به گزارش هنرآنلاین به نقل از روابط عمومی انتشارات سیب سرخ، در این نشست، حجت بداغی نویسنده، با اشاره به پیشینه منظومهنویسی در ادبیات جهان و ایران گفت: پس از مشروطه منظومهسرایی دوباره مورد توجه شاعران قرار گرفت و بدون اغراق هر یک از منظومههایی که در زبان فارسی سروده شدهاند، دارای اهمیت و ارزش ویژهای هستند.
او افزود: شاعرانی چون نیما، سیاوش کسرایی، سهراب سپهری، محمد مختاری، محمدعلی سپانلو و شاپورجورکش از شاعرانی هستند که منظومههای ارزشمندی سرودهاند و با هر منظومه خشتی به خشتهای ادبیات معاصر ما افزودهاند.
بداغی ادامه داد: امروزه تعداد کتابهایی که منتشر میشوند آن قدر زیاد است که همین موضوع موجب میشود کتابهای خوب در میان آثار متوسط و ضعیف گاه دیده نشوند. کتاب "نام دیگر دوزخ" از جمله کتابهایی است که مخاطب در مواجهه با آن باید با متون کهن آشنایی داشته باشد. این کتاب مخاطبان جدی شعر را به وجد می آورد.
فرشید فرهمندنیا نویسنده، شاعر و مترجم، نیز در این نشست گفت: در بررسی و تحلیل ژانر شعری منظومه به عنوان اشعاری بلند و عموما چندبخشی که به کشف و شهود در جنبههای تاریخی، اسطورهای، حماسی و تغزلی از جهان و سرنوشت انسان میپردازند، بایستی توجه داشت که عموما موتور محرکه و عامل پیش برنده منظومه عنصر روایت است. اما تفاوتی که میان منظومههای کلاسیک از قبیل "بهشت گمشده میلتون"، منظومههای چاوسر و منظومههای نظامی و جامی در ادبیات کلاسیک فارسی و منظومههای مدرن وجود دارد این است که در منظومههای کلاسیک روایت، بیرون از شعر شکل گرفته و پرداخته شده است و سپس به شعر تزریق میشود.
او افزود: اما در منظومههای مدرن از قبیل سنگ آفتاب اکتاویو پاز یا سرزمین هرز الیوت یا صدای پای آب سهراب سپهری، روایت در درون خود شعر شکل میگیرد و تکوین مییابد و به صورت بدونواسطه از بیرون به شعر تزریق نمیشود بلکه اساسا خود منظومه مدرن به بستری برای کشف و شهود و شکل دادن به روایتی جدید از انسان و جهان تبدیل میشود. از این منظر منظومه "نام دیگر دوزخ" سروده شاپور جورکش نیز در دسته دوم و در زمره منظومههای مدرن موفق در شعر معاصر فارسی قرار میگیرد.
به گفته فرهمندنیا، شاعر در این منظومه با خلق فضاهایی اسطورهای و تاریخی و با ارجاعات متعدد به متون کهن دینی و اساطیری و افسانه ضمن احضار آنها به افق فکری امروز، از طریق ایجاد ارتباطات بینامتنی در هم تنیده، اتصال کوتاهی میان گذشته و امروز برقرار میکند که در نوع خود قابل تامل است.
او افزود: این منظومه پیرامون سرگذشت جنگجویی کشته شده به نام (ER) شکل میگیرد که از جهان مردگان بازگشته است و اکنون ضمن به دست دادن روایتی تطبیقی از آنچه که بود و آنچه که هست، روایتی جدید از ستیزهجویی و آنتاگونیسم به دست میدهد. جالب این که خود واژه آنتاگونیسم متشکل از دو جز آنتی(ضد) و اگونی(احتضار) است و به معنای ضد احتضار، ضد مردن است و به نوبه خود باز هم به همین مضمون بازگشت از جهان مردگان و مقابله با مرگ اشاره دارد.
این منتقد ادامه داد: از سوی دیگر باید توجه داشت که منظومه "نام دیگر دوزخ" در موقعیت مرزی و در آستانه دو شیوه متمایز در تاریخ سرایش شعر قرار گرفته است و میتوان آن را تحت عنوان نام دیگر برزخ نیز قرائت کرد. برزخی حاصل از آن که کتاب از یک سو به لحاظ ذهنیت انتقادی و مضمونپردازی، شعری انقلابی و ساختارشکن است اما از بعد زبان و فرم سرایش و استفاده از زبانی آرکائیک که به شدت وامدار متون کهن از قبیل کتاب مقدس و تفاسیر آنهاست ، همچنان محدود و مقید به رویکردی استعلایی باقی میماند.
او افزود: با این حال جورکش در بخشهای مختلف منظومه با استفاده از تکنیکهای شاعرانه و روزآمدی چون ایجاد پیچشهای معنایی در مفاهیم و درونی کردن وقایع و رخدادها کوشیده است که بر غلبه نگاه کلاسیک و صرف ارجاع به متون کهن غلبه کند و نگارشی جدید حتی از اشخاص تاریخی ارائه نماید. برای مثال در جایی که با اشاره به ماجرای اصحاب کهف و سگشان، نشان میدهد که آن سگ درونی یملیخا شده است و از درون او به سخن در میآید که چنین تصاویر تکان دهنده و ابداعات این چنینی جزو نقاط قوت ارزشمند این کتاب هستند.
سپس علیرضا بهنام توضیح داد: کتاب "نام دیگر دوزخ" در ادامه سنت سمبولیسم فرانسوی شکل گرفته است و از این نظر میتوان گفت شاپور جورکش ادامه دهنده راه نیما یوشیج است.
او افزود: جورکش در این کتاب به نوعی ارجاع میدهد به گذشته فرهنگی ما. همانگونه که سمبولیستهای فرانسوی با متون کهن خود برخورد میکردند. سمبولیستها معتقدند فرهنگ واقیعتی است که ریشه در گذشته دارد و با هر اثری که میآفرینیم باید به ریشهها ارجاع بدهیم و ریشهها را به امروز احضار کنیم.
به گفته این شاعر و مترجم، رویکرد زبانی شاپور جورکش در مجموعه "نام دیگر دوزخ" به زبان خطابی و توصیفی متون مقدس نزدیک می شود و جورکش حتی توانسته به خوبی زبان این متون را بازتولید کند.