به گزارش هنرآنلاین به نقل از روابط عمومی کمیسیون ملی یونسکو- ایران، چهارمین شب از نتگپهای یونسکویی شب گذشته ۴ اردیبهشتماه در صفحه اینستاگرام کمیسیون ملی یونسکو در ایران با حضور مهدی محبتی استاد دانشگاه و با اجرای عبدالمهدی مستکین به صورت زنده برگزار شد.
مهدی محبتی در این برنامه گفت: ما در معنای زندگی میتوانیم دو نگرش داشته باشیم. اصلا رسیدن به معنای زندگی امری مدرن است چرا که در قدیم معنای زندگی مطرح نبود و همه زندگی خود را میکردند اما از زمانی که مدرن شدیم مکتبهای فکری مختلف این مسأله را مطرح میکردند که انسان از کجا آمده و به کجا میرود. نگاه دیگر این است که ما اصلا چرا زندهایم که اگر این چرایی پاسخ دادن شود به جواب خیلی از مسایل میرسیم.
وی ادامه داد: ما میتوانیم به میراثهای کهنه به عنوان زینتهایی برای طاقچه افتخار کنیم. مثالی میزنم؛ اشیای موزهها میلیاردها میلیارد ارزش دارند اما آیا به درد زندگی میخوردند؟ بنابراین گاهی سوال میشود که این میراث به چه دردی میخورند. میخواهم بگویم اگر شخص بزرگی به درد امروز نخورد تقریبا هیچوقت به درد نمیخورد. از همین رو باید از منش و حرفهای این بزرگان برای درمان دردهای انسان جهان امروز استفاده کرد.
این استاد دانشگاه اظهار کرد: عطار سه رهیافت برای معنا دادن به زندگی دارد که یکی معنای فرمی است. در ادبیات ایران حدود ۴۰ هزار قصه وجود دارد که قریب به ۲۳۰۰ قصه متعلق به عطار است، بنابراین هرکسی فقط یک بار، قصههای او را خوانده باشد به اندازه ۸ سال به زندگیاش معنا داده میشود. دومین رهیافت محتوای قصههای اوست. محتوای قصههای عطار را ریزترین مسایل زندگی تا کلانترین مشکلات انسان تشکیل میدهند. از همین رو ۷ کتاب او هر کدام بخشی از یک طرح کلان است که متناسب با فضا، مسایل را بازگو میکند. شگردی که عطار در ارتباط با مردم و محتوا ایجاد کرده، سومین رهیافت اوست، یعنی عطار باید به گونهای صحبت میکرد که در عین حال که خواص میپسندید، در فهم عوام هم میگنجید ضمن اینکه خودش هم باید از آن حرف خوشش میآمد.
محبتی عنوان کرد: عطار از ۷، ۸ شگرد برای معنا استفاده کرد که شامل ایجاد معنی با حیوانات، ایجاد معنی با جامدات، ایجاد معنی با دیوانگان، ایجاد معنی با اولیا و انبیا و... است و در غالب حکایات او همه چیز از مشکلات روحی گرفته تا مشکلات جسمی مطرح میشود در واقع او صدای بخش معترض جامعه است. برای او مهم بود که بداند معنی هستی چیست؟، حتی یک بار به خود خدا رو میکند و میگوید خدایا خودت از آفریدن خسته نشدی؟ درواقع ابتدا طرح مسأله میکرد. همانطور که غزالی برای کوبیدن فلاسفه دیگر ابتدا فلسفه را آموخت، عطار هم یکی از معدود عارفانی بود که اول مسأله را به خوبی مطرح میکند و بعد به آن مسأله پاسخ میدهد.
محبتی بیان کرد: عطار بر خلاف جمعی از عارفان که معتقدند جهان، انسان و ... پاک هستند او معتقد است که جهان دو سویه دارد، یک سویه زشتی و یک سویه پاکی و تعالی. به نظر او جامعه یک روح جمعی و یک روح جسمی دارد، جامعهای که در آن روح جمعی مثل ایثار، محبت و... میمیرد یک جامعه بیمار است و یک مردار جمعی در خود دارد. او معتقد است که جهان یک جسد دارد که آن، خاک است و یک روح که حق تعالی است و ما بسته به تفکر خودمان، خودمان را بر آن میداریم که روی روح جمعی با روح جسمی تمرکز کنیم.
این استاد دانشگاه در بخش دیگر از صحبتهایش اظهار کرد: از نظر عطار هیچ عارف و هیچ سالکی به کمال نمی رسد چون کمال امری تدریجی حتی بعد از فناست.
وی عنوان کرد: عطار در مقدمه تذکرةالاولیا عنوان میکند که این کتاب را به ۱۴ دلیل نوشته و میگوید آدم معنای خود را از کسانی میگیرد که با آنها ارتباط دارد. ضمن اینکه او در بخشی دیگر عنوان میکند که زیباترین موضوع هستی سر و کار داشتن با ماجراهای بزرگان در گذشته است.
این استاد دانشگاه مطرح کرد: با توجه به اینکه عطار خودش طبیب بود، درد جسمانی را خوب تشخیص میداد، او با آدمهای متفاوت و دردمند آشنا بود و میخواست بفهمد راه درمان آنها چیست از همین رو در تذکرةالاولیا دردشناسی و درماندهی میکند. اصلا عطار برای معنادهی تمام ترفندهای اخلاقی را امتحان کرده به طوری که طیف معنادهی در عطار یک رساله مفرده است. او میگوید چون ظرفیت انسانها متفاوت است، سلوک آنها هم متفاوت است و چون سلوک آنها متفاوت است، داروی درمان آنها هم با هم فرق میکند.
وی در پایان گفت: بزرگترین الگوی ما اعمال ماست نه حرفهای ما. از همین رو برای سلوک ۱۶ طرح داریم که یکی طرح عطار است که ۷ مرحله است و ۷ منزل دارد.