سرویس فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: امروز سهشنبه 30 اردیبهشت ماه مصادف با سالروز تولد احمدرضا احمدی است. این شاعر در سال 1319 در کرمان متولد شد. نخستین دفتر شعرش "طرح" که در آذرماه 1341 انتشار یافت از آثار راهگشا در جریانی بود که بعدها به نام "موج نو" در شعر معاصر فارسی شناخته شد و بر نسلی از شاعران تاثیر گذاشت.
به مناسبت این روز مسعود شهریاری مدیر انتشارات کارگاه اتفاق که ناشر مجموعه شعرهای احمدرضا احمدی در سالهای اخیرست یادداشتی را در اختیار هنرآنلاین قرار داده است.
در این یادداشت میخوانیم: "احمدرضا احمدی در شعر "احمدرضا"ست. به همان نسق که فروغ فرخزاد "فروغ" است، نیما "نیما"ست و سهراب سپهری را "سهراب" خطاب میکنیم.
نکته نغز اینجاست که در میان شاعران جریانسازِ معاصر آنها که به نام کوچکشان خطاب میشوند شاعرانی هستند که از ذهنیت فردی و شخصی در برابر ایدههای تفکر اشتراکی در زبان پشتیبانی کردهاند و به قول خود احمدرضا احمدی معصومیت، صداقت و مهآلودگیِ حقیقت تنها سلاحشان بود.
او که شصتسال پیش در نامهاش به فروغ، شعر را به اتاقی تشبیه کرده بود که فقط یک قصه دارد: "در یک صبح در چهارفصلِ سال انسان تیرباران شد"، حالا شصت سال است که شعرش به رنج محاکات خو گرفته است و در اتاقش به دنبال ردپای خونآلود انسان میگردد. حالا شصت سال است که مبدأ "موج نو" در عصر طلایی شعر ایران با انتشار کتابِ "طرح" احمدرضا احمدی در سال 1341 غرابتی بسیار درخور تعمق دارد. کتابی که هنوز هم باید انتشارش را در نیمقرن قبل جشن گرفت.
احمدرضا احمدی از همانوقت تاکنون بیوقفه، بیاعتنا و خستگیناپذیر، حتی از روی تختِ بیمارستان از چشمه خیال و حقیقت در شعر فارسی پاسبانی کرده است و از این بابت تاثیرپذیری اغلب جریانهای شعری معاصر از دههی چهل تاکنون از شعر احمدرضا احمدی او را از همه شاعران همنسل و غیرهمنسلش متمایز میکند.
این در حالی است که او از سرِ انزوا یا هوشمندی هیچگاه اجازه نداد نامش در بیانیه هیچ نحله شعریای بیاید و ایمانش بهتنهاییِ هنرمند را هیچگاه از دست نداد. در آستانه هشتادسالگی باید آقای احمدی را تماشا کرد و از ایشان آداب تنهایی و آداب قرنطینه را آموخت.
این که چگونه میتوان سالها در خانه ماند، جسم را پشت در گذاشت و در آستانه هشتادسالگی بیوقفه خلاق ماند.
احمدرضا احمدی در آستانه هشتادسالگی هنوز بیوقفه کتاب میخواند شعر میگوید نقاشی میکند و هنوز سوررئالیستی تنها در تهران است که از قطار پاریس جا مانده و صندلیاش در کافه دوفلور کنار "سوپو"، "الوار" و "برتون" خالیست.
احمدرضا احمدی در کنار تأثیرات بسیاری که بر هنر معاصر ایران گذاشته، از "طرح" و "جُنگ طرفه" و "کانون" به این سو بر رویکرد به فرم در نشریات و کتابها نیز تأثیر مشهودی داشته است.
ما که در نشر کارگاه اتفاق چه در حوزه کتابهای صوتی چه در حوزه کتاب کاغذی از ابتدا خود را وامدار این نوع نگاه میدانستیم، از اینکه آقای احمدی در کنار قوت قلبها و مشورتهای همیشگیشان، "کارگاه اتفاق" را تا آن جا دوست داشتند که کتابهای شعر تازهشان را به ما بسپارند؛ حتما خود را ناشری خوشاقبال میدانیم.
ما در کارگاه اتفاق تا حالا کتاب "بادها بر بستر کلمات میدوند" که شعرهای تابستان نودوهشت شاعر شمعدانیهای را شامل میشود و همچنین کتاب "با چتر شکسته در باران" که شامل شعرهای بهار نودوهشت است را از ایشان منتشر کردهایم.
هردوی این کتابها همچنین دربردارنده عکسهایی منتشرنشده از مهرداد اسکویی و لیلا اخوان از شاعر است.
از محبتهای شاعر شمعدانیها یکی هم این بود که در چند روز گذشته نسخه دستنویس آخرین مجموعه شعرشان به نام "غرق در ارغوان و عسل" را برای حروفچینی به کارگاه اتفاق سپردند و در تولد هشتاد سالگیشان ما را غرق در عسل و ارغوان کردند.
نسل هشتاد سالههای هنر و ادبیات ایران در موسیقی، نقاشی، سینما و تئاتر و غیره لیستی را شامل میشود که بیاغراق بدنه اصلی فرهنگ ایران در تمام این سالها بوده است و احمدرضا احمدی یکی از مهمترین نامهای این نسل است که هشتادسالگیاش شبیه هیچکس نیست".