سرویس فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین، محمد آزرم شاعر و منتقد ادبی شعر "هاندکه در روژاوا" را که به تازگی سروده به شکل اختصاصی در اختیار هنرآنلاین قرار داده است. او پیش از این نیز در کتابهای منتشر شده خود از جمله "هوم" و "آیا" این فرم هنری را با تمهیدات دیگری به کار گرفته و در آن مرز میان شعر، نقد و در سطحی دیگر تمایز جهان درونی اثر و جهانهای بیرون از آن را محو کرده است.
آزرم در این شعر دو خبر رسانهای از دو حوزه مختلف ادبی و سیاسی را دستمایه فرم شعر قرار داده است؛ یکی خبر اعطا جایزه نوبل ادبی 2019 به "پتر هاندکه" و حواشی و اعتراضات سیاسی و حقوق بشری نسبت به آن و دیگر خبر حمله ترکیه به منطقه کردنشین سوریه یا "روژاوا".
او کتابهای "عکسهای منتشر نشده" (گزیده شعرهای ۷۲ تا ۷٥)، "اسمش همین است محمد آزرم" (گزیده شعرهای ۷۶ تا ۸۱)، "هوم" (گزیده شعرهای ۸۴ تا ۸۸)، "عطر از نام" (شعرهای بداههنویسی مشترک با ایولیلیث) و "هیاکل" و "آیا" را در حوزه شعر تجربی به چاپ رسانده. از او مقالات متعددی در 15 سال گذشته در زمینه تئوری ادبی منتشر شده و گزیدهای از این مقالات را در کتابی با نام "الفبای راز" راهی بازار کتاب کرده است. همچنین منتخبی از شعرهای هوشنگ ایرانی شاعر پیشرو دهه 30 با مقدمه تحلیلی/انتقادی او با نام "جیغ بنفش" در بازار کتاب موجود است.
"هاندکه در روژاوا" :
هاندکه در روژاوا یک ابر است قایقی که امکان را باز میکند
هاندکه در روژاوا یک جهت است حرکتی که واقعیت را تناقض میکند
هاندکه در روژاوا یک بهطور حتم است تخیلی که انتخاب را مقصد میکند
هاندکه در روژاوا یک اجتماع است توانشی که قریحه را قانون میکند
هاندکه در روژاوا یک جلب است تیغی که تقدس را مدهوش میکند
هاندکه در روژاوا یک مقبول است اثری که شیوه را انسان میکند
هاندکه در روژاوا یک احتمال است گذشتهای که استفاده را مشروط میکند
هاندکه در روژاوا یک توالی است اخلاقی که استهزا را کانون میکند
هاندکه در روژاوا یک دام است آهستهای که بعدا را ملاقات میکند
هاندکه در روژاوا یک مساله است طریقی که فیلسوف را تسخیر میکند
هاندکه در روژاوا یک مرتب است هندسهای که برگشت را هیجان میکند
هاندکه در روژاوا یک لحن است مولفی که فوری را احمق میکند
هاندکه در روژاوا یک طرح است تاریخی که غریزه را الکن میکند
هاندکه در روژاوا یک برگشت است تقسیمی که مبنا را ملحق میکند
هاندکه در روژاوا یک جهت است تفکری که اوقات را مشکل میکند
هاندکه در روژاوا یک تکرار است بیراهی که چهره را جزیی میکند
هاندکه در روژاوا یک نقد است عادتی که هفته را ارزان میکند
هاندکه در روژاوا یک مشکل است دامی که مردم را پرچم میکند
هاندکه در روژاوا یک تصمیم است حربه ای که هوا را تهدید میکند
هاندکه در روژاوا یک تنفس است دستی که هدف را وحدت میکند
هاندکه در روژاوا یک اغلب است نیستی که درنگ را کامل میکند
هاندکه در روژاوا یک فاصله است وقفهای که توافق را پوسته میکند
هاندکه در روژاوا یک کنجکاوی است راندهای که زمین را حمل میکند
هاندکه در روژاوا یک پنجره است گلویی که جهنم را امضا میکند
هاندکه در روژاوا یک انکار است تبلیغی که یافته را برابر میکند
هاندکه در روژاوا یک موجب است چیزی که توسط را محتوم میکند
هاندکه در روژاوا یک کفایت است جایی که عوارض را تشبیه میکند
هاندکه در روژاوا یک تخریب است میخی که چشم را ترویج میکند
هاندکه در روژاوا یک دخالت است کلی که گسست را علاقه میکند
هاندکه در روژاوا یک جنبش است معمایی که حاشیه را ابراز میکند
هاندکه در روژاوا یک انفجار است شمارشی که عجیب را الحاق میکند
هاندکه در روژاوا یک تجلی است غایبی که اینجا را رفتار میکند
هاندکه در روژاوا یک هویت است پادزهری که قصه را هذیان میکند
هاندکه در روژاوا یک پیشروی است لغزشی که شب را مسئول میکند
هاندکه در روژاوا یک کوره است سرسامی که سیاست را جارو میکند
هاندکه در روژاوا یک سرگرمی است شباهتی که قلمرو را معلق میکند
هاندکه در روژاوا یک حیرت است تحلیلی که نقطه را مخرب میکند
هاندکه در روژاوا یک نظریه است سلیقهای که معنا را مشجر میکند
هاندکه در روژاوا یک تخلیه است پرتابی که ناقد را نقطه میکند
هاندکه در روژاوا یک دانش است مشتی که یقین را شفاف میکند
هاندکه در روژاوا یک فیلم است ضدیتی که پایان را کشیده میکند
هاندکه در روژاوا یک حالت است اجماعی که هوا را فریفته میکند
هاندکه در روژاوا یک تصرف است تمرکزی که شامه را مضاعف میکند
هاندکه در روژاوا یک توهم است فطرتی که توان را محاسبه میکند
هاندکه در روژاوا یک کارکرد است نواختی که حدود را مریض میکند
هاندکه در روژاوا یک وظیفه است حقی که اطمینان را رسوا میکند
هاندکه در روژاوا یک سیلی است گوشی که سایه را آویزان میکند
هاندکه در روژاوا یک تفاهم است نخی که انجام را درباره میکند
هاندکه در روژاوا یک انعطاف است بنیانی که شلیک را مشهور میکند
هاندکه در روژاوا یک ملغمه است تحقیقی که نسل را حاشیه میکند
هاندکه در روژاوا یک اصرار است لحظهای که کاذب را منسوخ میکند
هاندکه در روژاوا یک تجارت است آزاری که جهان را جنجال میکند
هاندکه در روژاوا یک رفتار است مراسمی که زمان را تدفین میکند
هاندکه در روژاوا یک مزاحم است وداعی که روان را تغلیظ میکند
هاندکه در روژاوا یک حقیقت است واهمهای که قضاوت را ویران میکند
هاندکه در روژاوا یک قدرت است سقوطی که تهی را موضوع میکند
هاندکه در روژاوا یک عبارت است انزوایی که رقیق را تعمیر میکند
هاندکه در روژاوا یک ورزش است برخلافی که مخوف را شتاب میکند
هاندکه در روژاوا یک قلم است ضمانتی که تقدیر را افشا میکند
هاندکه در روژاوا یک علف است نیرویی که عصب را پشیمان میکند
هاندکه در روژاوا یک ستایش است ضمیری که نوشیدن را مسری میکند
هاندکه در روژاوا یک نهایت است مجرایی که انس را ابلاغ میکند
هاندکه در روژاوا یک مجمع است فرستادهای که جذبه را گفتن میکند
هاندکه در روژاوا یک کانون است جنونی که بایگانی را تزیین میکند
هاندکه در روژاوا یک مسخره است ندرتی که جادو رو مسکوت میکند
هاندکه در روژاوا یک افق است خونی که ناگهان را رو میکند
هاندکه در روژاوا یک هرم است توقفی که ترس را هو میکند
هاندکه در روژاوا یک اعتماد است لیاقتی که یعنی را قدیم میکند
هاندکه در روژاوا یک تمهید است جنگی که تفاوت را مفصل میکند
هاندکه در روژاوا یک تقلب است پرسشی که اندازه را دیوانه میکند
هاندکه در روژاوا یک تغذیه است اقلیمی که فقدان را عجله میکند
هاندکه در روژاوا یک تعهد است عطری که رنج را حکمت میکند
هاندکه در روژاوا یک تقدم است عملی که عطش را آمیخته میکند
هاندکه در روژاوا یک جریان است ادامهای که جوهر را شعله میکند
هاندکه در روژاوا یک زبان است تصرفی که قائل را احیا میکند
هاندکه در روژاوا یک نتیجه است مقابلی که خالی را مهارت میکند
هاندکه در روژاوا یک وحشت است غنیمتی که چشمه را درد میکند
هاندکه در روژاوا یک عقیده است مرزی که دهان را سند میکند
هاندکه در روژاوا یک سعادت است ترجیهی که گلوله را کهنه میکند
هاندکه در روژاوا یک عصبیت است عصری که تهیه را آب میکند
هاندکه در روژاوا یک روزمره است تاوانی که چشم را درنده میکند
هاندکه در روژاوا یک افتتاح است مقطعی که گیاه را اشغال میکند
هاندکه در روژاوا یک پیش بینی است دستی که همیشه را باعث میکند
هاندکه در روژاوا یک افتضاح است روزی که گریبان را معنا میکند
هاندکه در روژاوا یک انتزاع است بخششی که سلول را کوتاه میکند
هاندکه در روژاوا یک مدت است پیدایشی که روح را معرض میکند
هاندکه در روژاوا یک معرفت است نایی که بالا را اضافه میکند
هاندکه در روژاوا یک تهاجم است لحاظی که آسمان را جدا میکند
هاندکه در روژاوا یک تقاضا است توازنی که تن را تنها میکند
هاندکه در روژاوا یک نقشه است وبالی که بیرون را تجدید میکند
هاندکه در روژاوا یک مسمومیت است قیاسی که سختی را دود میکند
هاندکه در روژاوا یک ابداع است سطحی که رفتن را تن میکند
هاندکه در روژاوا یک فضیلت است جاعلی که بهشت را نتیجه میکند
هاندکه در روژاوا یک انقلاب است اجباری که معاصر را شقه میکند
هاندکه در روژاوا یک آسان تر است احضاری که رواج را تاریک میکند
هاندکه در روژاوا یک لگد است تاسفی که نیاز را مخاطره میکند
هاندکه در روژاوا یک انزجار است نظمی که دستبند را دقت میکند
هاندکه در روژاوا یک افتخار است هنجاری که وقت را ناهنجار میکند
هاندکه در روژاوا یک کشمکش است اثباتی که بشر را طنین میکند
هاندکه در روژاوا یک رهایی است زبانی که زبان را محو میکند
هاندکه در روژاوا یک وساطت است تماشاگری که شکست را اثر میکند