمطراق بر افتخارات علمی خود هستند تا اینکه بخواهند بخشی از نیاز جامعه را به یک مفهوم علمی پاسخ دهند. متاسفانه با عدم تسلط مترجمان به مقوله زبان روبروییم. یعنی فردی که حداقل استاندارد زبان را بلد نیست، دست به ترجمه میزند. از آنجایی که ترجمه یک ویژگی برای برخی اعضای هیات علمی و افراد مشابه است، ترجمه توسط بنگاههای ترجمه بدون هیچگونه نظارتی و صرفا براساس سفارش برخی اعضای هیات علمی چاپ میشود.
او با بیان اینکه ترجیح میدهم 80 درصد ترجمهها را از زبان اصلی بخوانم، تصریح کرد: چرا که بسیاری از این کتابها مغشوش، بیمعنی و بیارتباط هستند و در برخی زمینهها دچار جهالت مضاعف شدهاند. نوعا ترجمههای که از زبان استانبولی به پارسی ترجمه میشود کاملا غلط، جاهلانه، ناآگاهانه و بیسوادانه هستند. یا ترجمههایی که از زبان فرانسه انجام میشود غلط زیادی دارند چون مترجم ظرافتهای این زبان را نمیداند. به معاونت فرهنگی وزارت ارشاد توصیه میکنم با همکاری وزارت علوم، مرکزی را برای نظارت بر امر ترجمه زبانهای مختلف تشکیل دهند و از کارشناسان خبره بهره ببرند تا ترجمه از این وضعیت خلاص شود.
لاله ترجمه را پنجرهای دانست که جهان ما را با جهان خارج مرتبط میکند و اظهارداشت: ترجمه میتواند ما را از نگرشهای تکبعدی رهایی ببخشد و باعث شود فکر و راههایی که ارائه میدهیم جهان شمول باشد. ترجمه محملی است که اندیشههای دیگران را به سر سفره فکری خودمان بیاوریم.
او اضافه کرد: وقتی که یک کتاب چندین بار ترجمه میشود سردرگمیهایی را با خودش به همراه میآورد. هر مترجم بسته به میزان تسلطش از زبانی که ترجمه کرده چیزی را عرضه میکند که گاهی حتی متناقض هستند. این نشان میدهد امروزه بحث ترجمه یک بحث آسیبپذیر در جامعه ما است و متاسفانه دستگاههای فرهنگی به این موضوع مهم که در رشد و معرفت جامعه تاثیر دارد بیتوجه هستند.