به گزارش هنرآنلاین براساس اخبار رسیده، کتاب "اصلا هم ناگهان نبود" نوشته مظاهر شهامت دربرگیرنده 16 داستان کوتاه است که در سال 1397 توسط نشر سیب سرخ منتشر شد. این کتاب دومین مجموعه داستان این نویسنده به شمار میرود و پیش از این سه رمان و چهار مجموعه شعر نیز از این نویسنده و شاعر منتشر شده است. برخی از آثار شهامت به زبانهای انگلیسی، آلمانی، سوئدی، عربی و ترکی ترجمه شدهاند.
در ابتدای این نشست حجت بداغی که مدیریت نشستهای سیب سرخ را برعهده دارد، گفت: در دهه 70 زمانی که من نوشتن را به شکل جدی شروع کردم، فضای بسیار خوبی برای مطالعه، گفتوگو و نقد و بررسی وجود داشت و هر کتابی که منتشر میشد ما در پی آن بودیم که این کتاب را مطالعه کنیم، اما امروزه شرایط به شدت تغییر کرده است و کتاب جایگاه واقعی خود را در جامعه و حتی اهل قلم از دست داده است و کمتر کسی کتاب می خواند. امیدوارم با برگزاری نشستهای نقد و بررسی، فضایی را برای خوانش آثار ادبی فراهم کنیم.
او افزود: متاسفانه در بیشتر نشستها شاهد این موضوع هستیم که منتقدان قصد دارند، نظر خود را به مخاطبان تحمیل کنند، امیدوارم بستری ایجاد کنیم تا تجربیاتمان را از مطالعه کتابها با هم در میان بگذاریم و کتابهای خوب بتوانند به خوبی شناخته و معرفی شوند.
بداغی ادامه داد: مظاهر شهامت از جمله شاعران و نویسندگانی است که از پتانسیل بالایی برخوردارست و با این که او پیوسته در حال نوشتن است، اما متاسفانه آنگونه که باید آثار او معرفی و شناسانده نشدهاند.
او توضیح داد: یکی از ویژگیهای بارز کتاب "اصلا هم ناگهان نبود" این است که در این کتاب با توالی لوکیشنها روبرو نیستیم و در هر قسمت نویسنده تلاش میکند بنا به موقیعت لوکیشن و زبان، خودش را بسازد. مثلا زمانی که داستان در بیابان اتفاق میافتد به فراخور لوکیشن زبان نیز تغییر میکند و با زبان زمخت و خشنی روبرو هستیم.
بداغی اظهارداشت: نثر این کتاب در ابتدا بسیار پخته است، اما در ادامه ساز و کار کتاب تغییر میکند و من مخاطب احساس میکنم که در بخشهایی از داستان، نویسنده آنگونه که باید روی نثر کتاب کار نکرده است. شهامت گویی در داستانهایش تلاش نمیکند که یک وضیعت جهان شمولی را بسازد.
این نویسنده ادامه داد: مثلا او در داستانی که در روستا میگذرد، ناگهان چند نام میآورد که فضا شکسته میشود. به نظر من باید داستانهای این کتاب را به صورت پشت سرهم بخوانیم و این اثر را به عنوان کتاب بپذیریم نه مجموعه داستان. کتاب "اصلا هم ناگهان نبود" یک اثر عجیب است که از روایتهای گسسته تشکیل شده است.
سپس شهامت با معرفی اجمالی خود گفت: در سال 1345 در روستایی در اردبیل متولد شدهام و از زمانی که خودم را میشناسم همواره مشغول نوشتن بودهام و در حال حاضر بیش از 30 اثر منتشر نشده دارم. در دوران کودکی و در روستا، همسر عمویم هر شب بچههای هم سن و سال من مرا در اتاقش جمع میکرد و برایمان قصه میگفت. او متاسفانه به بیماری صرع دچار بود و همواره در حین قصهگویی غش میکرد و مدتی طول میکشید که حالش خوب شود و دوباره قصه را از سر بگیرد. به همین دلیل از کودکی بارها شاهد نوعی مرگ و از دست دادن بودم. تا زمانی که حال زن عمویم خوب شود دلواپس بودم. بعدها فهمیدم دلیل دلواپسیام به خاطر خود زن عمو نبود، بلکه به این خاطر بود که دلم میخواست حال او خوب شود و ادامه قصه را بگوید.
این نویسنده ادامه داد: در 11 سالگی مجبور به ترک روستا شدم و دوری از خانواده و محل تولدم موجب شد خیلی زود ترس، تنهایی و بیپناهی را تجربه کنم و پس از آن تجربیات دیگری را در دهه 60 از جمله جنگ را پشت سر گذاشتم که موجب شدند که شخصیت من شکل بگیرد. بعدها نیز به واسطه شغلام سالها در بیابان زندگی کردم. نوعی قصهگویی بی بی حلیمه و فاصلهگذاری که به دلیل غش کردن او اتفاق میافتاد و شیوه زندگیام موجب شد که به طور ناخودآگاه سبک نویسندگی من شکل بگیرد.
او با بیان این مطلب که هیچ مراقبتی در نوشتن ندارد، گفت: برخلاف بسیاری از دوستان شاعر و نویسندهام هیچ مراقبتی در نوشتن ندارم و به نوعی فورانی مینویسم و گاه هرگز فرصت نمیکنم که نوشتههایم را ویرایش کنم. شاید تنها مراقبتم در نوشتن استمرارم در این کار بوده است.
شهامت افزود: نخستین مجموعه شعرم در دهه 70 منتشر شد اما چون آن زمان برای کتابها باید مجوز پخش میگرفتیم، دو سال طول کشید تا کتابم پخش شود. سالها طول کشید تا دوباره کتاب چاپ کنم. به دلیل این که آذری زبان هستم، به زبان فارسی و ترکی نوشتهام. اما تعداد داستانی که به زبان ترکی نوشتهام، بسیار کم است و به زبان ترکی بیشتر شعر سرودم.
او اظهارداشت: به نظرم زبان ترکی و فارسی برای من در یک راستا کار کردهاند و کلمه تنها زبان را نمیسازد، بلکه تشخیص دهنده کیفیتی از زیست متفاوت زندگی برای گروهی از انسانهاست. زبان به ما کمک میکند امکانات بیشتری برای زیست در تجربههای عینی حیات و جهان آفرینشهای آثار هنری خود داشته باشیم.
در ادامه علیرضا بهنام، گفت: مظاهر شهامت نویسنده پرکاری است و در آثارش تلاش کرده با اتکا به اصول و قواعد داستاننویسی دنیا، ویژگیهای یک نویسنده بومی را نیز در کارش حفظ کند. با این که مجموعه "اصلا هم ناگهان نبود" دربرگیرنده چندین داستان کوتاه است، اما این کتاب نیز سبک منحصر به فرد خودش را دارد.
او افزود: شهامت در نوشتن داستان گوشه چشمی نیز به شیوه حکایتنویسی در زبان فارسی دارد. موقیعت در داستانهای جایگاه ویژهای دارد و در مجموعه داستان او با داستانهایی روبرویم که براساس موقیعتهای مشابه کنار هم ردیف شدهاند، اما هر بار این موقیعتها از زاویه بالا یک نمای جدید را به ما نشان میدهد. در واقع ما به عنوان خواننده در مواجهه با داستان او تغییر مکان میدهیم و راوی جایش مشخص است.
بهنام توضیح داد: نمونه مشابه از نظر ساختاری همانند کتاب "اصلا هم ناگهان نبود" در ادبیات فارسی کم داریم. شاید بشود درباره این مجموعه گفت، مجموعه حکایتهای ایرانی که اصول داستاننویسی غربی در آن لحاظ شده است. از کتابهایی که از نظر ساختاری به این مجموعه شباهت دارند میتوان به برخی آثار پیمان هوشمندزاده و محمدمحمدعلی اشاره کرد.
برگزاری مراسم یادبود حسین جلالپور
مراسم یادبود دکترحسین جلالپور شاعر، ویراستار و استاد دانشگاه با عنوان "یک شب تلخ مختصر" همراه با رونمایی از کتاب "تقویم بیجلال" در خانه هنرمندان ایران برگزار میشود.
حسین جلالپور دهم فروردین سال ۱۳۹۸ در یک سانحه رانندگی جان خود را از دست داد. او متولد سال ۱۳۵۵ در شهر گناوه بود و مجموعه غزل "کلاغ بعد از باغ" و تصحیحهایی چون "دیوان محمدخان دشتی"، "دیوان خواجویکرمانی"، مثنوی "همای و همایون" خواجویکرمانی، مثنوی "گل و نوروز" خواجویکرمانی، مثنوی "گوهرنامه" خواجویکرمانی، مثنوی "کمالنامه" خواجویکرمانی و ... را در کارنامه خود داشت. جلالپور همچنین مدرس و عضو هیات علمی دانشگاه و دبیر انجمن ادبی "هوای تازه" بود.
مراسم یادبود دکتر حسین جلالپور پنجشنبه ۱۳ تیر ساعت ۱۹:۳۰ در سالن استاد شهناز خانه هنرمندان ایران برگزار میشود.
انتشار رمان "حواسم بهت هست!"
رمان "حواسم بهت هست!" که برای اولین بار به فارسی منتشر شده است، یکی از پرفروشترین رمانهای هیگینز است. داستانی معمایی-جنایی که در آن مجموعهای درهم تنیده از روابط انسانی به رخ مخاطب کشیده میشود.
داستان دختر 18سالهای به نام کلارا دالینگ که در آستانه ورود به دانشگاه بعد از مهمانی فارغالتحصیلیای که برگزار کرده بود، به قتل میرسد و نامزد او که مقابل همه با او وارد مشاجره شده بود، به قتل او متهم میشود، اما از آنجایی که داستان اصلی در رمانهای مری هیگینز کلارک آن چیزی نیست که به نظر میرسد و یک لایه درونی دارد، در ادامه اتفاقات غافلگیرکنندهای رخ میدهد. کارآگاه این رمان "مایک ویلسون" به همراه خواهر بزرگتر مقتول یعنی النا مرحله به مرحله پیش میروند و پروندهای که در ابتدا به نظر میرسید هیچگونه سرنخی در آن وجود ندارد را به سرانجام میرسانند. علاقه مری هیگینز کلارک به آگاتا کریستی و شرلوک هولمز سبب شده هوش و زیرکی کارآگاه مایک ویلسون تا حدودی ما را یاد شرلوک هولمز بیندازد.
هیگینز همچنین رمان خود را با مجموعهای از اطلاعات ارائه داده که نشان میدهد او صرفا یک رمان جنایی ننوشته است. او در جای جای کتاب با نقل داستانها و روایتهایی نشان میدهد که چگونه از فرهنگ دیگر کشورها آگاهی دارد و از این مهم برای تلطیف فضای جنایی داستان و کمک به تعلیق مد نظر بهره برده است.
رمان "حواسم بهت هست!" نوشته مری هیگینز کلارک با ترجمه حمیده نعمتیلفمجانی به تازگی از سوی انتشارات علمی با قیمت 32هزار و پانصدهزارتومان منتشر شده است.