سرویس فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین: محسن وزیریمقدم طراح، نقاش و مجسمهساز مدرنیست، متولد سال 1303 در تهران از نخستین دانشآموختگان دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران است. او مرداد 1334 به ایتالیا رفت و در آکادمی هنرهای زیبای رم مشغول به تحصیل شد. نقاشیهای شنی و مجسمههای مفصلی این هنرمند در دنیا معروفند. وزیریمقدم در سال 2005 جایزه شخصیت سال اروپا را دریافت کرد. او شانزدهم شهریورماه سال 1397 در سن 94 سالگی در رم درگذشت. هنرمندی که آرزو داشت موسیقیدان باشد و نقاش شد. هنرمندی پیشرو که آموزش هنر برایش اهمیت ویژهای داشت. به تالیف و ترجمه کتاب پرداخت. ترجمه کتاب "اندیشه و کار پل کلی" نوشته ورنر هافتمان، نگارش دو کتاب طراحی برای تدریس در مدرسه، تالیف دو کتاب "شیوه طراحی 1" و "شیوه طراحی 2" برای عموم مخاطبان، "14 گفتار" با زیر عنوان درباره نقاشی، گرافیک و مجسمهسازی و آخرین کتابش "یادماندهها" از این هنرمند به یادگار مانده است.
کتاب "یاد ماندهها"
این کتاب مسیر پر فراز و نشیبی را برای چاپ پشت سر گذاشته است. زندهیاد محسن وزیریمقدم بسیار تاکید داشت این کتاب به بهترین شکل ممکن منتشر و توزیع شود. البته که حق داشت چون این اثر حاوی مطالب بسیار مهمی است و کتاب زندگی محسوب میشود. او تا جایی که پای رفتن و نای سخن داشت برای انتشار این کتاب تلاش کرد. گاهی پسرش (هامون) برای چاپ این کتاب با ناشر وارد مذاکره میشد. حداقل در جلسه دو ناشر با استاد و پسرشان همراه بودم و شاهد این قضایا. حتی کتاب در یک انتشارات به چاپ رسید ولی مورد رضایت وزیریمقدم نبود و دستور به خمیر کردن همه متون داد. در یک انتشارات به طراحی جلد و طراحی صفحه رسید ولی باز آنی نشد که مدنظر هامون بود. اما بالاخره کتاب به همان ترتیب و شکل و رویی که باید میبود با پیگیریهای هامون توسط نشر نظر نشر یافت و درست چهار روز قبل از درگذشت استاد به دستش رسید و گویی با خیال راحت این دنیا را ترک کرد. بارها و بارها از استاد محسن وزیریمقدم شنیده بودم که علاقه دارد این کتاب به دست دانشجویان برسد. هنرجویان و دانشجویان اهمیت ویژهای برایش داشتند به قولی آنها را بسیار زیاد تحویل میگرفت. نگارش و تدوین کتاب "یادماندهها" خود سری دراز دارد که در این فرصت مجال بازگفت آن نیست.
این کتاب در 377 صفحه گلاسه، رنگی و با کیفیت خوبی منتشر شده است و شامل بخشهای "در میان گِل و گُل"، "به سوی رشته نقاشی"، "سفر به ایتالیا و ورود به آکادمی هنرهای زیبای رم"، "نقاشیهای شنی"، "تدریس در دانشکده نقاشی هنرهای زیبا"، "بازگشت به ایران و شروع نقش برجستههای پلاستیکی و آلومینیومی"، "مجسمههای چوبی ثابت و متحرک"، "سفر به رم و شروع طراحی باندپیچی شدهها"، "نگارش کتاب شیوه طراحی" و "زندگی در رم؛ بازگشت به آفرینش هنری (شروع دوباره هراس و پرواز)" است.
در زیر عنوان این بخشها به اتفاقات و رویدادهای متعددی پرداخته شده است. حضور در دانشکده نقاشی هنرهای زیبا، داستان آشنایی او با موسیقی کلاسیک، برپایی کنسرت در دانشکده حقوق، تدریس در نخستین دوره هنرستان پسران، داستان دعوت ویلنیست از پاریس، دیدار با پدرش بعد از 13 سال، داستان درگیری با پلیس و نقاشی تیرباران، ماجرای دوبله فیلمهای ایرانی، تحمل غربت، دومین بیینال تهران، پایاننامه آکادمی رم، فوت مادر، زندگی با ماریا در تهران، داستان معرفی هنرمندان به فرح دیبا، نمایشگاه خیابانی، سفر به نواحی ایران، بورسیه پاریس، تدریس ویژوال دیزاین و مبانی هنرهای تجسمی، برپایی نمایشگاهی از مجسمههای مفصلی، روش آموزش در دانشکده هنرهای زیبا، تغییر مدیر گروه نقاشی دانشکده هنرهای زیبا، تدریس در دانشگاه ملی، خرید زمین و کشمکش با دادگستری و دادگاه، اولین خانهای که میسازد، انسانیت یک راننده تاکسی، سرنوشت تابلوهایی که گروه صنعتی بهشهر به امانت گرفته بود، پیدایش نقاشیهای خطی، اهدای تابلوها به شهر تهران، از دست دادن بینایی، جایزه شخصیت سال اروپا، من و حراج کریستی و نمایشگاه اهواز و دیدار از بهبهان، جستجوی خاطرات کودکی، عناوین تعدادی از روایتهای این کتاب محسوب میشوند.
در بخشی از سخن ناشر به خوبی و درستی اشاره شده: "محسن وزیریمقدم هنرمندی پرتلاش، خلاق و با نیروی ارادهای منحصربهفرد، در طی هفت دهه، در صحنه هنر ایران، کارهای متمایزی انجام داد. در زمینه آموزش، او یکی از پیشروترین آموزگاران هنر، و در زمینه خلق آثاری بسیار مدرن و بیرقیب در هنر ایران تا مدتها یک تاز بود. فاصله زمانی بین کارهای او با سایر مدرنیستهای ایرانی بسیار زیاد است. کتاب حاضر چهره پرتوان و خلاق او را در صحنه هنر نشان نمیدهد، بلکه بیشتر نمایی از زیست و بخشی از وقایع شخصی زندگی اوست."
وزیریمقدم در این کتاب آنگونه که میخواست از خود و دیگران سخن گفته و ارزیابیهای شخصی خود را نوشته است، اما هستند کسانی که روایت او را به گونهای دیگر روایت میکنند و ارزیابیهای او را محل تردید قرار میدهند. شناخت کلی از روحیات و شخصیت محسن وزیریمقدم نشان میدهد او معترض و منتقد بسیار افرادی است که در این کتاب مستقیم و یا غیرمستقیم به آنها اشاره کرده است.
او خود دلیل نگارش کتاب "یادماندهها" را اینگونه شرح داده است: "وقتی به گذشته نگاه میکنم میبینم همه ماجراها و تلاشها پایان گرفته و فقط خاطرهای از آنها باقی مانده است. زندگی خاطرهای بیش نیست. پس چه نیکوست که این خاطرهها را جمعآوری کنم و به صورت کتابی در اختیار جامعه بگذارم، شاید پندی باشد برای آنهایی که از بد روزگار شکایت دارند و برای آرام کردن خود به بیراهه میروند. این را هم بگویم که من در هیچ مقطعی از زندگیام هرگز یادداشتی ننوشته بودم، به همین جهت به یاد آوردن جزییات همه حوادث زندگی کار آسانی نبود ولی سعی کردم واقعیات را چنان که به یاد میآورم بدون کم و کسر بازگو کنم. از این رو اسم این کتاب را "یادماندهها" گذاشتم."
او برخلاف ظاهری جدی، بسیار خوش قلب و مهربان بود و با توجه به این که در کتاب منتقد افرادی است، توضیح داده ممکن است به رویدادهای اشاره شده باشد که به مذاق بعضیها خوش نیاید ولی از آنجایی که دوست دارم همه اتفاقات خوب و بد زندگیام را بدون سانسور با خواننده در میان بگذارم امیدوارم این افراد از من نرجند.
موسیقی با روح و جسم این هنرمند مدرنیست عجین بود و اگر پدرش موسیقی را مطربی نمیدانست او یک موسیقیدان بزرگ میشد، نه نقاشی بزرگ. در صفحه 41 و 42 کتاب به این موضوع اشاره دارد وقتی که آقای رجبی که به اهواز فرستاده میشود تا به دانشآموزان سرود بیاموزد. طی اتفاقاتی و با شگفتزدگی به منزل او میرود تا با پدرش ملاقات کند. آقای رجبی به پدر میگوید: "فرزند شما از بزرگترین موهبتی که یک موسیقیدان به آن نیاز دارد، برخوردار است. گوش او صداها را به خوبی تشخیص میدهد. توصیه میکنم محسن را به مدرسه موسیقی بفرستید." پدر با صراحت پاسخ میدهد: "دوست ندارم پسرم مطرب شود!"
استاد وزیریمقدم مینویسد: "پدرم با همه روشنفکری، اطلاعی از موسیقی نداشت و چون سروکارش با مطرب و نوازندههای دورهگرد بود، تصور میکرد موسیقیدان یعنی مطرب! چه میشد کرد؟"
خواندنیهای این کتاب بسیار زیاد است و محسن وزیریمقدم از شرح جزییترین اتفاقات زندگی نگذشته است انتصاب پدرش به فرماندهی پادگان خرمشهر، بازگشت به اهواز، زندگی زیر دست زن پدر، ماجرای اخراج شدنش از دبیرستان بدر ارومیه، آمدن به تهران و... 80 صفحه کتاب را به خود اختصاص داده است.
سرنوشت بازیهایی دارد که به سادگی مسیر زندگی آدمی را تغییر میدهد. وزیریمقدم به این موضوع تاکید دارد و از خود میپرسد چرا باید عصر روزی که که هنگام بازگشت از شرکت همراه مادرم در خیابان نادری قدم میزدیم بهطور اتفاقی یکی از دوستان قدیم اهوازیام علی ادیبی را میدیدم. او بوده که به استاد میگوید برو دانشکده هنرهای زیبا رشته نقاشی بخوان و اشاره میکند وقتی اهواز بودیم تو در دفترچه خاطرات بچهها گل و پرنده میکشیدی و گاهی هم کاریکاتور کار میکردی.
وزیریمقدم آن دوست را فرشته نجاتی میبیند که خدا سر راه او قرار داده و از خود میپرسید: "چطور شد فقط درباره برنامه تحصیلام از من سوال کرد؟ او میتوانست راجع به صدها مطلب دیگر گفتوگو کند. یقین دارم نیرویی در پس پرده زندگی وجود دارد که روند زندگیمان را تعیین میکند و چنان که لایق باشیم، رسالت بزرگی را به دست ما میسپرد."
او در سالهایی که در ایران بود با اغلب شاعران و نویسندگان دوستی داشت. زندهیاد وزیریمقدم بهطور اتفاقی احمد شاملو و یدالله رویایی را در رم ملاقات میکند. بعدها شاملو به او میگوید: "در اولین دیدار، جدی بودن چهره تو مجذوبم کرد. دو چشم بزرگ کنجکاو و با یک شال گردن قرمز. همین و بس. از همان لحظه درونت را خواندم!" او در تهران نیز چندین بار با شاملو دیدار دارد. وزیریمقدم شاملو را دوستی خوب و مردی بزرگ توصیف کرده است.
این هنرمند در صفحه 346 کتاب از داستان ترجمه کتاب "اندیشه و کار پل کلی" گفته است. او اشاره میکند ترجمه این کتاب کار آسانی نبوده و چند سالی طول کشیده است. چهار بار ترجمه را تغییر داده تا سرانجام توانسته به ترجمهای برسد که از متن اصلی دور نباشد. میرفندرسکی پس از خواندن کتاب به او گفته است اگر تا به حال هیچ کاری نکرده بود و فقط همین یک کتاب را انتشار میداد باز هم خدمت بزرگی به دوستداران هنر این مملکت کرده بود.
در سخن آخر کتاب "یادماندهها" استاد وزیریمقدم توضیح داده است: "در دیدارهایی که با شادروان دکتر میدفندرسکی داشتم، گهگاه گوشههایی از زندگیام را برایش تعریف میکردم. با علاقه گوش میداد و با دقتی روانکاوانه به گفتههایم توجه میکرد. هر بار که او را میدیم، از من میخواست دنباله گفتههایم را بگیرم. در آخرین دیدارمان گفت: وزیری جان، زندگیات به اقیانوسی میماند که امواج سهمگینش دائما بالا و پایین پرتابت کرده و تو سعی کردهای در بین آن امواج خفه نشوی."
14 گفتار درباره نقاشی، گرافیک و مجسمهسازی
این کتاب شامل مجموعه سخنرانیها و ترجمههای هنری وزیریمقدم است که در سالهای 1350 تا 1353 هنگام آموزش در دانشکده هنرهای زیبا و دانشکده هنرهای تزیینی (دانشگاه هنر) ایراد شده است.
مخاطبان این اثر با ناگفتهها، ناشنیدههایی درباره نقاشی، طراحی، گرافیک، پیکرتراشی، حکاکی، ترکیببندی، هنرهای بینشی، تزیینی و مکاتب مهم و مطرحی که این رشتهها از آنها پیروی میکردند آشنا میشوند.
چهاره گفتار کتاب از "سخنی درباره طراحی"، "ترکیببندی"، "خط، علامت، حرکت"، "کمالالدین و پیروان او"، "هنر حکاکی روی چوب اکسپرسیونیسم آلمان"، "دور نمای ونیز و حکاکی قرن هجدم"، "سزان پدر هنر بیستم"، "درباره هنر انتزاعی"، "مندریان و مکتب نئوپلاستیسیسم"، "درباره کاندینسکی و تحولات او"، "رابطه استاد و شاگرد"، "چگونگی پیدایش نطفه هنر در اندیشه هنرمند"، "نقش هنرهای بینشی در شکل دادن به محیط انسانی و "پیکرتراشی قرن بیستم" تشکیل شدند.
در گفتارهای نخست کتاب به زبانی ساده گذری به شیوه طراحی و مبانی ترکیببندی شده است و در ادامه هنر کلاسیک ایران و اروپا مدنظر قرار میگیرد. در نهایت به هنر و اندیشه سزان، کاندینسکی و مندریان میرسد.
کتاب "14 گفتار" با زیر عنوان درباره نقاشی، گرافیک و مجسمهسازی، نخستین بار سال 1391 از سوی موسسه نشر شهر در 315 صفحه گلاسه، رنگی و با نمونههای متعدد تصویری منتشر شده است. وزیریمقدم این کتاب را به هنرجویان جوان تقدیم کرده است. برخی از این گفتارها در نشریات منتشر شدند.
در بخشی از گفتار "دور نمای ونیز و حکاکی قرن هجدهم" نوشته تریزیو پینیاتی که توسط وزیریمقدم ترجمه شده، آمده است: "اگر بخواهیم تصویر صحیحی از سیمای هنری شهر ونیز بدان سان که در قرن هجدهم وجود داشته توجه کنیم، ناگریز باید آثار حکاکان و گراورسازان بزرگ آن سرزمین را مورد مطالعه و بررسی قرار دهیم. در همان ایام که نقاشان بزرگی چون تییپولو شاهکارهای جاویدان خود را میآفریدند، هنرمندان با ارزشی نیز وجود داشتند که شانه به شانه اساتید بزرگ رنگ و قلم، فعالیت هنری خود را در زمینه هنر حکاکی متمرکز ساخته بودند و با دستیابی به تکنیکهای متنوع این هنر، آثار بسیار ارزندهای از خود به یادگار گذاشتند. این قبیل آثار یا برای مصور کردن نشریات مورد استفاده چاپخانههای ونیز قرار میگرفت یا این که هنرمند حکاک به دلیل تمایلات شخصی خود، به حکاکی اقدام میکرد که در چنین مرحلهای معمولا چهره زیبای شهر ونیز را در گراورهای خود توصیف و ستایش میکردند و درست همین دسته از حکاکان "دورنمای ونیز" از جمله هنرمندانی هستند که گراورهایشان را میتوان در ردیف آثار نقاشان بزرگ قرار داد و ارزیابی کرد. برای مثال، کافی است به هنرمندان گراورسازی چون کانالتو، ماریسکی و گواردی اشاره کرد."
شیوه طراحی یک و دو
دو کتاب شیوه طراحی 1 و 2 از دیگر تالیفات وزیریمقدم هستند که از دیرباز تاکنون مورد استقبال قرار گرفتند و بارها توسط انتشارات سروش تجدید چاپ شدند.
این دو اثر در واقع دستور زبان طراحی محسوب میشوند و پر از نکته آموزشی هستند. جلد نخست حاوی تمام اصول، مبانی و دستورهای طراحی است از ابزارهای طراحی، خط، آشنایی با طبیعت، اندام انسان، چهره انسان، پرسپکتیو، و آشنایی با اساتید طراحی جهان از آغاز تا امروز. جلد دوم با نمونهها و تمرینهای فراوان ارائه شده و همان دستورهای جلد نخست با تفصیل بیشتر تمرین میشوند.
زندهیاد وزیریمقدم در بخشی از پیشگفتار جلد نخست "شیوه طراحی 1" نوشته است: "میل به طراحی از دوران کودکی در انسان پدیدار میشود. شاید بتوان گفت با ما به دنیا میآید. همه شما تا پیش از رفتن به کودکستان بدون شک دیوار اتاقهای منزلتان را خط خطی کردهاید. اگر هم اکنون به کودکانی که در خانه شما هستند توجه کنید این تمایل غریزی را در آنها خواهید دید. یک مداد و یک ورق کاغذ وسیلهای است که کودک را ساعتها سرگرم میکند و نیروی اندیشه و تخیل او را به کار میاندازد. دست کودک شکلهای مبهمی بر صفحه کاغذ نقش میزند که برای ما بیگانهاند ولی این تصاویر "بیگانه" اولین و بیپیرایهترین واکنش ذهنی و حسی کودک را در برخورد با اجسام در بر میگیرد. کودک دنیای اطراف خود را چنانکه حس میکند به ما نشان میدهد، نه چنانکه ما میبینیم و بنا به عرف و عادت شناختهایم. مساله تجسم احساس و ادارک در "هنر" که این همه درباره آن گفتوگو شده از همین لحظه آغاز میشود. باید این لحظه را رشد داد و به تکامل رساند. بزرگترها خط خطی کردن بچهها را جدی نمیگیرند و چه بسا آنها را از بازی با قلم و رنگ باز میدارند؛ غافل از این که این عمل غریزی اولین قدم کودک در شناخت واقعیات و ایجاد ارتباط با دیگران است."
وزیریمقدم در لندن هنگام تماشای آثار هنری "تیت گالری" به این فکر میافتد کتابی برای راهنمایی هنرجویان تدوین کند. کتابی که در برگیرنده مسایل مربوط به طراحی باشد. از همان لحظه، ساختار کتاب را پیریزی میکند و در اقامت سه ماه در لندن، پاریس و رم بخشی از آن را مینویسد و سپس طرحها، تصاویر را به آن اضافه میکند. روزی هانیبال الخاص به او میگوید: "کتاب شیوه طراحی تو، تورات هنر ایران شده."