سرویس فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین، هشت مهرماه در تقویم رسمی کشور "روز بزرگ‌داشت مولوی" ثبت شده است. جلال‌الدین محمد بلخی معروف به مولانا و مولوی از مشهورترین شاعران ایرانی است. "مثنوی معنوی" در 6 جلد و 27 هزار بیت، "دیوان شمس تبریزی"، "فیه ما فیه" و "مجالس سبعه" از آثار این شاعر پارسی محسوب می‌شود. به‌مناسبت "روز بزرگ‌داشت مولوی" با اعظم نادری پژوهشگر و نویسنده کتاب "بی من مرو" با زیرعنوان تازه‌هایی درباره شمس، مولانا و نزدیکان فراتر از تذکر و رمان، گفت‌وگویی داشتیم.

 

خانم نادری اختصاص پیدا کردن یک روز به یک شخصیت چقدر در شناخت او موثر است؟

زمانی می‌تواند موثر واقع شود که تبلیغات خوب و دقیقی در معرفی آن شخصیت، کارها و فعالیت‌هایش صورت بگیرد. برگزاری سخنرانی و برنامه‌هایی که عموم مردم بتوانند از آن بهره ببرند. برای مولانا در کشور ترکیه تبلیغات خوبی انجام می‌شود.

چرا در این عصر به مولانا و جایگاه او در داخل و خارج کشور توجه بیشتری می‌شود؟

مولانا در زندگی امروز حرفی برای گفتن دارد برای همین است که برجسته شده. به قول استاد مصطفی ملکیان سخنان مولانا را می‌توان با سه ترازو "عقل"، "حقوق بشر" و "اخلاق جهانی" سنجید. وقتی سخنان او با این سه ترازو سنجیده می‌شود سربلند است. در فضای مجازی نیز جملات کتاب "فیه ما فیه" و "مجالس سبعه" کاربرد فراوانی پیدا کرده است. هر شخصی مشکلی در دنیای امروز داشته باشد می‌تواند "مثنوی معنوی" و یا حتی "کلیات شمس" را بخواند. من مولانای واقعی را در "کلیات شمس" می‌بینم. با خواندن این اثر حال انسان تغییر می‌کند. این که می‌گویم شخصیت اصلی مولانا را می‌توان در "کلیات شمس" دید از این بابت است که مثنوی کتاب فیلسوفانه و حکیمانه‌ای است؛ کتاب پند و اندرزهای بسیار جالب که با بیان زیبا و فوق‌العاده مولانا جالب‌تر می‌شود. اما در "کلیات شمس" با یک شاعر پرشور مواجهیم شاعری که گاهی اوقات کلمات برایش مهم نیستند یعنی هر چه دل تنگش می‌خواهد می‌گوید. این پیام شجاعت و جسارت و بروز دادن احساسات و عواطف برای انسان امروز جالب است.   

شما مولانا را با توجه پژوهشی که درباره او داشتید چگونه تعریف می‌کنید؟

مولانا پیام‌آور عشق است. عشق مولانا را نمی‌توان در قالب کلمات تعریف کرد. می‌توانیم انواع و اقسام دسته‌بندی‌ها را برای تعریف عشق بیاوریم ولی عشق مولانا چیزی اضافه‌تری دارد. تعریفی که او از عشق دارد ماورا تمام تعاریفی است که شنیده‌ام.

مولانا عارف است یا شاعر؟

مولانا در نظر من یک نفر نیست و جنبه‌های مختلف در او وجود دارد.

در سال‌های اخیر رمان‌های متعددی با نگاه به زندگی مولانا و شمس منتشر شده‌اند، هم‌چون "ملت عشق" اثر الیف شافاک، "کیمیا خاتون" اثر سعیده قدس و "عارف جان سوخته" از نهال تجدد. نظر شما درباره کتاب‌های که با محوریت مولانا نوشته می‌شود چیست؟

همیشه موافق با آزادی بیان بوده و هستم. چه بسا افرادی که با انتشار این آثار با اسم مولانا آشنا می‌شوند. ممکن است فردی مولانا را با آثارش نشناخته باشد و با خواندن این رمان‌ها از او شناخت پیدا کند و کنجکاو شود به سراغ مولانا واقعی برود. این‌جاست که برایش پنجره‌ای بزرگ به جهان باز می‌شود پس از این لحاظ اتفاق خوبی است. اما اگر بخواهیم از دریچه دیگر نگاه کنیم شاید تصویری که از مولانا و شمس در ذهن داریم با خواندن رمان‌های نشر یافته مخدوش شود و این اتفاق خوب نیست. هیچ کدام از ما دوست نداریم پس از مرگ مورد قضاوت قرار بگیریم. وقتی تصویر ما مخدوش می‌شود حرف‌های واقعی را هم متوجه نمی‌شویم از این بابت رمان‌ها آسیب زننده هستند. مطالعه رمان "کیمیا خاتون" برای من انگیزه‌ای شد تا بروم چهره واقعی مولانا و شمس را پیدا کنم. همین کنجکاوی ایجاد کردن خوب است. 

شما برای نوشتن کتاب "بی من مرو" به چه نکاتی توجه داشتید؟

مهم‌ترین نکته در نوشتن کتاب "بی من مرو" این است که هرگز در شناساندن مولانا و شمس به مخاطب از هیچ اثری دیگری به غیر از آثار خودشان استفاده نکرده‌ام و وجه تمایز این کتاب با دیگر آثار در همین است. بقیه کتاب‌ها از تذکره‌ها و یا مناقب‌ استفاده کرده‌اند. اما من تاکید دارم وقتی آثار این بزرگان هست چرا باید به سراغ اثر دیگری برویم؟ تذکره‌ها و مناقب‌ کتاب‌های خوبی هستند ولی از جهات دیگری، مثلا زبان شیرین و جالبی دارند برای زبان‌شناختی و روان‌شناختی خرافات. برای شناخت آداب و عرف مناسبند ولی وقتی می‌خواهیم مولانا یا شمس را بشناسیم به نظرم جایگاهی ندارند. در کتاب "بی من مرو" سعی کردم به هر طریقی حتی تاریخ تولد و فوت را از کتاب‌های مولانا استخراج کنم. در اشعار مولانا ابیاتی هست که می‌تواند به عنوان قرینه استفاده شود که در چه سالی متولد شده و اطلاعات شخصی و افکارش را از ابیاتی که سروده استخراج کرد.

تحقیق و نوشتن کتاب "بی من مرو" چقدر زمان برد؟

یک کتاب وقتی می‌خواهد نوشته شود از زمانی که در ذهن نویسنده است تا جاری شدن کلمات، مدت زیادی زمان می‌برد. من دو سه سالی نوشتن این اثر را در ذهن داشتم ولی نوشتن آن یک سال طول کشید و بازبینی آن چندین ماه زمان برد. در فهرست منابع تمام آثار داخلی و خارجی که درباره زندگی شمس و مولانا به چاپ رسیده، ارائه شده است. کتاب را در دو سطح نوشتم سطحی که هم مردم عادی بخوانند و از آن بهره ببرند و هم مخاطب با تحصیلات بالا از پاورقی‌ها استفاده کند.  

صحبت پایانی؟

دوست دارم مردم به دنبال مولانای واقعی باشند به ویژه این که این سال‌ها فیلم‌ها و رمان‌هایی در داخل و خارج کشور ساخته و نوشته می‌شود و آزاردهنده است. همگان می‌خواهند از طریق این آثار سطحی به شخصیت اصلی مولانا دست پیدا کرده و خود را شبیه و نزدیک به او کنند. برخی در این فکر به‌سر می‌برند راه مولانا شدن، خواندن این آثار و دیدن فیلم، سریال و تئاتر است. در حالی که راه شناخت مولانا بسیار طولانی است و نیازمند شناخت عمیق.