سرویس فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین، مظاهر شهامت نویسنده، شاعر و مترجم، با این توضیح که مجموعه داستان "میدیدی، نمیخندیدی؟" که شامل 14 عنوان داستان است و در 130 صفحه توسط نشر هشت به چاپ میرسد، به هنرآنلاین گفت: داستانها در دوره زمانی دهههای 60، 70 و 80 نوشته شدهاند و هر کدام دارای عنوانی مستقل هستند؛ اما در عین حال به دلیل اشتراک و تشابهات عناصر داستانی مانند فضا، محوریت تخیلپردازی و تاکید بر نقش زبان، شاعرانگی بیان و تصویرسازیهای خاص در نهایت میتوانند به عنوان یک داستان بلند تلقی شوند.
او افزود: اگرچه هر داستان به نوعی و با در نظر گرفتن اقتضا روایات، موضوعات اجتماعی، سیاسی و عاشقانگی مطرح شده، اما در همه آنها مفهوم "داستانیت" هر اثر، آن موضوعات را از شکل محوریت دور کرده و در خود به تحلیل برده است تا متن با وجود استفاده از هر مورد، به کلیتی کاملا داستانی تبدیل شود.
شهامت که رمان "آیین دندان گراز" را نیز برای چاپ به نشر تانونوشت سپرده است، ادامه داد: این رمان در یک جغرافیای خاص واقعی آغاز میشود. مکانی در اطراف خلخال که طبیعتی بکر اما فرسایشی دارد. کوهها به آرامی فرو میریزند و هر شبانهروز بخشی از وجود خود را کنده و به صورت سنگ یا آواری از خاک و سنگریزه به طرف درههای عمیق یا دشتهای محدود و محصور فرو میریزند. این طبیعت، پایدار نیست و نمیتوان به ثبات اشکال آن اطمینان و اعتماد داشت. مردمان آن با نژاد و باورهای دینی به صورت پراکنده و با ارتباطهای حداقلی در روستاهای پرت و دور افتاده زندگی میکنند؛ ترک، تات، کرد، شیعه و سنی. تا سالها پیش هیچ وسیله نقلیه امروزی به خاطر نبودن جاده به خیلی از این روستاها وارد نشده بود. پس پوششهای عجیب، گویشهای مختلف و باورهای جادویی و خرافی آنها دست نخورده باقی مانده است.
او اضافه کرد: این موارد نوعی از جغرافیایی را در رمان و برای آن پدید آورده است که در آن واقعیت ترسیمی رمان در مکانی بین واقعیت، خیال، افسانه و استعاره که مدام درهم آمیخته میشوند، نوشته شده و صورت واقعیت به خود میگیرد. در چنین فضایی زمان، صورتهای گذشته، حال و آیندهاش را از دست میدهد و در شکلی از گرداب لحظات اتفاق میافتد که همه آنها یا بخشی از آن را حتی نمیتوان به هیچ قسمتی از سیر زمان متعلق دید یا نسبت داد. رمان در شکلی از فرازمانی و فرامکانی اتفاق افتاده و پیش میرود و چون روایت هوشیار و هوشمند عمل میکند در نهایت آن را ملموس ساخته و اجازه نمیدهد حیرت حاصل از منظر افسانه و اسطوره آن را از حیطه ادراک دور سازد.
به گفته این منتقد، رمان "آیین دندان گراز" بر عناصر تخیل و تصویر پافشاری میکند، بدون اینکه آنها را عجیب و باورنکردنی جلوه بدهد، پس به این ترتیب آنها را به عنوان واقعیات امروزین، حتی روزمره و جلوهکننده، نمایش میدهد و خاصه اینکه این کارکرد ویژه را با خاصیت وسعتیابندگی درونی متن انجام میدهد.
شهامت که رمان "دندان هار یک روایت آشفته" را برای چاپ به نشر مهری (در انگلستان) تحویل داده، درباره این اثر توضیح داد: در این رمان 160 صفحهای جسد غریقی را از سپیدرود بیرون کشیده و به دلیل مسدود شدن راههای ارتباطی با اطراف تا باز شدن مسیرها آن را در دفتر کار راوی در یک کارگاه راهسازی قرار میدهند و به این ترتیب راوی و جنازه یک شب تمام در حالی که بیرون از اتاق دفتر کار باد مدام زوزه میکشد و کولاک شدید، شدت بارش برف را دوچندان کرده است، تنها میمانند.
او همچنین چند عنوان مجموعه شعر، داستان کوتاه و رمان که هنوز عناوین آنها قطعی نشده و ترجمه فارسی رمان ترکی صالح عطایی با عنوان "نامهای من" را آماده انتشار دارد و با چند ناشر به طور شفاهی برای انتشار این آثار به توافق رسیده است.
مظاهر شهامت نویسنده ، شاعر، مترجم و منتقد ادبی، متولد سال ۱۳۴۵ شهر رضی از استان اردبیل است. از او تاکنون 6 دفتر شعر، دو مجموعه داستان کوتاه و چهار عنوان رمان به چاپ رسیده است. مجموعه شعر "نخستین اشعار"، مجموعه داستان "از مه و ماهستان فقط خوابهای من"، مجموعه شعر "از کنج چندم دایره"، رمان "ویرگولهای آبی زمین" و رمان "...آدمیان که در..." عناوین برخی آثار انتشار یافته شهامت به شمار میآیند.