سرویس فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: رسول نظرزاده پژوهشگر و نویسنده، با این توضیح که کتاب "روند دگرگونی ادبیات نمایشی زنان ایران از 1289 تا 1357" در پنج فصل و 274 صفحه به تازگی از سوی انتشارات روشنگران منتشر شده است به هنرآنلاین گفت: "نگاهی به شخصیت زنان در آثار پایهگذاران نمایشنامهنویسی ایران"، "پیشگامان، تجربههای نخست (از 1289 تا 1320)"، "گامی به پیش؛ تقابلها (از 1320 تا 1357)"، "شکلهای درونی، دغدغههای ذهنی" و "نگاهی به زمینهها و ساختمایههای ادبیات نمایشی زنان ایران" عناوین فصلهای کتاب هستند. این اثر به صورت پژوهشی- تحلیلی نوشته شده و بدون تصویر است.
این مدرس دانشگاه درباره اهمیت پرداختن به این پژوهش اظهار داشت: از آنجایی که رشته تحصیلیام در دانشگاه ادبیات نمایشی بود و بعدها هم چندین سال به تدریس در این رشته در دانشگاه پرداختم. با توجه به رشد روزافزون دانشجویان و لزوم آگاهیبخشی به آنها و تحولی که در سطح اجتماع امروز در زندگی زنان و دختران به چشم میخورد، جای خالی چنین پژوهشی را حس میکردم. ضمن اینکه در هنگام پژوهش کتاب دیگرم با عنوان "فرهنگ واژههای نمایشهای ایرانی" به منابع، نشریهها و اسناد گوناگونی برخوردم که در میان آنها گاه نمایشنامههای گمنامی از نویسندگان زن ایرانی هم بود که کمترین اطلاعی از آنها در دسترس نیست. بعدها که فرصت کافی پیدا کردم دوباره به سراغ این متنها رفتم و میدیدم چه کمکاری و حفره وحشتناک تحقیقی در تاریخ تئاتر ایران نسبت به این متنها و نوشتهها وجود دارد. انگار تاریخ تئاتر ایران بیشتر (تاریخ تئاتر مردها) بوده و فعالیت قلمی زنان در این زمینه به کل فراموش شده است.
نظرزاده با بیان اینکه پیشتر کتاب کوچک تحقیقی با عنوان "زنان نمایشنامهنویس ایران" نوشته گلمهر کارزی در این زمینه چاپ شده بود، ادامه داد: مقالهها و کلیگوییهایی در این زمینه که برخی از نوشتههای خودم محسوب میشود نیز نشر یافتند؛ اما اینها قدمهایی کوچکی است و نیاز به کار پژوهشی ساختارگرا، دقیق، گسترده و همه جانبهتری در این زمینه لازم بود. پیدا کردن و ردیابی متنها و نمایشنامههای گمشده و فراموش شده که برخی از آنها متاسفانه در آرشیوهای شخصی حبس ماندهاند کار سادهای نبود. باید تمام نشریهها و جریدههای سیاسی، اجتماعی و هنری ارگانها و سازمانها از اواخر دوره قاجار تا زمان حاضر، مرور و بررسی میشد تا اگر نمایشنامه یا متن نمایشی در میان آنها وجود داشت مورد بازیابی و بازخوانی قرار میگرفت و این کار سادهای نبود.
این منتقد با این توضیح که برخی از متنها در شمارگان اندک از دهه 30 به بعد چاپ شده بودند که پیدا کردن آنها هم نیاز به جستجو و پیگیری داشت، افزود: از همه مهمتر پیدا کردن متنهای تایپی یا دستنویس نمایشنامهنویسان زنی بود که نام نشانی مطرحی نداشتند و باید از میان اسناد پراکنده نمایشی در مراکز تئاتری مختلف پیدا میشد. برای جامعه تئاتری ایران لزوم دفتر یا مرکزی برای جمعآوری تمام این اسناد پراکنده و در حال نابودی ویژه زنان و بانوان تاریخ تئاتر کشور را لازم میدانم، چرا که بسیاری از این اسناد رو به نابودی و فراموشی هستند. میدانم که چند سال پیش وقتی یک گروه علاقهمند ایرانی در کانادا میخواستند نمایشگاهی از اسناد و تصاویر فعالیتهای زنان نمایشنامهنویس ایرانی برگزار کنند کشور ما نسبت به کشورهای دیگر منطقه مثل ترکیه، سوریه، مصر، هند و... با خلا چشمگیر و دلسرد کنندهای روبرو شد. وقت است که نسبت به این غفلتهای ریشهدار کاری کنیم.
نظرزاده با این توضیح که متنها و نمایشنامههای زنان بعد از انقلاب از 1357 تا امروز کمابیش به صورت کتاب موجود هست و حتی کتاب تحقیقی درباره آنها وجود دارد، تصریح کرد: آنچه مورد توجه من بود تحقیق در قلمرو ناشناختهها و نادیده گرفته شدهها و ناشنیده ماندهها بود. از این رو پس از بررسی متنهای گوناگون، تاریخ 1289 که نخستین تکپردهای نمایشی ایرانی به قلم یک زن ایرانی در روزنامه "دانش" به قلم ع – صفوت به چاپ رسید، مبنای پژوهش انتخاب شد و دهه به دهه متنهای نمایشی زنان تا 1357 مورد بررسی قرار گرفت. چنان که در کتاب دیده میشود با کنار هم قرار دادن صداهای گوناگون این متنها، شاهد یک روند و پیوستگی در آنها میشویم که مرتبط با زمینه تحولات اجتماعی، سیاسی، شهری و محلی دوران خود است. یعنی نمایشنامهها و بحرانهای درون خانهها و خانوادهها یا در میان روابط، ریشه در کم توجهی و چشم بستن بر نقصانهای حقوقی و قانونی دارد که نسبت به چند و چون آنها بیاطلاع و چشم بسته عمل کردهایم که همینها، بعدها موجب بحرانها و درامهای تراژیک در زندگی زنان و دختران در یک متن نمایشی به قلم خود زنان به شمار رفته است. فصل آخر کتاب نیز به بررسی این ساختمایهها و زمینهها اختصاص یافته است.
او با بیان اینکه هنگام خواندن و بررسی این متنهای نمایشی و بحرانهای مطرح شده در آنها به وضوح شاهد تکرار و تکثیر بحرانهای مشابه آن دوران با امروز میشویم، گفت: بحرانهایی که با تغییر دولتها و حکومتها به سادگی از بستر فرهنگی، فکری، روانی و رفتار روزمره مردم قابل حذف یا اصلاح ساختاری نیستند. شناخت این زمینهها موجب میشود که هر نویسنده یا پژوهشگری نخواهد به اصطلاح خود چرخ را از نو اختراع کند و به قول معروف بتواند پا روی شانههای دیگران که پیشتر همین مسیر را رفتهاند بگذارد؛ افق دیدی بازتر داشته باشد و در ادامه مسیر و حرکت نسلهای پیش حرکت کند.
نظرزاده با این توضیح که تولید و کار پژوهشی در ایران هنوز یک کار حرفهای به شمار نمیرود، اضافه کرد: هر پژوهشگری باید با هزینه، علاقه شخصی و صرف وقت بسیار از عمر و جان خود بکاهد تا اگر نخواهد کار ناقصی تحویل بدهد تازه در چرخه بازار و شمارگان اندک نشر و پخش داخلی بتواند نتیجه تلاش و جستجوی چندین ساله خود را ببیند. کاری که اگر انگیزه بالایی در آن وجود نداشته باشد هر پژوهشگری را از نفس میاندازد و سرخورده میسازد. امیدوارم دولتها برای حمایت از بخش تولید کتاب و زندگی قلمی پژوهشگران تصمیمی واقعی بگیرند و آن را هم به عنوان یک شغل بپذیرند.