سرویس فرهنگ و ادبیات هنرآنلاین، 15 خرداد، یادآور قیام خونین مردم ایران اسلامی است. روزی است که مردم ایران اسلامی به پاخاستند و به نام اسلام و برای اسلام به میدان آمدند تا سلطه طاغوتیان را از روی خاک ایران برچینند.
تظاهرات ۱۵ خرداد مجموعه وقایعی است که در خرداد ۱۳۴۲ خورشیدی به دنبال بازداشت امام خمینی(ره) در انتقاد به لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی و انقلاب سفید رخ داد. تظاهرات در شهرهای تهران و قم علیه دولت اسدالله علم برگزار شد. این تظاهرات به زد و خورد بین ماموران شهربانی و تظاهرکنندگان انجامید.
به دنبال انتشار خبر بازداشت امام خمینی(ره)، در سحرگاه 15 خرداد سال 1342 به مناسبت سخنرانی تاریخی امام (ره) که علیه اسرائیل و رژیم شاه بود از نخستین ساعات روز 15 خرداد، اعتراضات گستردهای در قم، تهران، ورامین، مشهد و شیراز برگزار شد که با شعارهایی بر ضد شاه و در طرفداری از امام (ره) همراه بود. مردم منطقه پیشوا که سومین روز شهادت امام حسین(ع) را در حرم مطهر جعفربن موسی الکاظم(ع) به سوگ نشسته بودند با شنیدن خبر دستگیری مرجع تقلیدشان حاج آقا روح الله (ره)، اولین نقش آفرینان قیام 15خرداد 1342 شدند.
ماموران نظامی که در نقاط مرکزی و حساس شهرهای قم و تهران مستقر بودند به روی تظاهرکنندگان آتش گشودند. مردم نیز با چوب و سنگ به دفاع از خود برخاستند. تظاهرات در آن روز و دو روز بعد نیز ادامه یافت و هزاران نفر از مردم کشته و مجروح شدند. فجیعترین حادثه، قتل عام دهقانان کفنپوش ورامینی بود که در پشتیبانی از امام (ره) راهی تهران شده بودند. ماموران نظامی در سر پل باقرآباد با آنها روبرو شده و با سلاحهای سنگین آنها را قتل عام کردند.
قیام 15 خرداد 1342 نقطه عطفی در آغاز انقلاب اسلامی بهشمار میآید. این روز یکی از تعطیلات رسمی در تقویم است.
برای درک نتایج قیام 15 خرداد تنها کافی است که این کلام را از بنیانگذار انقلاب بخوانیم که فرمودند: "قیام پانزده خرداد، اسطوره قدرت ستم شاهی را در هم شکست و افسونها را باطل کرد. شهادت جوانان رشید و زنان و مردان در آن روز، سد عظیم قدرت شیطانی را از بنیان سست کرد. خون سلحشوران کاخهای ستم را درهم کوبید. ملت عظیم الشان با قیام و نثار خون فرزندان عزیز راه قیام را برای نسلهای آینده گشود و ناشدنیها را شدنی کرد".
با محوریت قیام خونین 15 خرداد، اشعاری سروده شده است، چند نمونه شعر را در این مطلب میخوانید.
از غم دوست در این میکده فریاد کشم
دادرس نیست که در هجر رخش داد کشم
داد و بیداد که در محفل ما، رندی نیست
که برش شکوه برم، داد ز بیداد کشم
شادیم داد، غمم داد و جفا داد و وفا
با صفا منت آن را که به من داد کشم
عاشقم، عاشق روی تو، نه چیز دگری
بار هجران و وصالت به دل شاد کشم
در غمت ای گل وحشی من، ای خسرو من
جور مجنون ببرم، تیشه فرهاد کشم
مردم از زندگی بیتو که با من هستی
طرفه سریست که باید بر استاد کشم
سالها میگذرد، حادثهها میآید
انتظار فرج از نیمه خرداد کشم
امام خمینی(ره)
"انتظار فرج از نیمهی خرداد کشید"
سرزمینم که دهانی شد و فریاد کشید
لشگری شد که به تاریکی دوران بزند
رفت با روشنیاش طعنه به کوران بزند
شهر از این هیجان روح تپش برمیداشت
ذر یک حادثه در قلب زمین را میکاشت
روی بوم است قلم آه؛ بهشتی بکشید
روبه ظلمتکده دیوارهی خشتی بکشید
این کفن نیست حریریست که بر تن دارند
این جماعت نه کشاورز که سردمدارند
داس در دست خدا در قفس سینهشان
کاخ طوفان زده است از نفس سینهشان
جغد شوم از سر این بام سراسیمه پرید
باقرآباد پلی شد که به تاریخ رسید
شهر من بود ورامین نهراسید دلش
زد به دریا و رها شد، و نپوسید دلش
کوچ کرد و به همه راه پریدن آموخت
با وجودی که در این قائله پرهایش سوخت
پهلوی کشتی پهلو زدهای در گل شد
غرق در خشم برآشفتهای از ساحل شد
بعد از این واقعه صد موج زمین را بلعید
تاج بیسرشد و چشم و دل ظلمت ترسید
آفتاب از همه جا سر زد و مردی آمد
سبز در سبز بهار از پی زردی آمد
فرشاد فروزان
افق امروز چرا سرختر است
سینهاش خونین است
میخراشد رخ و خون میریزد
دامنش رنگین است
یارب این منظره چیست؟
راستی این بر و این بوم سیه، ایران است؟
پس چرا ویران است
این همان کشور آباد کهنسال بود؟
راستی بیشه شیران است این؟
پرورشگاه دلیران است این؟
نه، نه، نه!
کو شکوه جمشید؟
کو جلال ابدیت که بر آن میزد موج؟
چه شد آن کاخ که زنجیر عدالت میداد
زینت ایوانش؟
صبح میتافت به هر کنگره آن خورشید
بوسه میداد به خاک در آن نور امید
چه شد آن فر و شکوه؟
دیگر آن ایران نیست
محبسی ویران است
وین سیه سقف سپهر
سقف بشکسته این زندان است
ملتی پای به زنجیر و اسیر
اندر آن مینالند
این افق نیست که بینی از دور
گرد این حبس، حصاریست بلند
که ز خون شهدا
جابجا قرمز و خونآلود است
وه که این صحنه چه درداندود است
دیگر این ایران نیست
کورهای سوزان است
که در این کوره شب و روز هزاران مظلوم
بیگنه میسوزند
بام این کوره و دیوار و درش شده چون قیر سیاه
بس که آه
از دل سوخته برمیخیزد
این یکی دره پرفریاد است
مرکز بیداد است
یا که کشتار گهی خونبار است
که در آن نسل جوان قربانی است
نه... بخشید مرا
که در این کشور ما آزادیست!
همه جا آبادیست!
میزند موج ببام و در و دیوارش عدل
این شرف او را بس!!
دیگر آزادی از این بالاتر؟!
که شوند آن همه استاد، اسیر
یا شود رهبر آزاد و دلیر
گاه زندانی و گاهی تبعید
نازم آزادی را!
که کند حکم به اعدام گروهی دیندار!
کار از این بهتر چیست؟
این عدالت نبود؟
کاین همه مردم بیاسلحه را در یک روز
به مسلسل بندند
این تمدن نبود؟!
که هزاران نفر از دست ستم بیتقصیر
همه در خون غلطند
الحق انصاف این است!
قابل تحسین است!
افق امروز ملالانگیز است
میخراشد رخ و خون میریزد
در غم پانزده خرداد است
تا ابد ننگ از این حادثه برمیخیزد
نرود هیچ ز یاد
خون زند جوش هنوز
در تن پاک شهیدان غیور
خون آن مردم آزاد نیفتد از جوش
آری این شعله نگردد خاموش
هرگز آرام نگیرد این موج
تا ز بن برنکند ریشه بیداد سیاه
به امید آن روز...
حجتالاسلام محمدحسین بهجتییزدی(شفق)
همچنین کتابهای متعددی با رویکرد قیام 15خرداد سال 1342 و وقایع قبل و بعد از آن نوشته و منتشر شده است. برای آشنایی مخاطبان به معرفی 13 کتاب پرداختیم.
1- کتاب "خاطرات حجهالاسلام و المسلمین سیدعلىاکبرمحتشمىپور"، نویسنده سیدعلیاکبر محتشمیپور، این اثر خاطرات سیدعلىاکبر محتشمى از شخصیتهاىسیاسى ایران است. خاطرات او درباره حوادث و رویدادهاى مرتبط به قبل و بعد از انقلاب اسلامى ایران که به همراه عکسهایى از خود او، حضرت امام(ره)، رهبران گروهها و احزاب و نمونه مدارک ساواک ارائه شده است.
2- کتاب "گزارش یک طرح" نوشته حجتالاسلام علی باقری، این اثر تاریخ شفاهی قیام 15 خرداد 1342 است. حجتالاسلام باقری در سال 1371، مسئولیت جمعآوری مطالب پروژهای با عنوان "سریال مستند تاریخی 15 خرداد" را برعهده گرفت و در طول 5 سال، 530 مصاحبه جمعآوری کرد.
3- کتاب "روزى مردى برخاست" نوشته محمدرضا محمدیپاشاک، این کتاب زندگی آیتالله محمود طالقانى را به صورت داستان، همراه با ذکر خاطراتى از دوران کودکى او، مهاجرت به تهران، تحصیلات در حوزه، کودتاى 28 مرداد، مبارزات نهضت مقاومت، 15 خرداد 1342، زندان، پیروزى انقلاب اسلامى و...دربرمیگیرد.
4- کتاب "خاطرات مرضیه حدیدچى(دباغ)"، به کوشش محسن کاظمى، او از جمله زنان مبارز انقلاب اسلامى است که فعالیتها و حرکتهاى سیاسى خود را از سال 1346 آغاز کرده و این مبارزات را تا پیروزى انقلاب اسلامى ادامه داد.
5- کتاب "بهار بیداری: خاطرات بازماندگان حماسه ۱۵ خرداد دشت ورامین"، موضوع این کتاب، قیام پانزده خرداد، ۱۳۴۲ به همراه بخشهایی از تاریخ پهلوی و جنبشهای و قیامهاست.
6- کتاب "پنجاه و هفت سال اسارت" نوشته علیمحمد بشارتی است. این اثر جلد چهارم از سری بررسی تاریخ تحلیلی ایران بعد از اسلام که به تجزیه و تحلیل دوران پهلوی تحت عنوان پنجاه و هفت سال اسارت است. کتاب به دوران حاکمیت پهلوی، از قیام 15 خرداد تا تبعید امام خمینی (ره) اختصاص دارد.
7- کتاب "15خرداد 42 چرا و چگونه؟"، مولفان علیرضا مهدیزاده و فاطمه قرهچایی هستند. در این اثر به ریشهیابی و انعکاس واقعه ۱۴ خرداد سال ۴۲ پرداخته شده است.
8- کتاب "نگاهی به قیام خونین ۱۵ خرداد 1342"، این اثر با رویکردی تاریخی، به بررسی نحوه شکلگیری قیام پانزده خرداد ۱۳۴۲ پرداخته است. در این بررسی، نحوه تشکیل نهضت آزادی علیه اصلاحات انقلاب شاه و نحوه شکلگیری انقلاب سفید، طرحی آمریکایی که درصدد آن بود تا زنان مسلمان را به بیبندوباری سوق دهد، در راستای قیام پانزده خرداد مورد توجه قرار گرفته است.
9- مجموعه سه جلدی "روزشمار 15 خرداد"، به کوشش احمد گودرزیانی، در این مجموعه وقایع فاصله زمانی آغاز سال ۱۳۴۰ تا پایان سال ۱۳۴۳ به صورت روزشمار بررسی میشود تا مقدمات و بازتاب حوادث خرداد ۱۳۴۲نیز به صورت کامل بررسی شود.
10- مجموعه دو جلدی "مقالات همایش 15 خرداد 1342"، گردآورنده دفتر ادبیات انقلاب اسلامی، این اثر مجموعه مقالات همایش 15 خرداد 1342 را دربرمیگیرد. این مجموعه دو جلدی، شامل چهل مقاله و دو سخنرانی است که در همایش برگزیده شدهاند. در تمام این مقالات زمینهها و بسترهای شکلگیری حماسه 15 خرداد 1342 آمده است و هر یک از مقالهها به نحوی به این موضوع پرداخته و به جنبهای از آن اشاره کردهاند.
11- کتاب "خاطرات 15 خرداد" نوشته علی باقری، این اثر شامل خاطراتى درباره حوادث و رویدادهاى مربوط به قیام 15خرداد 1342 است.
12- کتاب "کتابشناسی 15 خرداد"، در بخش نخست، از کتابهایی یاد میشود که درباره 15 خرداد نوشته شده و یا به مناسبتی از آن واقعه نام برده شده است. غالب آثار با تاریخ انقلاب اسلامی و شخصیتها مرتبط هستند و تحلیلهایی پیرامون قیام 15 خرداد همراه خود دارد.
13- کتاب "خاطرات 15 خرداد شیراز"، به کوشش جلیل عرفانمنش، برخی شهرهای کشور، همچون شیراز با پایمردی علمای بیدار در هماهنگی با تهران و کانون 15 خرداد شرکت فعال داشتند.