سرویس فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین، ناهید فرامرزی نویسنده کتاب، به هنرآنلاین گفت: مدتها ایده نوشتن این اثر را در ذهن داشتم. ایدهای مثل داستان هابیل و قابیل ولی در قالب دو خواهر؛ اما نمیدانستم روایت آن را چگونه بنویسم. مدتی پس از انتشار کتاب "برف سوزی"، رمان "آینه باز" را در چند فصل نوشتم. ولی آن چیزی که میخواستم نشد و دوباره نوشتن آن را رها کردم. بعد از یک سال آن فرم روایی که دوست داشتم در ذهنم پیدا شد.
او که "آینه باز" را در دو سبک متفاوت سورئال و رئال نوشته است، افزود: بسیار به اسطورهها علاقهمند هستم به ویژه اسطورههای یونانی و کتابهای مذهبی و مقدس مثل تورات. این رمان را هم برمبنای اسطوره نوشتم و راوی حالت اسطوره هابیل و قابیل را دارد. خواهری که با تمهیدات خواهرش به سمت مرگ کشیده میشود. عذاب وجدان، ناراحتی حس گناهی که روی شانه خواهر میماند برایم حالت "سیزیف" را تداعی میکرد. دوست داشتم فردی را روایت کنم که با تحمل این بار گناه به چه سمتی کشیده میشود.
داستان "آینهباز" درباره دختری جوان به نام مهرانه است که بهخاطر اتفاقاتی بهطور ناخواسته از تهران به زادگاهش برمیگردد.
در پشت جلد کتاب آمده است: "خیره شدم به غریبهای که در آینه بود و با من سر لج داشت. توی چشمم زلزل نگاه کرد و عین دیوانهها قهقهه زد.
پرسیدم: چرا؟ داری چی کار میکنی؟
حرفی نزد. میدانستم چه فکر میکند، میخواست بگوید که آمده تا گذشته را جبران کند. انگار دنبال بخشش بود. چقدر شبیه من بود، حتی آرزوهایش هم. انگار توی دلش را میخواندم. با این همه نزدیکی برایم غریبه بود. حتی چشمهایش را به یاد نمیآورم. آنکه در آینه التماس میکرد آمده بود، تا به خیال خودش، بار گذشته را زمین بگذارد. هرچند راضی نبودم، زن محبوس آینه مجبورم کرد. اینکه از ناخوشی زرناز خاتون و شکستن دل پیرزن یا تنهایی سارهبیگم بهانه آوردم، همهاش پرتوپلا بود. ته ته ماجرا برمیگشت به من توی آینه که ایستاده بود و با نگاهی مسخره و آتشی توی چشمها بهم خیره شده بود. چشمها داد میزدند: یالا. باید بمانی. باید همه گذشته را زیر و رو کنی. باید تا آخر خط بروی".
کتاب "آینه باز" نوشته ناهید فرامرزی در شمارگان 550 نسخه و با قیمت 18هزار تومان از سوی انتشارات هیلا از مجموعه گروه انتشاراتی ققنوس نشر یافته است.